بایگانی موضوعی: گفتگوها با دکترطباطبایی

مفهوم سنت؛ نگاه وارونه / ‌ گفتگوی فصلنامه نقد و نظر با دکتر جواد طباطبایی

‌  ‌

هایدگر می‌گوید وقتی در جنگل حرکت می‌کنید، بعد از مدتی می‌بینید که راه جنگلی و کوبیده شده، تمام می‌شود. دیگر بعد از آن بن‌بست است و گم می‌شوید؛ راه‌های جنگلی تمام می‌شود. وضعیت ما در واقع این گونه است. اگر ملت یا قومی یا حاملان یک سنت، نشانه‌های موجود در سنت را تشخیص ندهند و نفهمند که از کجا آمده‌اند و به کجا می‌روند، به وضعیتی می‌رسند که ما الآن هستیم. مشکل سنت این است که اگر فهمیده نشود، یا بن‌بست است و یا این که روی کنده درختش قارچ سمی رشد می‌کند.

‌‌  ‌

 

تاریخ نویسی جز با تکیه بر آگاهی ملی امکان‌پذیر نیست / گفتگو با دکتر طباطبایی

اگر همه در آذربایجان خواستار جدایی از ایران بودند که حاکمیت در تهران نمی‌توانست تبریز را پس بگیرد. فرقه نواحی بسیاری از آذربایجان را پیش از آنکه ارتش شاهنشاهی از تهران برسد خالی کرده بود. تردیدی نیست که پیشه‌وری و طرفداران‌اش قطعا نقشه‌هایی در سر داشتند که به نظر من هرگز با خواست‌های مردم آنجا همخوانی نداشت. تا جایی که به خاطر دارم برای شخص من، همواره ایران بزرگ فرهنگی مطرح بوده است و از این جهت شاید من نماینده خوبی برای پاسخ دادن به این پرسش نباشم ولی هر چه در اطراف خودم می‌نگرم، کمتر کسی را پیدا می‌کنم که حس ترک بودن را بر احساس ملیت ایرانی ترجیح دهد.‌

‌‌  ‌  ‌

 

بازگشت به تجربه مشروطیت / گفتگو با دکتر جواد طباطبائی

‌ ما باید با این برخوردهای عاطفی تسویه حساب کنیم. زمان آن رسیده است که در آرامش و با خردورزی وضع خودمان را در دنیای امروز ارزیابی کنیم. بسیاری از اشکالات ما ریشه در گذشته تاریخی ما دارد، اما این مانع از این نباید بشود که ما بتوانیم این را خیلی منطقی مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم که اصلا چه باید کرد؟ با حسرت خوردن راه به جایی نمی‌بریم! مساله اساسی بقای ما به عنوان یک ملت است در دنیای کنونی و این جز با ارزیابی منطقی گذشته و البته یادگرفتن زبان دنیای جدید و مناسبات جدید امکان‌پذیر نخواهد شد.

 

مناظره‌ای که به وقت تلف کردنش نمی‌ارزید! / سیدجواد طباطبایی در گفت‌وگو با فرهنگ امروز:

‌قرار بود با دو تن دیگر استادان صحبتی مقدماتی داشته باشیم تا شاید بتوان در فرصتی آن را مکتوب کرد؛ اما نخست، روز مصاحبه را تغییر دادند و بعد گفتند آن استادان نمی‌توانند بیایند و دکتر کچویان خواهد آمد. گفت‌وگویی صورت گرفت و قرار بود که من دقیقاً بازنویسی کنم که چنین نشد.

 

متن مناظره حسین کچویان و سیدجواد طباطبایی؛

در همه‌ جای دنیا، کسانی که در رأس امور اصلی کشور هستند، می‌دانند که در کجا حکومت می‌کنند و کجا را مدیریت می‌کنند. به نظر من ما در حقیقت، در عین حالی که داریم در ایران حکومت می‌کنیم، نمی‌دانیم که ایران چیست. مخاطب در اینجا همه هستیم نه آنکه فقط بگویم چند نفری که در رأس نظام سیاسی کشور هستند. منظورم این است که همگی ایرانی‌ها، نسبت به ایران، یک تلقی احساسی دارند. اما برای حفظ ایران در دنیای کنونی باید دانست که ایران در حقیقت چیست؟  به نظر من نه آنانی که در رأس نشستند نسبت به این موضوع آگاه هستند و نه عامه مردم. با کمال تأسف باید بگویم که نخبگان هم چنین دیدی ندارند.

 

لیبرالیسم همان عقل عقلایی است / مصاحبۀ مهرنامه با دکترغنی‌نژاد و دکترطباطبایی

اشکال روشنفکری این است که نظام مشروطه صد سال پیش را از انگلستان کنونی قیاس می‌گیرد. نظام‌های آزادی آغازی دارند اما انجامی ندارند. به خلاف انقلاب‌های برای برابری که یکباره نظام تولید و قانونی کشور را نابود می‌کنند. آزادی تنها می‌تواند از نقطه صفر آن شروع شود.

