بایگانی موضوعی: نوشته‌ها و گفته‌ها

بیرون از سنت/ درباره نظریه انحطاط / دکتر جواد طباطبایی

نوشته حاضر که به ‏گونه‌ای گذرا به تبیین تاریخی نظریه انحطاط می‏‌پردازد. صورت تحریر یافته سخنان دکتر طباطبایی است. او در آثار دیگرش مانند: «زوال اندیشه سیاسی در ایران» درباره‏ این موضوع مبسوطاً بحث کرده است.

 

دیدگاههای دکتر طباطبائی و پاسخ به نقد‌ها و سنجش‌ها

من از این حیث ترکیب «تداوم درگسست» را برای توصیف نسبت سنت و اندیشه جدید در ایران به کار بردم که در تاریخ اندیشه در ایران، چنان که اشاره کردم، با بی‌اعتبار شدن تدریجی اندیشه سنتی، تجددخواهی در بی‌اعتنایی به مبانی اندیشه سنتی و اعراض از آن آغاز شد و از آنجا که پیوند با مبانی اندیشه سنتی یکسره گسیخته بود، رویکردی جدی به اندیشه جدید نمی‌توانست امکان پذیر باشد. جنبش نوزایش در اروپا و مقدمات آن با مناقشه‌ای بر افلاطون و ارسطو آغاز شد و این مناقشه ـ که راه نوزایش و گسست از اندیشه سنتی را هموار کرد ـ به دنبال «گسستی در تدوام» امکان پذیر شد، در حالی که در آغاز دوران جدید ایران، سنت اندیشه فلسفی، از فارابی و ابن سینا تا صدرالدین شیرازی، جز در محافل بسته سنتی، شناخته شده نبود و توجه به آن سنت نیز از محدوده تکرار برخی مسائلی که آنان مطرح کرده بودند، فرا‌تر نمی‌رفت.

 

انقلابِ «ملّی» در انقلاب اسلامی / بخش هفدهم / جواد طباطبایی

نخستین بار در تاریخ معاصر ایران است که نسلِ جدید آن در حسرت کربلاهای بسیار گذشته نیست، بلکه، «یک دست جام باده و یک دست زلف یار»، به میانۀ میدان آمده و آمادۀ دست‌افشانی است. آن‌چه در این پدیدار شدن نسل جدید شگفت‌انگیز است، و البته درافتادن با او را مشکل می‌کند، این است که ساحت جهانی و تجددخواه او مانع از بسط ساحت آگاهی ملّی او نشده است. نسل متفاوتی از ایرانی پا به میدان گذاشته است، از او شگفتی‌ها پدید خواهد آمد؛ آن‌چه من می‌توانم بگویم این است که از میدان بیرون نخواهد رفت!

 

ایران‌ به‌عنوان ایران‌شهر / سخنرانی دکتر جواد طباطبایی

‌ ‌

سیاست خواجه ایرانی است نه اسلامی

خواجه نظام‌الملک که یکی از بزرگ‌ترین عالمان و امیران ایرانی است، اولین فردی است که در باب اندیشه ایران‌شهری، وارد شده و با تفکیک نظام‌نامه شریعت از نظام‌نامه سیاست، طریق ایجاد دولت، بر اساس نظام‌نامه‌های سیاسی را تدوین کرده است. بررسی‌های بنده نشان می‌دهد که خواجه نظام الملک طوسی، صرفاً یک کارگزار نبوده است؛ او با اینکه هم علوم روز را می‌دانسته و هم به علوم دینی؛ تسلط داشته و هم به شدت دیندار بوده؛ ولی زمانی که در باب سیاست صحبت می‌کند، از اسلام نمی‌گوید، بلکه از ایران می‌گوید.

 

امنیت ملی / جواد طباطبایی

ایرانیان بسیار زودتر از کشورهای اروپایی که دولتهای جدید را تأسیس کردند، به ملت تبدیل شده بودند اما ملت ایران در طول تاریخ گذشته خود نتوانست دولت خود را درست کند از همین‌رو پدیده و مفهوم دولت ایران به معنای جدید نسبت به ملت ایران، مفهومی متأخر است. شاید با تسامح بتوانیم ادعا کنیم که دولت جدید در ایران بعد از تأسیس مجلس اول مشروطه، به ویژه در دورۀ رضاشاه شکل گرفته است. زیرا اساس یک دولت ملی و کمابیش مجرد و انتزاعی به معنای جدیدی که اشاره کردیم در دورۀ رضاشاه تحقق پیدا کرده است.

