در را قفل می کنم در خودم / پنجره را می بندم / کلید را گم میکنم / چراغ را خاموش / میایستم
“تظاهرات”
شبنم آذر/ آلمان
در را قفل می کنم در خودم
پنجره را می بندم
کلید را گم میکنم
چراغ را خاموش
میایستم
راهپیمایی میکنم در خودم
فرار میکنم در خودم
زمین میخورم
بلند میشوم
راه میافتم
به تو طعنه میزنم در خودم
به همه فحش میدهم در خودم
سرم را میکوبم به دیوار به در
ادامه میدهم در خودم
خیابان را میبندم
تقاطع را مسدود
از چراغ قرمز عبور…تصادف میکنم
زخمی میشوم
پناه میگیرم در خودم
خودم را میکشانم به گوشهی خودم
در خودم بستری میشوم
خونریزی میکنم
در خودم داروخانه ندارم
آمبولانس،اورژانس ، بخش مراقبتهای ویژه ندارم
تنفس مصنوعی ندارم
نفس ندارم
نفس ندارم
نفس