داریوش همایون ــ من هیچ حسننیتی در این شیوهها نمیبینم و توصیهام به همه نیروهای سیاسی و شخصیتهائی که به هر وسیله دنبال یافتن نقشی برای خود هستند این است که وارد هیچ ترتیباتی با آن سازمآنها نشوند تا هنگامی که بر سر دو اصل توافق صورت گیرد: ۱) تمرکز زدائی و حقوق مدنی و فرهنگی اقوام و مذاهب ــ هر دو در چهارچوب اسناد سازمان ملل متحد از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای پیوست؛ و ۲) کشور و ملت ایران.
ایران یک هسته سخت دارد
فرخنده مدرّس ــ میان روشنگری و تلقین تفاوتی اساسی وجود دارد. وقتی در یک متن سه صفحهای دهها بار از «ملیتهای ایران» یا «مناطق ملی» سخن گفته میشود، بدون آنکه روشن باشد که براساس چه تعریفی از کجا و چگونه از ملت ایران و کشور ایران یکباره چنین مفاهیمی را وارد ادبیات سیاسی خود میکنند، چنین رفتاری را چه باید نامید و به چه حسابی گذاشت؟
داریوش همایون ــ من هیچ حسننیتی در این شیوهها نمیبینم و توصیهام به همه نیروهای سیاسی و شخصیتهائی که به هر وسیله دنبال یافتن نقشی برای خود هستند این است که وارد هیچ ترتیباتی با آن سازمآنها نشوند تا هنگامی که بر سر دو اصل توافق صورت گیرد: ۱) تمرکز زدائی و حقوق مدنی و فرهنگی اقوام و مذاهب ــ هر دو در چهارچوب اسناد سازمان ملل متحد از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای پیوست؛ و ۲) کشور و ملت ایران.
فرخنده مدرّس ــ در طول تاریخ هزاران ساله این ملت با همه فراز و نشیبهایش یک اصل، یک روحیه، یک رشته پررنگ، دیده میشود؛ حفظ ایران، حفظ ایران و بازهم حفظ ایران. آیا در مرحله و دورهای که امروز ایران پشت سر میگذارد آن رشته رنگ باخته است؟
داریوش همایون ــ این نخستین بار نیست که در تاریخ دراز ما گروههائی آهنگ گسستن پیوندهای ملی را کردهاند و امیدوارم با برقراری دمکراسی لیبرال و حقوق شهروندی واپسین بار باشد. یک «ثابت» در تصویر دگرگون شونده تاریخ ما هست و آن پابرجائی پیوندها و اراده شکستناپذیر نگهداری این ملت است که یک نگاه به سه هزاره گذشته نیازی به اثبات دوباره آن نمیگذارد. تجزیه ایران تنها به زور برتر بیگانه امکان یافته است و من دیگر چنان زوری نمیبینم.
آنها که در انتظار فرصت نشستهاند بهتر است به درسهای تاریخ بنگرند. یک هسته سخت هست…
فرخنده مدرّس ــ گفته میشود حال که سخن از رواداری و آزادیخواهی و حقوق برابر همگانی است میتوان در باره همه چیز و با همه مذاکره و گفتگو کرد و همه چیز را به رأی گذاشت. آنان که یکپارچگی ملت و تمامیت سرزمینی ایران را موضوع هیچ مذاکره و توافق یا رأیگیری نمیدانند، «اشتباهشان» کجاست و با همه تکیهشان بر حقوق برابر افراد انسانی چه مسئلهای را در این میان درست «نمیفهمند»؟
داریوش همایون ــ «اشتباه» ما در این است که همه چیز را در «فرد» ایرانی و حقوق او میبینیم و رواداری و آزادیخواهی ما برای ساختن جامعه نوینی در ایران است که تبعیض در آن نباشد و خشونت بر آن حکومت نکند. آغازگاه ما «ملیت»ها نیستند زیرا گذشته از آنکه ملت ایران را نفی میکنند فرد ایرانی را نیز نه به خودی خود بلکه به دلیل سخن گفتن به یک زبان معین دارای حق میشناسند. «اشتباه» اساسی ما این است که اصول جهانروای universal دمکراسی لیبرال را که در اسناد ملل متحد رسمیت یافته است و مبنای حقوق بینالملل و حقوق افراد و از جمله «افراد متعلق به اقلیتهای قومی و مذهبی» شده است بیش از اندازه”ای که آنها تعیین میکنند جدی میگیریم.
به نظر ما رواداری و آزادیخواهی به این معنی نیست که از مردم بپرسیم آیا میخواهید تبعیض مذهبی باشد؛ میخواهید زنان همچنان انسان درجه دوم بمانند؛ میخواهید آخوند بجای شما تصمیم بگیرد؛ میخواهید ایران شش«ملیت و منطقه ملی» و بعدا شش کشور شناخته شود؟ اینهاست آنچه نه قابل مذاکره است نه رایگیری. مردم ما هزار هزار در آن زندانها نمیپوسند و به دست بسیجی خونآشام جان نمیدهند که با چنان گزینشهائی روبرو شوند. آنچه ما درست نمیفهمیم این است که به چه مناسبت میباید ایران یکپارچه کنونی را بجای آزاد کردن از استبداد و حکومت مذهبی و تبعیض همه سویه تکه تکه کنیم و حتا برای شرکت پارهای کسان در مبارزه آزادیخواهانهی همگان برای همگان، به تجزیه ایران ــ که هر نامی بر آن بنهند فرایندش را آغاز کردهاند تا کی فرصت پیش آید ــ تن در دهیم؟ ما نمیخواهیم زیر بار چنان راهحلهائی برویم.
متن کامل گفتگو در لینک زیر
http://bonyadhomayoun.com/?p=4803