 

بحران هویّت در عالم کنونی

آنچه می‌خوانید حاصل بحثی است در باب “بحران هویّت در عالم کنونی” که با حضور آقایان شهید سید مرتضی آوینی، مسعود ترقی‌جاه، محمد علی شعاعی، دکتر جواد طباطبایی، محمد کاردان و دکتر کریم مجتهدی صورت گرفته است.

 

انقلاب و آزادی / دکتر جواد طباطبایی

انقلاب‌ ایران‌ به‌ معنای‌ دقیق‌ کلمه‌ انقلاب‌ بود. یعنی‌ باژگونگی‌ و زیر و رو شدن‌، یعنی‌ بازگشت‌ به‌ نظم‌ اولیه‌، نظمی‌ که‌ قبل‌ از انقلاب‌ مشروطیت‌ برقرار بود و ازاین‌ جهت‌ انقلاب‌ ایران‌ از تمامی‌ انقلاب‌های‌ دوران‌  جدید: یعنی‌ از انقلاب ‌فرانسه‌ تا زمان‌ ما، که‌ نظم‌ نوینی‌ را می‌خواستند ایجاد کنند، متمایز می‌شود. در پرتو حوادث‌ اخیر می‌توان‌ گفت‌ انقلاب‌ ایران‌ نقطۀ‌ پایان‌ کوشش‌ هشتاد سالۀ‌ دوران‌ تجددخواهی‌ در ایران‌ بود. آن‌چه‌ از زمان‌ نهضت‌ مشروطیت‌ در جهت‌ استقرار نظام‌ اقتصادی ـ اجتماعی‌ نوین‌ و حیات‌ سیاسی‌ِ عرفی‌ انجام‌ شده‌ بود یک‌سره‌ درهم‌ کوبیده‌ شد.

 

بدفهمی تمدن‌ها: مورد ایران / سیدجواد طباطبایی

ایرانی اسلام را زندگی می‌کند اما عامل به آن نیست. اسلام سنتی از افکار منجمد است که ایرانی را به پیش می‌برد، به قول هایدگر او را از «بیراهه»ای به بیراهه‌ی دیگر می‌برد، و آنقدر قوی هست که مانع گشوده‌شدنش بر جهان خارج شود اما آنقدر توان ندارد که او را قادر کند از وضع خودش بپرسد.

 

عکس‌ها و پیام‌هایی..

‌ ‌

عکس‌ها و پیام‌هایی، از دکتر جواد طباطبایی که دوست عزیزی از آلبوم خصوصی، آنها را در اختیار بنیاد داریوش همایون قرار داده است. با سپاس از ایشان.

 

یک توضیح / جواد طباطبایی

من می‌دانم که جاه‌طلبی برخی از این بانوان مانند طاعون است که – به تعبیر زیبای یک رجل سیاسی ایتالیایی – تنها می‌توان از آن فرار کرد. این یادداشت ناچیز را برای جوانان وطن می‌نویسم که بدانند کسانی که «آدم‌های خنده‌دار» دست آنان را می‌گیرند و در دست مکرون می‌گذارند، شاید، هدف‌هایی را دنبال کنند که جوان ایرانی را از چاله درآورد و در چاه بیفکند!

 

بار دیگر دربارۀ عمق استراتژیکی ایران و وضع کنونی / جواد طباطبایی

یادداشت‌هایی که به تدریج از این پس به خوانندگان عرضه می‌کنم، چنان‌که آرنت در عنوان فرعی کتاب میان گذشته و آینده آورده هم‌چون «تمرین‌های در اندیشۀ سیاسی» است. پیشتر نیز یادداشت دیگری دربارۀ لقلقۀ لسانی به نام «عمق راهبردی» منتشر کرده و گفته بودم که مسئولان ج.ا. در دام اهل ادب فرهنگستان افتاده و گمان کرده‌اند که می‌توان با واژه‌ها بازی و، جهت «پاسداشت پارسی»، برای هر واژه‌ای معادلی درست کرد.

 

یک توضیح دربارۀ سخنان امروز جان بولتون / جواد طباطبایی

ایران، مانند همۀ کشورها، منافعی دارد و منطق تأمین همین منافع، و معیار این منافع، است که دوست را از دشمن تمیز می‌دهد و گرنه ما دوست و دشمن ابدی نداریم. بولتون و همفکران او به دنبال پیاده کردن نقشۀ خاورمیانۀ جدید هستند که یکی از مهم‌ترین هدف‌های آن نابودی ایران و تبدیل آن به چیزی شبیه به «ایرانستان» است. همۀ ایرانیان، اگر تنها یک هدف داشته باشند، آن هدف باید دفاع از ایران باشد، به قول میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام : «به مردی یا نامردی»! از همۀ قرائن موجود چنین برمی‌آید که این دفاع از ایران «به مردی» ممکن نخواهد شد. جای شگفتی است بولتون آبی به آسیاب مسئولان ایران می‌ریزد که برخی از آنان نیز در مواردی چنین ادعاهایی دارند.

