اتکا به قدرت همبستگی ملی فراگیر و نقش بیبدیل شاهزاده رضا پهلوی، که اینک همچون پاردایمی «روح و جان» ملت ایران را در تسخیر خود دارد، برای رو در رویی مقتدرانه با رژیم جمهوری اسلامی و جنگ افروزیهای آن، نقش تعیین کننده در تغییر توازن قوا خواهد داشت. ایرانیان همیشه از موجودیت کشور خود در برابر بیگانگان و دشمنان خارجی حفاظت کردهاند، این بار از جمله دلایل دشواری و پیچیدگی دفاع از کشور این است که دشمنان ایران، داخلی و یا به ظاهر داخلی هستند. ایرانیان قادر خواهند شد بر این نیروی ضد ملی نیز فائق آیند.
خطر جنگ و پرسش اساسی
پرویز خسروی
پرسش اساسی کدام است:
۱ – “گمانه زنی وقوع یا عدم وقوع جنگ” یا
۲ – چگونگی تمرکز بر اهرمی که بتواند از مجرای مقابله با جنگ افروزیهای جمهوری اسلامی و تسلیم نهایی آن در برابر اراده ملی ایرانیان، کشور ایران آزاد و سایه افریت یک جنگ تحمیلی نابود کننده از آسمان ایران محوگردد.
جمهوری اسلامی در اوج بحران غیرقابل حل، که به از هم پاشیدن انسجام هسته سخت قدرت رسیده است، از سالیان پیش تلاش کرده، برای حفظ موجودیت حکومت ضد ملی خود با توسل به گروههای تروریستی «امت اسلام» به هر نحو ممکن بحران غیرقابل کنترل و ذاتی ناشی از انقلاب اسلامی را به خارج از مرزهای ایران انتقال دهد.
این حکومت ضد ایرانی برخاسته از انقلاب پنجاه و هفت، با سیاستهای ویرانگر خود طی بیش از چهار دهه، با پشتکار غیرقابل باوری تا توانسته است شرایط به خطر انداختن موجودیت ایران و هست و نیست ملت ایران را فراهم میکند و برای نابودی «وحدت ملی» ملت ایران از هیچ جنایتی دریغ نکرده است، و خستگیناپذیر برای کشور کهن سال ایران دشمن تراشی میکند.
از سالها پیش به سبب سیاستهای ضدملی و حماقتبار جمهوری اسلامی هر از گاهی خطر جنگ به امری جدی تبدیل شده است. پیش از این حکومت بر پایگاه نسبی اجتماعی خود مانور میداد، اما امروز و در تداوم انقلاب ملی ۱۴۰۱، توازن نیروهای اجتماعی ـ فرهنگی ایران به گونهای آشکار به ضرر حکومت تغییر کرده و میکند و درهر لحظه امکان تغییر توازن قوا میتواند به امری واقعی تبدیل گردد. حکومت بیش از هر زمان از عمر خود به سرکوب و ارعاب عمومی متوسل شده است.
هیچ نکته جدیدی در چند خط بالا وجود ندارد.
همه میدانیم که جمهوری اسلامی ضدملی، شرایطی را فراهم کرده است که هر لحظه میتواند یک درگیری نظامی و حتی بروز جنگ در صورتهای چندگانه، علیه موجودیت ایران و مردم به کشور ما تحمیل شود.
در چنین لحظات پر مخاطرهای از تاریخ کشور ایران، هر کشوری به دنبال منافع ملی خود است و تلاش رسانهها، چه ایرانی و چه غیرایرانی، که احساس تعلقی به کشور ایران و مردم ایران ندارند و در مواردی دشمنی هم دارند، خستگیناپذیر در حال مشغول کردن افکار عمومی داخل و خارج ایران با این پرسش هستند که آیا «جنگ میشود یا نه؟».
در چنین شرایطی، یک پرسش اساسی و میهندوستانه میتواند چنین طرح شود : که چگونه میتوان در برابر جنگ تحمیلی جمهوری اسلامی به میهن، ایستادگی و از آن جلوگیری کرد.
بدون تردید یکی از اساسیترین راهحلها در عمل و برنامه، تکیه به نیروی ملی یعنی قدرت همه ملت ایران است. چنین راهحلی هم بدیع نیست.
اما اصرار بر توجه و تمرکز و تعهد به این راهحل میتواند آن را در مرتبه نخست اهمیت قرار دهد.
فوریت دسترسی به راههای عملی ملی و سراسری میتواند منجر به تسلیم جمهوری اسلامی شود و سایه افریت جنگ از آسمان ایران رخت بربندد.
اتکا به قدرت همبستگی ملی فراگیر و نقش بیبدیل شاهزاده رضا پهلوی، که اینک همچون پاردایمی «روح و جان» ملت ایران را در تسخیر خود دارد، برای رو در رویی مقتدرانه با رژیم جمهوری اسلامی و جنگ افروزیهای آن، نقش تعیین کننده در تغییر توازن قوا خواهد داشت.
ایرانیان همیشه از موجودیت کشور خود در برابر بیگانگان و دشمنان خارجی حفاظت کردهاند، این بار از جمله دلایل دشواری و پیچیدگی دفاع از کشور این است که دشمنان ایران، داخلی و یا به ظاهر داخلی هستند. ایرانیان قادر خواهند شد بر این نیروی ضد ملی نیز فائق آیند.
بیست و چهارم فروردین ۱۴۰۳ خورشیدی