Author's posts

جامعه بهائی دخالت در سیاست به معنای تغییر رژیم به هر وسیله را قبول ندارد / سهراب نیکو صفت

‌بنیانگذار آئین بهائی ایرانی بوده و در ایران هزاران بابی و بهائی به خاطر اعتقاداتشان کشته شده و مدفون هستند. هیچ ایرانی از بهائیان بیشتر به فرهنگ و کشور ایران علاقه‌مند نیست. بهائیان در خارج از ایران هر ساله جلساتی در بزرگداشت فرهنگ ایران برپا می‌کنند. تهمت بی‌علاقه‌گی به ایران و فرهنگ ایرانی به بهائیان اتهامی است خالی از حقیقت.

ادامه‌ی مطلب

حقوق در ایران / سخنرانی محمدعلی فروغی در دانشکدۀ حقوق، در سال ۱۳۱۵ شمسی

حکومت واقعی را علمای دین حق خود می‌دانستند و نمی‌خواستند از دست بدهند، در صورتی که هر روز در حکومت خودشان احکام ناسخ و منسوخ صادر می‌کردند، و اگر عدلیه صحیح درست می‌شد یا حکومت از دست آن‌ها بیرون می‌رفت یا مجبور می‌شدند با قید به نظامات و اصول حکومت کنند، آن هم منافی با صرفه و مصالح آن‌ها بود.

ادامه‌ی مطلب

گفتگو با داریوش همایون / برنامه تاریخ شفاهی / بخش پایانی

بی‌تردید هر مبارزه‌ای که با رژیم کنونی ایران بشود و شده، ارزش خودش را دارد و داشته است. من خیلی به کارائی گروه‌های مخالف در خارج از ایران اعتقادی ندارم و خیلی تصور نمی‌کنم که فعالیت این‌ها در شکل دادن به رژیم آینده ایران، حکومت آینده ایران و سیاست‌های آینده ایران تأثیری داشته باشد، ولی خالی از تأثیر هم نخواهد بود. بهر حال ورزش‌های فکری و کوشش‌های تشکیلاتی که در این چند سال شده و همچنان دارد می‌شود اثری کم و بیش برآینده ایران خواهد گذاشت.

ادامه‌ی مطلب

گفتگو با داریوش همایون / برنامه تاریخ شفاهی / بخش چهارم

اصلاً توجهی به جور بودن و سازگاری اعضاء مختلف کابینه با هم نمی‌شد. کابینه بعنوان یک هیئت در نظر گرفته نمی‌شد، کابینه یک نخست‌وزیر بود و یک عده وزیر که با او ارتباط داشتند و اگر با هم میانه آن‌ها خوب نبود، شاید نخست‌وزیر در ته دل خیلی خوشحال می‌شد. برای اینکه نظام حکومتی بیشتر برداشت سنتی آن در نظر گرفته می‌شد. می‌بایستی مقامات مختلف صاحب قدرت هم‌دیگر را خنثی و تعدیل می‌کردند تا کسانی که مقامات بالاتری داشتند به راحتی بتوانند حکومتشان را ادامه بدهند.

ادامه‌ی مطلب

تعلیقه هایی بر مقالۀ «زوال سیاسی در ایران» / تعلیقۀ هفتم/ سیروس

من کوشش کردم که نشان دهم آنان نظریۀ طباطبایی را با ارجاع به متن‌هایی می‌خوانند که خود آن متن‌ها را نمی‌فه‌مند. بدیهی است که تا اطلاع ثانوی بحث باز است. مخالفان می‌توانند ایرادهای خود را بیان کنند. در تعطیلی دانشگاه در ایران، به تعبیر طباطبایی، درهای فضای مجاری هم چنان باز است. این تعلیقه‌های پراکندۀ من پایان بحث نیست، آغاز آن است. جنبه‌های ایجابی بحث من در نوشتۀ دیگری خواهد آمد.

ادامه‌ی مطلب

تعلیقه هایی بر مقالۀ «زوال سیاسی در ایران» / تعلیقۀ ششم / بخش دوم / سیروس

یادآوری این نکته خالی از فایده نیست که فوکو – به خلاف مترجمانی که دربارۀ چیزی که ترجمه می‌کنند هیچ نمی‌دانند و گمان می‌کنند مانع فهم اندیشۀ جدید واژه‌های به کار رفته است، یعنی چیزنویس «اندر مناقب لغت بازی» – واژۀ جعل نمی‌کند – زیرا زبان فرانسه متولی دارد و هر یاوه‌ای را نمی‌شود به مردمی که به زبان خود احترام می‌گذارند قالب کرد – بلکه او فکر نو خود را در‌‌ همان واژگان موجود بیان می‌کند.

ادامه‌ی مطلب

تعلیقه هایی بر مقالۀ «زوال سیاسی در ایران» / تعلیقۀ ششم / بخش نخست / سیروس

بار‌ها گفته‌ام که استادان فارسی نمی‌دانند، به قول خودشان، «به‌‌ همان نشان که» در آغاز عبارتی که آورده‌ام، گفته‌اند: «ناکامی و نادرستی سخن طباطبایی…» که معلوم نیست سخن چگونه ناکام می‌شود؟ آن «ناکامی» از سنخ این «نادرستی» نیست که بتوان به آن عطف کرد.

