جمهوریخواهان با انقلاب و چهار دهه کار پیوسته نتوانستهاند ریشه پادشاهی خواهی برکنند، ریشهای که اکنون دوباره تنهای تنومند شده و شاخههای نواش روئیده و شکوفههای تازه بر دمیده. پادشاهیخواهی از ایران رخت نبسته و آب بر آبش افزوده میشود و آن فکر و نهاد کهن،جوان و برنا میگردد.
حجت کلاشی
با انقلاب ۵۷ جمهوریخواهان توانستند نظام پادشاهی را در ایران براندازند. آنها فزونتر از چهار دهه پیوسته کوشیدهاند دفتر پادشاهی در ایران را ببندند و هواداران آنرا بتارانند. همه این سالها برای زدودن فکر پادشاهی پولهای گزاف هزینه و صفحات زیادی سیاه شده است
جمهوریخواهان در پی افکندن نظم و سامان کارآمد روسیاه شدهاند. جمهوریِ واقعا موجود در ایران نظام تباهی از کار درآمده. امواج جمهوریخواهی نخست از کمون پاریس و سپس از سوسیال دموکراسی قفقاز و بعد فرانسه به ایران راه یافت و بسیاری را برای ساخت سامانی بر بنیاد عدالت و آزادی سودایی کرد.
آنها بیآنکه بدانند با جهلِمرکب، زمینی را به آتش کشیدند که در آن بذر عدالت، دموکراسی و حکمرانی بر پایه عقل و عرف امکان روئیدن و تناور شدن داشت. هنوز میکوشند بجای فهم منطق کار تاریخی رویداده، مسولیت نتیجه تاریخی پدید آمده را نپذیرند. برخی از آنها در سودای انقلابی نو میسوزند
تاریخ دیروزشان اگر سراسر تقلیدی بود از لنین، مائو، چگوارا و فیدل، تاریخ امروزشان تقلیدی است از گاندی، ماندلا، واتسلاو هاول و مشق آموزههای جین شارپ و قدرت بی قدرتان!
برای آنها هوسی الا قمار دیگر نمانده است. سرنوشت یک ملت را به زمین قمار باختن کشاندهاند. جایی که دایره بسته است
در کنار این کارنامه سیاه جمهوریخواهی ایرانی، نه تنها نیروهای پادشاهیخواه از میان نرفتهاند بلکه ایرانیان فکر پادشاهی را بازیافته و برای آن جانفشانی میکنند. بعد از چهار دهه جوانانی پیدا شدهاند که به هواداری آشکار از پادشاهی به زندان میروند و رنجها بر خود هموار میکنند
پس جمهوریخواهان با انقلاب و چهار دهه کار پیوسته نتوانستهاند ریشه پادشاهی خواهی برکنند، ریشهای که اکنون دوباره تنهای تنومند شده و شاخههای نواش روئیده و شکوفههای تازه بر دمیده. پادشاهیخواهی از ایران رخت نبسته و آب بر آبش افزوده میشود و آن فکر و نهاد کهن،جوان و برنا میگردد
پادشاهیخواهان نیز نمیتوانند جمهوریخواهی را از ایران بزدایند.این فکر، هواداران و نیروهای خود را دارد و خواهد داشت.
آیا میتوان راهی یافت که پادشاهیخواهان و جمهوریخواهان در کنار هم بایستند و آن تنش تاریخی را از میان بردارند؟ همان تنش تاریخی که برآیندش همواره پیروزی ارتجاع است
می پندارم آری میشود. مشروطه ظرف جامعیست که این تنش را التیام بخشیده رفع تواندکرد. در پادشاهی مشروطه همه ارزشهای جمهوریهای سکولار دموکرات وجود دارد و درِ آن جعبه جادویی که انقلابهای مدام برای در هم شکستن شکلهای حکمرانی، میزاید بسته میشود. تحول و تکامل تدریجی سر بر میآورد
بازگشت به مشروطه نظریهای ست که میتواند همه کسانی که پذیرفتهاند امور ملی برپایه عقل و عرف اداره شود و مفاهیم و ارزشها را به شکل فرو نمیکاهند گردهم آورد. پادشاهی، نظام کهن ملی ما در عصر جدید بر بنیادی ایستاده که نظام پاسدار تحول و نو شدنها است.
بازگشت ـ مشروطه