بایگانی موضوعی: بنیاد
صبحگاه امروز غم عالم در قلب ما آوار شد. پدر ایران درگذشت و ما سیاه پوشیم!
استاد عزیز و ارجمند!
اگر حتی حوصله این احوالپرسی هم نداشته باشید، برای ما قابل فهم است.
در حدود سه هفته پیش کوتاه نوشته بودید “سخت از پا” افتادهاید. با آشناییهایی که ما از سابقه رویارویی شما با آن بیماری داریم، آن دو کلمه گویای معنایی سخت نگران کننده بود.
امروز، نمیدانم برای چندمینبار، که بهکتاب “ابن خلدون و علوم اجتماعی” گفتار در شرایط امتناع” مراجعه کردم، با نگاهی بهآن، نیرویی در درون من فکر “خودداری از ایجاد مزاحمت” برای شما را پس زد و تصمیم به احوالپرسی گرفتم.
”تقدیم نسخه”ها، “جستار ها” و “یادداشت ها”ی جدید “جواد طباطبایی” به “خوانندگان” در همه سالهای بیماری، نشان بزرگ اراده نیرومندی بود در برابر بیماری و بویژه در دوره تشدید آن در پنج سال اخیر و معالجات خارج از کشور.
اطلاع و آگاهی نسلهای امروز و فردای ایران از تلاشهای شگفتانگیز شما در این سالهای سخت، برای انتشار “نسخه”ها، “جستارها” و “یادداشتها”ی جدید، با “اندک امکانات” و در حین رفت و آمدهای بیپایان به بیمارستانها، بدون تردید ستایش همیشگی آنان را در هر دورهای از تاریخ ایران برخواهد انگیخت.
ما نیز فهمیده بودیم که طی آن سالهای سخت به موازات معالجات، آنچه که پیشروی بیماری را در جسم شما سد کرده بود، “روح”ی بود که خیال آن نداشت سر از پرواز بر آسمان تاریخ ایران و “ایران” بر دارد.
ما با آرزوی موفقیتآمیز بودن تلاشهای پزشکی برای متوقف کردن بیماری، امید خود را به قدرت پایداری شما، که “روح” پایداری بر ایران کهنسال دمید، از دست نخواهیم داد.
با احترامات فائقه از آلمان
برخلاف آزادی انتراعی که خاستگاهی در تاریخ ندارد، آزادی موروثی ریشه در سنت سرامدان دارد و نگاهبان فرهنگ فرهیختگی است (ادموند برک). آزادیها و حقوق در زنجیره میراث و رسوم دیرین جای میگیرد و بدینسان تردیدناپذیر و ابدی میشود. بدینمعنا، آزادی موروثی نسبنامه و نیاکان خود را دارد و بهعنوان یک حق برآمده از سنت، دارای پیشینه، اصالت و مشروعیت موروثی است.
داریوش همایون ــ من هیچ حسننیتی در این شیوهها نمیبینم و توصیهام به همه نیروهای سیاسی و شخصیتهائی که به هر وسیله دنبال یافتن نقشی برای خود هستند این است که وارد هیچ ترتیباتی با آن سازمآنها نشوند تا هنگامی که بر سر دو اصل توافق صورت گیرد: ۱) تمرکز زدائی و حقوق مدنی و فرهنگی اقوام و مذاهب ــ هر دو در چهارچوب اسناد سازمان ملل متحد از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای پیوست؛ و ۲) کشور و ملت ایران.
طبق اخبار منتشره در رسانههای آلمانی، در مورد برگزاری کنفراس امنیتی سالانۀ مونیخ، امسال نمایندگان جمهوری اسلامی ایران، به این اجلاس دعوت نشده و بجای آن نمایندگان، «نمایندگانی از جامعه مدنی ایران» و از «مخالفان» این نظام به این اجلاس دعوت شدهاند. طبق اخبار انتشاریافته در رسانههای ایرانی، شاخصترین و برجستهترین چهرۀ مخالفان رژیم اسلامی در این کنفرانس شاهزاده رضا پهلوی خواهند بود.
کمپین وکالت، به مثابه یک تیغ جراحی بود که بر دملهای چرکین گروههای پنجاهوهفتی وارد شد و تمام عفونتهای نیمقرن اخیر آنان را بیرون ریخت. بحثها و نزاعهای پیرامون آن نشان داد که هنوز هم جنگ هشتادساله بین جریان ارتجاع سرخ و سیاه با جریان تجددخواه و مشروطهخواه همچنان ادامه دارد و جبهه اصلی پیکار سیاسی در ایران تغییری نکرده است.
مضحکترین حرف تجزیهطلبان، استناد به حق تعیین سرنوشت است. آنها حق تعیین سرنوشت را به مثابه شهوت جداییطلبی تلقی کردهاند و در نهایت بلاهت میگویند که اگر اکثریت اهالی یک نقطه از سرزمین خواهان جدایی از سرزمین مادر شوند، براساس حق تعیین سرنوشت میتوانند جدا شده و تبدیل به یک کشور مستقل شوند. این شیوه استدلال نشان میدهد که از دانش حقوقی اندک هم برخوردار نیستند. چه کسی گفته که تمامیت ارضی یک کشور را میتوان به رأی گذاشت و همانند گوشت قربانی خیرات کرد؟
«اکثریتی، اکثریت بسیار بزرگی از ایرانیان تا پای هر چه، در دفاع از یکپارچگی و یگانگی ملی خواهد ایستاد. بر این موضوع باید تأکید کرد که جای تردید برای کسی نماند، تا پای هر چه. این را تاریخ و روانشناسی این ملت میگوید. هر چه هم ملت ایران را قبول نداشته باشند تفاوت نمیکند. بارها در تاریخ ما روی داده است، تا همین اواخر، و باز روی خواهد داد. در برابر خطر تجریه ـ نامش را فدرالیسم بگذارند یا خودمختاری ـ همه اجزای این اکثریت با هم یکی خواهند شد. اختلافهای سیاسی و گروهی را کنار خواهند گذاشت.»
ائتلاف نیروهای سیاسی تنها میتواند تابعی از اصل وحدت و یکپارچگی ملی و مکان و محل بازتاب آن باشد، یا ضد آن. به عبارت دیگر؛ با «ائتلاف سیاسی» تنها میتوان آن را پاس داشت و تقویت کرد یا برضد آن برخاست. بنابراین اگر قرار باشد، یک «ائتلاف سیاسی»، خلاف چنین اصلی منعقد گردد، نامیمون و غلط است و باید از آن پرهیز شود.