 

گسترة اقتدار دین در حیات اجتماعی ایرانیان / گفتگو با دکتر جواد طباطبایی

Tabatabaie

دربارة‌ نکتة‌ دوم‌ پرسش‌ شما مبنی‌ بر این‌که ‌آیا «بحث‌ ما بر سر دین‌… راه‌ به‌ جایی‌ می‌برد یا نه‌؟» به‌اجمال‌ این‌ است‌ که‌ بحث‌ دربارة‌ دیانت‌، به‌ اعتبار دیانت، بحثی‌ در محدودة‌ اندیشة‌ دینی‌ است‌ و برای‌ ما تنها از دیدگاه‌ تاریخ‌ اندیشه‌ و در پیوند با آن‌ اهمیت‌ دارد. حدود و ثغور این‌ بحث‌ از دیدگاه‌ تاریخ‌ اندیشه‌ را که‌ منطق ‌تاریخ‌ اندیشه‌ بر آن‌ حاکم‌ است، نباید با بحث‌ اهل‌ دیانت ‌خلط‌ کرد.

 

میزگرد درباره مصر: کودتا یا امتداد دموکراسی؟ / با حضور آقایان دکتر سید جواد طباطبایی، دکتر سید صادق سجادی، دکتر احمد پاکتچی

‌‌‌Mizegerdشبح خلافت به نوعی در ذهن اخوان المسلین و جریان های سلفی حضور دارد. ..همه این ها با رای مردم سر کار می آیند، اما وقتی پایه های قدرت آن ها تثبیت شد شبح خلافت جان می گیرد. در ترکیه هم حکومت اردوغان …به دنبال تجدید خلافت عثمانی است.

 

گفتگوی مهرنامه با جواد طباطبایی / بازنویسی گفتگوی مهرنامه با جواد طباطبایی تحت عنوان / تاریخ نویسی جز با تکیه بر آگاهی ملی امکان پذیر نیست

این گفتگو بازنویسی مصاحبه‌ای است که چند سال پیش با حضور چهار تن مصاحبه کننده در دفتر مجلۀ مهرنامه انجام شده بود. از آن‌جا که دسترسی به آنان ممکن نبود، و احتمال داشت که با موضع‌گیری‌های مصاحبه شونده موافق نباشند نام‌های آنان را حذف و تنها به ذکر  «مهرنامه» به عنوان مصاحبه کننده بسنده کرده‌ایم.

 

تاریخ نویسی جز با تکیه بر آگاهی ملی امکان پذیر نیست / گفتگوی مهرنامه با دکتر جواد طباطبایی

Tabatabaie

تاریخ نویسی، اگر بخواهد چیزی بیش از روشن کردن وجهی از تاریخ و تاریخ اندیشه با پژوهش‌های علمی باشد،… جز با تکیه بر آگاهی ملی امکان پذیر نمی‌شود.

 

سنت‌گرایی، غرب‌زدگی مضاعف است / سید حسین نصر و سنت‌گرایی در گفت‌وگو با نصرالله پورجوادی و سید جواد طباطبایی

‌ ‌

آوردن کربن به ایران به‌ویژه در سال‌های چهل و پنجاه شمسی نوعی استفاده ابزاری از او بود که موضوع بحث ما نیست. نکته مهم این است که کربن هیچ ربطی به مدعایان هواداری او نداشت، او اهل تذکر سنت بود، هواداران «بومی» او آدم‌های املی بودند، هیچ چیز درباره پیچیدگی‌های موضوع مهمی مانند سنت نمی‌دانستند. همه نوشته‌های نصر دلیلی بر این مدعاست. خلاصه این که کربن اهل تذکر سنت در دوران جدید و با ویژگی‌های اندیشه دوران جدید بود، سنت‌مداری دیدگاه ایدئولوژیکی است، نوعی سیاست بازی در زیر لوای غیرسیاسی بودن است و…

‌ ‌

 

گفتگوی پر حاشیه و جنجالی با سید جواد طباطبایی درباره علوم سیاسی در ایران

یکی از روزهای زمستان ۱۳۸۶ بود که همراه با دکتر طباطبایی برای جلسه ای به دانشگاه تهران رفتیم. جلسه برای انتشار کتاب حکومت قانون برپا شده بود. هنگامی که قبل از ورود به سالن شیخ انصاری در محوطه همکف دانشکده حقوق و علوم سیاسی ایستاده بودیم، چشمان استاد، خاطره ها را مرور می کرد. شاید همه می دانستند که او در آن وقت و مکان به چه می اندیشد! درست ۱۳ سال پیش بود که برخی قدرنشناسان، سفره اخراج دکتر طباطبایی از دانشگاه تهران را پهن کردند تا خود بر سر آن سفره بنشینند و حض خود را ببرند. اما به زودی مشخص می شود که این سفره نشینی،‌ عرض خود بردنی بیش نبود. چه اینکه امروز همه در باب سطح علمی دانشکده های علوم سیاسی و نیز سواد اساتید علم سیاست، در محیطی که بیشتر شبیه مسابقه و مناقصه برای انتشار مقالات علمی در مجلات است، خبر دارند. به همین سبب نیز به خدمت دکتر سید جواد طباطبایی رسیدیم تا در مورد نظام دانش و نهاد دانشگاه در ایران با او به گفتگو بنشینیم. حاصل آن گفتگو پیش روی شما است.

