- درخواست اصلاح رژیم اسلامی «بیپایهترین شعار است زیرا بی آزاد کردن سیاست از نظامی که ولایت فقیه میآورد، و بی آزاد کردن جامعه از فرهنگی که در آن امام زمان با سرعت نور از چاه سامره به یکی از دو چاه جمکران یا هردو آنها جابجا میشود» امکان پذیر نیست.
فرازهایی از سخنان داریوش همایون
- زندگی در تناقض و روانپارگی نتیچهاش نرسیدن به مقصد و هدف خواهد بود. چرا که زندگی در تنافض و روانپارگی بجای مقصد واحد، مقصدها و راههای متفاوت دارد.
- مدارا با مذهب بمعنای مدارا با کشندگان مذهبی کسروی نیست؟!
- نسل کنونی ایرانیان میکوشد با حقیقت روبرو شود تا بتواند پاسخهای درست را برای مسائل هزار ساله بیابد. تبعیض مذهبی که در کنار تبعیض جنسیتی بزرگترین عوامل واپس ماندگی مایند یکی از این جبهههاست.
- اقلیت یا دلالت ریاضی دارد یا حقوقی. اقلیت ریاضی در هر جاست که گروهی به هر دلیل به دو بخش میشوند و بیرون از آن بافتار context معین هیچ پیامدی ندارد؛ داوطلبانه است و همیشگی نیست. بهترین نمونه آن را در رایگیری میتوان نشان داد. اقلیت حقوقی نام دیگر تبعیض است. کسانی به دلیل آنچه هستند، به دلیل جنسیت، رنگ پوست، مذهب، عقیده سیاسی، نژاد، ملیت، زبان خود از بقیه کنار گذاشته میشوند و محدودیت و آزار میبینند. اقلیت حقوقی هیچ پایهای جز زور ندارد.
- اسلام که اساسا خود را در رویاروئی با “کفر“ و “شرک“ تا جنگ و تاکید بر کشتن تعریف میکند آنچه را که جامعه ایرانی از زورگوئی و تبعیض مذهبی کم داشت آورد و تبعیض جنسی را نیز بر آن افزود. از آن پس زنان بزرگترین اقلیت اجتماعی شدند (به معنی تبعیض) و آزارها و کشتارهای مذهبی چنان سراسر این تاریخ را آلوده کرد که هر چه برای جبرانش کم است.
- طرفه تلخ تاریخ ایران در اینجاست. ایران در همان حال که مادر رواداری مذهبی است یکی از بارورترین سرزمینها برای مذاهب بوده است. ما بسیار بیش از سهم خود مذهب و فرقه مذهبی ساختهایم. آنگاه در بیشتر تاریخ چنین کشوری دگراندیشی مذهبی بدترین سرگذشتها را داشته است. کشتار همگانی، محروم کردن از حقوق مدنی، تغییر مذهب زیر تهدید جانی و فشار مالی؛ هر چه حکومتهای متعصب یا عوام فریب دست در دست روحانیون و در میان هلهله تودههای “بیخبر از عالم انسانی“ خواستهاند در باره مذاهب غیر حکومتی شده است. سنیان، یهودیان و بهائیان ایران فاجعههائی را گذراندهاند که اگر کشش تاریخی ایده ایران و افسونی که در ایرانی بودن است نمیبود حق میداشتند از میهن ناسپاس ببرند ــ به یک حساب اجمالی میتوان گفت بیشتر ایرانیان برجسته در تاریخ هزار و چند صد سال گذشته ما از غیر شیعیان بودهاند. در هزار و چند صد ساله دورانهای بزرگ تاریخ ایران که مسلمان هم نبودند.