۴ ـ همکاری با نظم جهانی.
نظام اقتصادی کنونی که جهانگرایی اقتصادی در کانون آن قرار دارد وسیله غرب تدوین و در حفظ آن نقش اصلی را داشته و دارد. اما گذران زندگی و تأمین نیازهای میلیاردها انسان نیز به این نظام و کارکرد بدون مانع پیوند ناگسستنی یافته است. آزادی دادوستد و تأمین امنیت راههای آن، به ویژه کشتیرانی با توجه به آمار بازرگانی (واردات و صادرات) در جهان اهمیتی بیش از هر دورة تاریخی دیگر یافته است. برمبنای گزارش سازمان تجارت جهانی (WTO) حجم صادرات و واردات تنها کالا (بدون در نظر گرفتن خدمات) برای سال ۲۰۱۰ برابر با سی تریلیارد دلار (نزدیک به دوبرابر تولید ناویژه آمریکا) بوده است. رشد حجم بازرگانی جهانی به مراتب از رشد تولید ناویژه جهانی، پیشی گرفته است. مطابق گزارش همین سازمان میان سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۸ رشد تولید ناویژه جهانی برابر با ۳٫۱ % و نرخ رشد بازرگانی جهانی برابر با ۶ % یا نزدیک به دوبرابر بوده است. [۲۴] رشد اقتصادی جهان، به دادوستد بینالمللی وابسته است. تمام کشورهای جهان با درجات مختلف وابستگی، بدون این دادوستد نمیتوانند زندگی کنند. اگر سابقه سالهای گذشته، مبنایی برای ترسیم روند آینده باشد، با ورود کشورهای جدید در جهانگرایی اقتصادی و همراه با رشد اقتصاد در سطح جهان، باید انتظار افزایش چشمگیر در بازرگانی جهانی، بسیار سریعتر از رشد اقتصاد در سطح جهان را داشته باشیم. آینده جهان در گرو رشد دادوستد میباشد. هیچ قدرت موجودی نمیتواند این نظم را بهم زند. سخن در مورد اختلال در کشتیرانی جهانی، اگر تهدید تاثیر گذار باشد، به جز خریدن دشمنی تمام قدرتهای کوچک و بزرگ، معنای دیگری ندارد.
حفاظت و باز نگاه داشتن راههای بازرگانی جهان و نقاط استراتژیک آن مانند تنگه هرمز و مالاکا، به ویژه پس از فروپاشی امپراتوری شوروی بر عهده آمریکا بوده است. تمام قدرتهای جهانی و از آن میان غولهای اقتصادی نوپا، هندوستان و چین، این نقش آمریکا را به سود خود دانسته و حداقل تا کنون آن را به چالش جدی نکشیده و با آن به رقابت برنخاستهاند. به ویژه که بابت این خدمات وجهی نباید به پردازند. آنان به خوبی دریافتهاند که بدون نظم مالی و مقررات بازرگانی موجود و تضمین عملی بازنگاه داشتن راههای کشتیرانی، رشد اقتصادی کشورهایشان امکانپذیر نخواهد بود. به سخن کوتاه حفظ صلح در سطح جهان که بدون آن رشد اقتصادی و بازرگانی در جهان به شدت آسیب خواهد دید، از اولویت بسیار بالائی برخوردار است، به ویژه برای کشورهایی که در جهانگرایی اقتصادی حضور و اشتراکی تعیینکننده دارند. حتا کشورهای تک محصولی که بیشتر کشورهای صادر کننده بزرگ انرژی را نیز در بر میگیرد، از گسترش و آزاد شدن بازارهای جهانی، سود میبرند. هر کشوری در تصمیم به شرکت و یا ردِ آن در جهانگرایی اقتصادی مختار است، اما در صورت تصمیم مثبت به این مشارکت و شرکت موثر، ملزم به باز کردن بازار داخلی و خرد کردن انحصارات داخلی میباشد. همان طور که اشاره شد، کشورهایی که در این فرآیند شرکت موثر ندارند ـ صرف نظر از میزان ثروت یا فقر آنان ـ بر پایة طبقه بندی خانه آزادی، در رده کشورهای «آزاد» قرار نگرفته و بر اساس همین رده بندی، نوعی خودکامگی سیاسی همراه با بخش قدرتمند الیگارشی بر اجتماع آنان سایه افکنده است. در هر صورت و در حال حاضر، با توجه به اهمیت بازرگانی جهانی و مناسبات درهم تنیده اقتصادی در سراسر جهان، هیچ قدرتی نمیتواند بدون خطر نابودی خود و یا تخریب کشور تحت سلطة خویش، به چالش جدی با این نظم روی آورد.
با نگاهی کوتاه به وضعیت کلان جهان مشاهده میشود که به رغم وجود جنگ، ادامه ناعدالتی، نداری و بیثباتی، اما در مقایسه با دورههای پیشین، جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم و در نبود استعمار آشکار و مستقیم، بیش از هردوره دیگری، از آزادی، آرامش، رفاه نسبی آن هم به میزان بس بالاتری برخوردار شده است. به سود همه و به ویژه کشورهای کمتوانتر است که روندهای تعیین کننده این سالها، هرچه میتواند به درازا کشد تا به توانند با سادگی بیشتری (در مقایسه با گذشته) به هدفهای ملی دست یابند. جهان کنونی آینده بهتری را برای بشریت نوید میدهد.
ـــــــــــــــــ
[۲۴] ـ World Trade Organization, World Trade 2010, Prospects for 2011