بایگانی موضوعی: نوشته‌ها و پژوهش‌های مصطفی نصیری

«امتناع تفکر» یا «تفکر در شرایط امتناع»، مسئله این است / مصطفی نصیری

‌ ‌همگان این جمله مشهور طباطبایی ـ کارم نسخه پیچیدن نیست ـ را به یاد دارند. می‌دانید که مهمترین مساله ما در تاریخ معاصرمان این بوده است که نسبت ما با دنیای جدیدی که در بخشی از این کره خاکی ساخته شده و ما آن را با نام غرب می‌شناسیم چیست؟. طباطبایی تا آنجا که ما از آثارشان می‌فهمیم، نه با کسانی دمساز است که «آنچه خود داشت» را کافی می‌دانند و نه با کسانی همراه است که معتقد به تقلید طابع النعل از غرب هستند. البته تجدد یک امکان موجود در کنار سایر امکان‌های بالقوه است، ولی غربی که درست فهمیده و درست منتقل شده باشد

‌ ‌

 

جدال قدیم و جدید / مصطفی نصیری

…به نظر من وقوع این مواجهات به توضیحی که خواهم داد ناگزیر بود و  پیش‌بینی‌ام این است که با نزدیکتر شدن طرح پژوهشی طباطبایی به دهه‌های اخیر، دامنه این مواجهات بیشتر هم خواهد شد، و هم‌چنین امکان جریان مباحث در یک سیر منطقی متفق علیه هم، با توجه به این که طرفین مجادله در یک سطح علمی و معرفتی نیستند و منطق واحدی بر اندیشه آنان حاکم نیست، هرچند ناممکن نبوده و نخواهد بود ولی انتظار بیهوده‌ای است، زیرا، یک طرف مواجهه یعنی آقای طباطبایی، فیلسوف روشمندی است که نه از حوزه تخصص خود خارج می‌شود و نه دراین حوزه، معامله و تعارف می‌کند. اما طرف‌های مقابل، در بهترین حالت روشنفکران ذوفنون و تمثیلاً پرندگان سبکبالی هستند که در طرفة العینی از شاخ فلسفه و سیاست به عرفان و تصوف، و از آن‌جا به ذوق و ادب و هر شاخه دیگری که لازم آید، می‌جهند. بنابراین منطقی را که بتواند میان این دو صنف ناهمگون، دیالکتیک ایجاد کند، نمی‌توان سراغ جست.

 

مارکس به روایت دکتر جواد طباطبایی / مصطفی نصیری

جوادطباطبایی شناخت مارکس را بدون شناخت دقیق هگل بویژه نظریه دولت هگلی شدنی نمی‌داند زیرا بخشی از آثارعلمی مارکس تحت تاثیر مستقیم هگل بوجود آمده و بخشی دیگر نتیجه درافتادن مارکس با هگل بویژه نظریه دولت اوست، لذا طباطبایی اولین جلسه از کارگاه مارکس‌خوانی را به تبیین نظریه دولت هگل اختصاص داد چون، مارکس باور داشت که هگل اولین کسی است که ماهیت دوران جدید یا همان دوران سروری سرمایه‌داری را کشف کرده است، بنابراین بدون تسویه حساب با هگل نمی‌توان سفسطه بودن ماهیت دوران جدید را برملا کرد و مناسبات سرمایه‌داری را برانداخت.

‌ ‌

 

نقدی بر دو «شعرترجمه» / مصطفی نصیری

آنچه مرقوم شد، مقدمه‌ای بود برای پرداختن به نقد دو شعر بسیار معروف یعنی قصیده دریایی نزار قبانی و قصیده پایان پله نازک الملائکه که در کتاب «شعر معاصرعرب» تحقیق و ترجمه استاد محترم جناب آقای شفیعی کدکنی چاپ «انتشارات سخن» ارائه گردیده است. در ابتدا ضمن تاکید برمکانت استاد محترم اعلام می‌دارم هدف این نقد نه ادعای نام و نه ذکر منقصت کسی است بلکه صرفا توجه دادن به دانشجویان رشته عربی است تا تلاش نمایند خود را بیشتر با زبان امروزین عربی و نمادهای ادبی آن آشنا سازند. مولف محترم در این کتاب که در برخی دانشگاها در مقطع تحصیلات تکمیلی تدریس می‌گردد، پس از بحث جریان‌های کلی و نمادها و صور شعری مستعمل در شعر معاصر عرب، به مناسبت بحث از شعرای معاصر، نمونه‌هایی از شعرهای آنان را نیز ترجمه کرده‌اند. توجه در ترجمه‌های ارائه شده نشان می‌دهد که دقت لازم در ترجمه اشعار بعمل نیامده و این موضوع می‌تواند باعث سردرگمی دانشجویان گردد.

‌ ‌

 

نوشته‌های جدیدتر »