بیست و هفتم سپتامبر زادروز داریوش همایون است…
بالا از هیچ اثاث در هیچ جا نشان نمیدیدی الا در یک اتاق یک گاو صندوق گُنده، با در بازش، که خالی بود. گاو صندوقِ باز و خالی و گنده در آن اتاقِ لختِ بیدر و داغون بیجا و بیقواره و بیهوده مینمود، انگار تکذیب علت وجودی خود بود؛ انگار حتی اسمش هم بهش نمیآمد. از لای قاب سوختهِ پنجره، حیاط پیدا بود. پائین، زنی که کودکی به پشت کمر بسته بود با چادر دهاتی کهنه ش، با چوبدستی در لای پارههای کاغذ جستجو میکرد. شاید شنیده بود که تاراج میکنند اما وقتی رسیده بود که فرصت گذشته بود و خانه خالی بود، حتی اگر قصد و قدرت غارت داشت.