Author's posts

پیمان «ما» با شاهزاده / فرخنده مدرّس

«بیانیۀ جنبش ملی» پیمانی‌ست میان «ما» باهم و با همۀ آنانی که از این پس، به اعتبار همان مطالبات و اصول و به اعتبار اعلام و دفاع شاهزاده از آن اصول مشترک، به جنبش و پیکار ملی می‌پیوندند. همچنین «بیانیۀ جنبش ملی» پیمانی‌ست میان «ما» و شاهزاده، آن‌هم نه تنها تا مرحلۀ پیروزی پیکار بر جمهوری اسلامی، بلکه تا مرحلۀ تحقق اصول‌مان! اهداف مشترکِ اعلام شدۀ امروز تعهد مشترک «ما» ا‌ست در قبال مردم ایران و آینده. حتا اگر «ما»، به عنوان هواداران نظام پادشاهی، فرض کنیم، و در این فرض خود ابرام و اطمینان داشته باشیم که، نظام آیندۀ ایران پادشاهی مشروطه خواهد بود و در آینده شاهزاده‌رضا پهلوی، به عنوان وارث تاج کیانی، بر تخت پادشاهی جلوس خواهند نمود، طبیعی‌ست که در آن صورت هم تعهد ما به آن اصول همچنان باقی خواهد ماند. آنچه امروز ایشان در مقام رهبر جنبش ملی، اعلام داشته و «ما» پذیرفته‌ایم، و لاجرم به مثابۀ پیمان مشترک میان «ما» و ایشان عمل می‌کند، هم ایشان و هم «ما»، با هم، را به آن پیمان متعهد می‌سازد.

ادامه‌ی مطلب

فرازهایی از سخنان داریوش همایون

  • درخواست اصلاح رژیم اسلامی «بی‌پایه‌ترین شعار است زیرا بی آزاد کردن سیاست از نظامی که ولایت فقیه می‌آورد، و بی آزاد کردن جامعه از فرهنگی که در آن امام زمان با سرعت نور از چاه سامره به یکی از دو چاه جمکران یا هردو آنها جابجا می‌شود» امکان پذیر نیست.

ادامه‌ی مطلب

«ایراندوستیِ» ما و اندیشۀ دکترجواد طباطبایی / فرخنده مدرّس

«آن‌چه در تاریخ ایران‌زمین شگفت‌انگیز می‌نماید، این نکته است که اگر چه تحول نظام “شاهنشاهی”، بویژه در دورۀ اسلامی و با زوال اندیشۀ ایرانشهری، در جهت برتری قومی و در خلاف جهت حفظ وحدت “ملی” بود، اما تداوم “ملی” در تنوع قومی پایدار ماند. به نظر می‌آید که با زوال تدریجی اصل نظام “شاهنشاهی”، فرهنگ و ادب ایران به شالودۀ این پایداری “ملی” اقوام ایرانی، تبدیل شد….اصل در تداوم ایران، تجدید نظام “شاهنشاهی” به عنوان نهاد حکومتی نیست؛ ایران‌زمین، از آغاز، قلمرویی فرهنگی بود و به طور طبیعی، پس از هر گسستی، بازگشت به اندیشۀ ایرانشهری به شالوده‌ای برای تجدید حیات تبدیل می‌شد. پشتوانۀ تکوین “ملیت” ایرانی اندیشۀ ایرانشهری است و نه نظام “شاهنشاهی”، اما واقعیت تاریخی ایران با اقوام متنوع و ضرورت حفظ وحدت سرزمینی آن ایجاب کرده است که ایرانیان و بویژه وزیران که دوره‌هایی نمایندگان راستین تمدن و فرهنگ ایرانی بوده‌اند، آن شیوۀ فرمانروایی را حتی به اقوام مهاجر تحمیل کنند. …»

ادامه‌ی مطلب

بحثی در بارۀ مشروطه و پادشاهی / فرخنده مدرّس

و اما حال پس از این مقدمه بازگردیم به تفکیک میان مشروطیت به مثابۀ ماده یا فلسفۀ حکومتی و صورت نظام اعم از پادشاهی یا جمهوری‌! در درستی این تفکیک همین استدلال مبتنی بر واقعیتی آشکار و گسترده در جهان کفایت می‌کند، که فکر می‌کنیم بارها در ادبیات سیاسی و نوشته‌های فراوان، در این چند دهه گذشته، ارائه شده است و آن این‌که؛ حکومت‌ قانون یا نظام مشروطه، هم می‌تواند محتوا و شالودۀ شکل پادشاهی باشد که هست، مانند سوئد و دانمارک و انگلستان و هم می‌‌تواند ماده و فلسفۀ سیاسی شکل نظام‌های جمهوری باشد که هست، مانند فرانسه و آلمان و آمریکا.