 

«کشور را نمی‌توان چریکی اداره کرد» / گفتگوی مهرنامه با دکتر جواد طباطبایی

‌ ‌

به نظر من، مسائل فکری ایران چنان پیوندهای ناگستنی با جهان دارد که امکان ندارد مانند گذشته کبک‌وار سرمان زیر برف بکنیم و با بخش بیرون بدنمان شعار صادر کنیم! ایران در جهان است و بخشی از جهان هم در ایران. چنانکه اسپینوزا گفته بود: جهل دلیل نیست! اگر جهل دلیل نیست، پس، نمی‌توان سد سکندری میان بیرون و درون کشید، که تاکنون کشیده‌ایم.

‌ ‌

 

حمایت سیدجواد طباطبایی از مهدی کروبی به برنامه رای بدهیم نه به فرد / گفتگوی روزنامه اعتماد ملی با دکتر جواد طباطبایی

من به هیچ‌خردجمعی که فاقد عقلانیت باشد و قابل فهم نباشد، بها نمی‌دهم. این خرد جمعی را هم نمی‌فهمم، همان‌طور که دموکراسی به معنای مردمسالاری را نیز نمی‌فهمم. مردمسالاری یعنی اینکه اکثریت در خیابان‌ها راه بیفتند و ما مجبور به تبعیت از نظر انان باشیم؟ حال آنکه در دموکراسی حقوق یک فرد هم در میان حقوق اکثریت نباید از بین برود. البته چون ما سیاست را در سطح ملی تعریف می‌کنیم، با یک نگاه لیبرالی، سیاست برخاسته از خرد جمعی را می‌پذیریم. اما خرد جمعی برای ظهور و بروز احتیاج به نهادهایی دارد که از دل آنها بیرون بیاید. خرد جمعی از خیابان‌ها بیرون نمی‌آید. ما باید احزاب و گروه‌هایی داشته باشیم که خردجمعی از درون آنها بیرون بیاید و تبدیل به قانون شود. موتورسوارها نمی‌توانند صادرکننده خردجمعی باشند. خردجمعی در حاکمیت قانون است که می‌تواند رشد کند و مطرح بشود.

 

تجدد سیاسی یعنی حکومت قانون / گفتگوی متین غفاریان با دکتر جواد طباطبایی

‌  ‌

من جنبۀ حقوقی مشروطیت را برجسته کرده‌ام. بلی! تجدد سیاسی، یعنی حکومت قانون، مگر می‌شود حکومت قانون بدون تدوین مجموعه‌های قانونی و نظام حقوقی تحقق پیدا کند. ایراد من به همۀ کسانی که تاریخ مشروطیت را نوشته‌اند، حتی فریدون آدمیت، این است که از این نکتۀ اساسی غفلت کرده‌اند.

‌‌  ‌  ‌

 

هر تاریخی تاریخ معاصر است / گفت وگوی حامد یوسفی با دکتر طباطبایی

‌  ‌

من در نخستین صفحات «مکتب تبریز» توضیح داده‌ام که هر تاریخی تاریخ معاصر است. در علم تاریخ، هر گذشته‌ای در زمان حال بازسازی می‌شود. تاریخ در معنای تاریخ نوشته گذشته‌ای است که خود را در تاریخ‌نویس و تاریخ او باز می‌سازد و تبیین می‌کند.

 

نقد روشنفکری دینی / گفتگو با دکتر جوادطباطبایی

خاستگاه نظری بن‌بست کنونی ما و بحرانی ‌که از دهه‌ای پیش آغاز شده و در حال ژرف‌تر شدن است، ابهام کنونی در دستگاه مفاهیم است که‌ روشنفکری دینی در دامن زدن به آن نقشی عمده داشته ‌است. اگر عرفان مولوی را با بحث الهیات مسیحی خلط ‌نمی‌کردیم و بیشتر از این، اگر برخی مباحث سطحی‌ جامعه‌شناسی دینی را مانند شریعتی ــ و به تبع او سروش که در مقاله‌ای که ذکر آن گذشت، عین سخنان‌ شریعتی را تکرار کرده و متوجه نشده است که آن سخنان ‌یکسره فاقد معنا هستند ــ مشکل سکولاریزاسیون را می‌شد آسان‌تر حل کرد. خلط اسلام با مسیحیت که ‌روشنفکری دینی و اصلاح‌طلبان دینی با عرفان‌ بافی‌های‌ خود مرتکب آن شده‌اند، موجب شده است که چنان‌ که ‌اشاره کردم، سروش مقام عقل را انکار کند. اسلام، به‌خلاف مسیحیت، دین دنیا هم بود.

‌  ‌  

« نوشته‌های قدیمی‌تر