ادامه‌ی مطلب

سبزها بیخود قرمز نشدند ـ به بهانه پنجمین سالگرد جنبش سبز / بخش پایانی/ آرش جودکی

انتخابات ریاست جمهوری، بزنگاه نمودِ آشکار پارادوکس‌های رژیم جمهوری اسلامی بوده و هست. چون با همه فاصله کیهانی‌اش از انتخاباتی شایسته نام انتخابات آزاد، سنجه گزینشِ بالاترین مقام اجرایی کشور را، از میان نامزدان دستچین شده و وابسته به حکومت، رای مردم می‌گیرد.

ادامه‌ی مطلب

آقای شاهین فاطمی، احکام جزمی صادر نکنید!‌‌‌ / علی کشگر

‌‌

دشمن تراشی‌ها علیه رژیم اسلامی در منطقه و تشویق کشورهای پیرامون ایران، علیه ایران و آماده کردن آنان و فراخواندنشان به اقدام برای درهم شکستن قدرت سیاسی در ایران یک صندوق پاندورای واقعی را بر ایران خواهد گشود و از دشمنان قسم خورده هزار ساله ایران تا غول بی‌شاخ و دم داعش امروزی و از القاعده تا دسته‌های مسلح کوچک و بزرگ که هم اکنون در مرزهای ایران بسیج شده‌اند به ایران سرازیر خواهند شد و سرنوشتی چون سوریه و عراق را در ایران رقم خواهند زد.

ادامه‌ی مطلب

سبزها بیخود قرمز نشدند ـ به بهانه پنجمین سالگرد جنبش سبز / بخش سوم / آرش جودکی

‌در پنجاه سال گذشته، ایران سه دگرگونی بزرگ، هر بار به رنگی از رنگ‌های پرچم‌اش را از سر گذرانده است. نخستین آنها، انقلاب سفید، اصلاحاتی بود که خود را انقلاب می‌نامید. دومین دگرگونی، انقلابی بود که اسلام آورد و رنگ خونین بیشتر از آنکه نمادِ پس‌زمینه پیدایش‌اش باشد، دستاوردش شد. و آخرین آنها، جنبش سبز، نیمه انقلابی بود که می‌خواست اصلاحات باشد.

ادامه‌ی مطلب

سبزها بیخود قرمز نشدند ـ به بهانه پنجمین سالگرد جنبش سبز / بخش دوم / آرش جودکی

انقلاب اسلامی نمودی است از پارادوکسِ درونیِ ایرانِ اسلامی. چرا که در زیر لعابِ تجدد، سرسپردگیِ دینی همچنان در تپش بود، به گونه‌ای که متجددنمایان را آنچنان شرمسار نوزیستی و نوگرایی خود می‌کرد که حکومت را دو دستی همچون جزیه به مذهبی‌ها هدیه کردند.

ادامه‌ی مطلب

سبزها بیخود قرمز نشدند ـ به بهانه پنجمین سالگرد جنبش سبز / بخش اول / آرش جودکی

‌در پنجاه سال گذشته، ایران سه دگرگونی بزرگ، هر بار به رنگی از رنگ‌های پرچم‌اش را از سر گذرانده است. نخستین آنها، انقلاب سفید، اصلاحاتی بود که خود را انقلاب می‌نامید. دومین دگرگونی، انقلابی بود که اسلام آورد و رنگ خونین بیشتر از آنکه نمادِ پس‌زمینه پیدایش‌اش باشد، دستاوردش شد. و آخرین آنها، جنبش سبز، نیمه انقلابی بود که می‌خواست اصلاحات باشد.

‌‌

ادامه‌ی مطلب

بیست و هفتم سپتامبر…

‌‌

بیست و هفتم سپتامبر، زادروز داریوش همایون است…

ادامه‌ی مطلب

معرفی کتاب…

معرفی کتاب «نگاه کریم امامی به فرهنگ، هنر و ادبیات»، سخنران: حورا یاوری

TBC-91-revisedمعرفی کتاب «نگاه کریم امامی به فرهنگ، هنر و ادبیات»، سخنران: حورا یاوری

۳۱ شهریور، آغاز یک جنگ / ماندانا زندیان

آژیر خطر، قرمز بود‌

‌آژیر خطر، راه‌پله‌ی خانه‌ی ما را نفرین کرده بود‌

‌سیاه و چرک و بَدبو کرده بود‌

‌آژیر خطر بوی نفرت می‌داد.‌

‌‌

ادامه‌ی مطلب

گفتگو با داریوش همایون / برنامه تاریخ شفاهی / بخش سوم

از سال ۱۳۳۲ به بعد رژیم ایران مشروعیت خودش را بصورتی که قبلاً داشت از دست داد. مشروعیت سیاسی رژیم، دیگر یک امر قبول شده و مسلم گرفته شده نبود، بلکه امری بود که می‌بایستی دائماً اثبات بشود.

ادامه‌ی مطلب

تعلیقه هایی بر مقالۀ «زوال سیاسی در ایران» / تعلیقۀ پنجم / سیروس پرویزی

‌آیا استادان فصل دربارۀ قائم مقام یا تجربه‌های نو در زبان فارسی را دیده‌اند؟ می‌توانند یک مقاله دربارۀ قائم مقام به من نشان دهند که حتی بتواند با یک سطر فصل طباطبایی ـ که به جرأت می‌گویم شاهکاری در فهم نامه‌های میرزا ابوالقاسم و فارسی نویسی است ـ برابری کند؟ از استادان دعوت می‌کنم که ده سطر دربارۀ منشأت بنویسند و آن‌گاه معلوم خواهد شد که به واقع طباطبایی در این فصل ـ و البته فصل‌های دیگر ـ چه کرده است.

ادامه‌ی مطلب