ادامه‌ی مطلب

بی‌ربطی «گفتگو» با اصلاح‌طلبان! / فرخنده مدرّس

آیا کسانی که به نام هواداری از بازگشت به نظام پادشاهی مشروطه سخن می‌گویند، این‌قدر شهامت و استواری اخلاقی دارند که کُنه حقایق را آشکار کنند و از درستی دفاع بخش بسیار بزرگ مردم ایران، از صلح و امنیت برای مردم منطقه از جمله برای مردم اسراییل حمایت کنند؟ و خواهان بقای کشور اسراییل شوند؟ اگر خود مخالف بقای اسرائیل نیستند، چطور نمی‌توانند؛ لگامی به دهان اراجیف‌گویی، چون زیدآیادی، بزنند که هواداران نظام پادشاهی را به دلیل این دفاع از صلح و امنیت منطقه از جمله امنیت اسراییل، «فاشیست» یا «طرفدار فاشیست» خطاب می‌کند!؟ آیا نمی‌توانند، همچون شاهزاده‌رضا پهلوی پیام صلح و دوستی این ملت را، به گوش همگان، جهانیان و همسایگان، برسانند و از آن موضع در برابر اصلاح‌طلبان ضد اسراییل و مدافع «آرمان فلسطین» دفاع کنند؟ البته به شرط آن‌که خود ریگی از آن «آرمان فلسطین»، یا مرده‌ریگ دشمنی کور اسلامی با اسراییل را به کفش نداشته باشند!

ادامه‌ی مطلب

تجدید مطلعی در معنای ملّت و میهن و دفاع از آن / دلِ ایرانشهر / دکتر جواد طباطبایی

در ایرانشهر، پیش و پس از اسلام، وحدت ملی وابسته به وحدت دینی آن نبود، همچنان که این وحدت «از بالا» نیز نبود. ایرانشهر کانون فرهنگی بود که می‌توانست صورت‌های متفاوت دین‌ها و آئین‌های مذهبی را درون خود بگذارد و صورتی ایرانشهری به آن‌ها دهد. دلیل اینکه ایرانشهر، به‌رغم بحران‌های درونی، یورش‌های بیگانگان و فرمانروایانی که جز تیشه بر ریشه آن نمی‌زده‌اند، هرگز از درون دستخوش فروپاشی نشد، جز این نیست که شالوده استوار وحدت ملی آن وحدت فرهنگی ایرانیان بود که همه شئون مادی و معنوی آنان را شامل می‌شد. همین فرهنگ توانست مبنایی برای مدارای دینی ایرانیان فراهم آورد، زیرا تنها ملتی دارای فرهنگ می‌تواند زمینه مدارای دینی درون فرهنگ را ایجاد کند و با فرهنگ بر تنش‌های دینی و عصبیت‌های قومی فائق آید.

ادامه‌ی مطلب

تجدید عهدی با مشروطیت در یکصدو نوزدهمین سالگرد پیروزی / فرخنده مدرّس

حقیقت آن است که نیروی تخریب ایدئولوژیکی از بیرونِ اندیشۀ تجدد و ترقی و میهن‌دوستی آمد. منطق اندیشۀ میهن‌دوستانۀ مشروطه‌خواهی، منطق «شکستِ» محتوم نبود. شکستِ محتوم، یا به عبارت دقیق‌تر «شکست تاریخی» را ما به معنای اقدامات، افکار و اراده‌هایی می‌دانیم که از بنیاد کهنه‌اند، خلاف مصالح کشور و ملت، خلاف روح زمان و خلاف جریان تاریخ‌اند، سیر و حرکت آنها در جهت اجبار انسان و اجبار اجتماع انسانی به گذشته‌های سپری شده و تکرار نشدنی‌ست. از نظر تاریخی، هم آن افکار و هم نیروهای حامل آن افکار، بی‌ربط شده‌ و محتوم به شکست هستند.

ادامه‌ی مطلب

انقلاب مشروطه سرمشق زنده‌ای که باید از آن پیش‌تر رفت / گفتگوی فرخنده مدرّس با داریوش همایون

انقلاب مشروطه شکستی سیاسی خورد. طرح یا پروژه اصلی آن در سده بیستم ناتمام ماند و در پایان با انقلاب اسلامی ‌به زیر افتاد. ولی طرح مشروطه خواهی زنده است و هنوز در بنیاد خود اعتبار دارد و در نتیجه دچار شکست تاریخی نشده است. برعکس انقلاب اسلامی‌ که پیروزی سیاسی تمام عیار و بسیار کامل‌تری از مشروطه داشت از نظر تاریخی شکست خورده و بی‌موضوع است؛ چیزی جز درس‌های تلخ برای آینده ندارد.

ادامه‌ی مطلب

فصل‌چهارم‌ / نخستین‌ رساله‌ در اصلاح‌ نظام‌ حقوقی‌ / دکتر جواد طباطبائی

دکتر جواد طباطبائی در پاسخ مثبت به درخواست و نظرخواهی ما از ایشان در باره جنبش مشروطه و درج آن در شمارۀ ویژه تلاش، این فصل از اثر آتی خود را در اختیار ما قرار دادند و موجبات سپاس‌گذاری ما را از خود فراهم آوردند. فصلی در بررسی ارزش و اهمیت رساله «یک کلمه» به عنوان اثری در خور توجه در تاریخ شکل‌گیری اندیشه و نظام حقوقی و تاریخ قانون‌خواهی ایرانیان که بر بستر آن خواننده به صورت عمیق‌تری با جایگاه و قدر تلاش‌های میرزا یوسف‌خان مستشارالدوله رجال روشنفکر عصر ناصری در تاریخ تجددخواهی ایران آشنا می‌گردد.