 

انقلابِ «ملّی» در انقلاب اسلامی / بخش نخست تا، بخش پایانی / جواد طباطبایی

نخستین بار در تاریخ معاصر ایران است که نسلِ جدید آن در حسرت کربلاهای بسیار گذشته نیست، بلکه، «یک دست جام باده و یک دست زلف یار»، به میانۀ میدان آمده و آمادۀ دست‌افشانی است. آن‌چه در این پدیدار شدن نسل جدید شگفت‌انگیز است، و البته درافتادن با او را مشکل می‌کند، این است که ساحت جهانی و تجددخواه او مانع از بسط ساحت آگاهی ملّی او نشده است. نسل متفاوتی از ایرانی پا به میدان گذاشته است، از او شگفتی‌ها پدید خواهد آمد؛ آن‌چه من می‌توانم بگویم این است که از میدان بیرون نخواهد رفت!

 

انقلابِ «ملّی» در انقلاب اسلامی / بخش نخست / جواد طباطبایی

کوشش برای تبدیل یکی از کهن‌ترین ملّت‌ها به امّت‌‌ـ خلق‌ها بزرگ‌ترین اشتباهی بود دو طیف مذهبی و ضد مذهبی انقلاب ۵۷ مرتکب شدند. همۀ وقایع روزهای اخیر – و ماه‌ها و سال‌های پیش از آن – دلیلی بر این تحول شگرف در کشور است که ملّت ایران انقلابی «ملّی» در انقلاب کرده‌اند و آن را پیش می‌برند. این «انقلاب ملّی» تنها در ایران ممکن بود، و اینک که ممکن شده است پیش می‌رود.

 

یک نکته دربارۀ آبراهامیان و مشروطیت / جواد طباطبایی

اگر مشروطه از شریعت و مشروعه گرفته شده بود، و به معنای مطابقت قوانین دنیوی با شرع الهی بود، پس، دعوای طرفداران مشروعه و هواداران مشروطه سر چه بود؟ تاریخ‌نویس و مترجم وطنی ما نیز مثل همه چیزمان است. این هر دو از همان آسیب های بی شعوری، بیسوادی و حقه بازی رنج می برند. اینان دست در دست هم، با اهدافی که هنوز همۀ ابعاد آن روشن نشده، تاریخ جعل می کنند تا بتوانند از نمدِ تاریخ کشوری کلنگی کلاهی برای خود بدوزند. ملتی که دانشگاه آن نتواند تاریخ خود را بنویسد دلالان انترناسیونال ورشکسته برایش تاریخ می نویسند و با این تاریخ‌نویسی انتقام شکست خود را از کشوری می گیرند که رفقای آبراهامیان نتوانستند آن را دست بسته تحویل کشور شوراها بدهند.

 

رساله در انتقال حقوق عمومی / جواد طباطبایی

سبب این‌که اینک به انتشار این دفتر دلیر شده‌ام این است که تاریخ و فلسفۀ حقوق بحثی مغفول در نظام دانشگاهی ایران است و تا کنون هیچ نوشته‌ای از استادان دانشگاه مادر در این باره صادر نشده است که، نمی‌گویم بتواند حقِّ مطلب را ادا کند، بلکه طرحی از این بحث را عرضه کرده باشد. این دفتر هم‌چون تکمله‌ای بر رسالۀ مفصلی است که با عنوان قدیم و جدید در فلسفۀ حقوق به دست خواننده خواهد رسید که تدوین نهایی آن نیز تاکنون به عهدۀ تعویق افتاده است. این دفتر اخیر بحثی در فلسفۀ حقوق در ایران در تحول آن از قدیم به جدید است.

 

درآمد بر تحقیقی دربارۀ مشروطیت ایران / جواد طباطبایی

مشروطیت مهم‌ترین رخداد تاریخ معاصر ایران و یکی از انقلاب‌های مهم جهانی برای برقراری حکومت قانون است، اما این فرق عمده را با همۀ آن انقلاب‌ها دارد که دربارۀ آن‌ها انقلاب‌های دیگر یک کتابخانه نوشته‌اند، در حالی‌که آن‌چه تاکنون دربارۀ مشروطیت نوشته شده در بهترین حالت حتیٰ به دو سه دوجین هم نمی‌رسد.

 

« نوشته‌های قدیمی‌تر