ادامه‌ی مطلب

مشروطیت، مرحله‌ای در سیر تکوینی تجددخواهی / گفتگوی فرخنده مدرّس با دکتر جمشید بهنام

فراموش نکينم که تجددخواهی ايرانيان در زمينه مدرنيزاسيون و نوسازی ايران گاه تند و گاه کند همواره ادامه داشته و در 150 سال اخير جامعه ايران دگرگونی بسيار پيدا کرده و رو به پيشرفت بوده اما اصول فلسفی و سياسی مدرنيته مورد توجه قرار نگرفته است.

ادامه‌ی مطلب

مجلس اول و اهمیت قانون انجمن‌ها و تشکیلات ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام / گفتگوی فرخنده مدرّس با دکتر محمدرضا خوبروی پاک

در کشورهای تاریخی نوعی ملی‌گرائی بومی و کهنسال وجود دارد که با ملی‌گرائی «وارداتی» ـ مانند «دولت وارداتی» در کشورهای نوپا ـ متفاوت است. ناسیونالیسم کشورهای نوخاسته بر اساس ساختن هویت ملی به جای هویت‌های محلی و قبیله‌ای قرار گرفته است هرچند که به برابری قانون و حقوق شهروندی اصرار بورزند. در حالی که در کشورهای تاریخی، مانند ایران، به علت تاریخ مشترک و پذیرفتن سرنوشت مشترک به ملت‌سازی و هویت مصنوعی نیازی نیست.

ادامه‌ی مطلب

نقش انقلاب مشروطه در تحول تعلیم و تربیت ایران / دکترجلال متینی

آخوندها از این که دولت در امر تعلیم و تربیت دخالت کرده است و در دارالفنون علوم جدید به توسط معلمان خارجی تدریس می‌شود سخت برآشفتند. ناصرالدین شاه برای آن که از گزند آنان خود را حفظ کند، از آغاز کار دارالفنون، دو ایرانی واجد شرایط، را به عنوان «اذان گو» و «پیشنماز» در دارالفنون به خدمت گماشت.

ادامه‌ی مطلب

میرزا فتحعلی آخوندزاده پیشگام فكری مشروطه در چندین عرصه / نیلوفر بیضائی

آخوندزاده بعنوان یكی از معدود روشنفكران مشروطه بدین درك درست رسیده بود كه مشروطه با رنگ و لعاب اسلامی و برای اینكه مقبول علما واقع گردد، برقرار شدنی نیست و مهمترین اصل آن كه برابری حقوقی است با اصول شرعی كه طبق آن نه حقوق زن و مرد برابر است و نه حقوق غیر مسلمانان با مسلمانان، در تناقضی آشكار قرار دارد. بهمین جهت او بدرستی جدایی دین از سیاست را پیش‌شرط برقراری مشروطه می‌دانست.

ادامه‌ی مطلب

آثار هنرمندان پناهجو در نمایشگاه جامعه هنری سنت آلبانز

ادامه‌ی مطلب

«رضاخان فرزند انقلاب مشروطۀ ایران بود» / علی کشگر

طبیعی است که، ضرورت تاریخی آمدن رضاشاه برای متحقق کردن مشروطیت در ایران و تشکیل یک دولت ملی و تاسیس نهادهای جدید برای اداره کشور مثل دادگستری و ارتش و ایحاد آموزش و پرورش و دیگر اقدامات تاریخی این پادشاه مقتدرِ دوران‌ساز و روشنرای در ایران، برای اینكه ایران از قرون وسطای تاریخی‌اش بیرون بیاید و وارد تاریخ دنیای جدید شده و با تاریخ دنیای جدید همراه و همسو شود. خارج از فهم و توانِ شعور و قوۀ ادراک افرادی چون احمد زیدآبادی و روشنفکران تاریک‌اندیش حاضر در انقلاب اسلامی و «اصلاح‌طلبان» جیره‌خوار حاشیه رژیم اسلامی باشد.

ادامه‌ی مطلب

«خدمت به میهن» سنت روشنفکری دوران رضاشاهی / گفتگوی فرخنده مدرّس با استاد احسان یارشاطر

رضاشاه كوشش در توسعه و تجدید بنای ایران و همساز كردن آن با دُول پیشرفته داشت و محیطی بوجود آورد كه تمام كسانی كه شیفتۀ خدمت به ایران بودند می‌توانستند امیدوار باشند كه تلاششان به ثمر می‌رسد. نیروی رضاشاه پشتیبان همه كوشش‌های فرهنگی، و به قول شما روشنفكری بود.

ادامه‌ی مطلب

«ایران: پایان دادن به خلافت اسلامی و بازگشت به دولت-ملت»

‌ ‌ ویدئوی کامل سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس «محافظه‌کاری ملی» با زیرنویس فارسی

ادامه‌ی مطلب