هنگامی که در اکتبر ۱۹۶۸ ژنرال اسد و پشتیبانان ارتشی او یوسف زعین و دکتر ماخوس، نخستوزیر و وزیرخارجه وقت، را برکنار کردند انتظار برخورد دیگری میرفت.
آیندگان سهشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۴۸
سوریه به حالت عادی خود بازگشته است. چندگاهی بود که از کودتای نظامی در آن سرزمین نشانی نبود. از اوائل ماه مارس کشمکش قدرت با محتوی همیشگی آن، اما به صورتی تازهتر، به صحنه سیاسی سوریه باز آمده است. هنگامی که در اکتبر ۱۹۶۸ ژنرال اسد و پشتیبانان ارتشی او یوسف زعین و دکتر ماخوس، نخستوزیر و وزیرخارجه وقت، را برکنار کردند انتظار برخورد دیگری میرفت. پس از انتخابات حزبی آن ماهنورالدین آتاسی رئیس جمهور ـ که در سوریه به رفیق آتاسی شهرت دارد ـ حکومت دیگری تعیین کرد، اما تغییری در سیاستهای خود نداد. سوریه همچنان به عنوان یک ماهوارهٔ شوروی در خاورمیانه ماند. انزوای آن، چه در دنیای عرب و چه خارج آن، تشدید شد و وضع اقتصادی رونقی نیافت.
ژنرال اسد، وزیر دفاع و ژنرال طلاس، رئیس ستاد ارتش، با وجود پیروزی خود در برابر افراطیترین عناصر حزب بعث هنوز خود را از مقاصد خویش بسیار دور میدیدند. در اوایل مارس دیگر دلیلی بر خودداری ندید. ارتش، که تنها نیروئی است که در سوریه به حساب میآید، پشت سر آنها بود و ضرورتی در ادامه حکومت و سیاستهای گروه آتاسی ـ جدید ـ جندی نمیماند.
منتها ژنرال اسد در اقدامی که اکنون به نظر میرسد کودتای اول او بوده تا به آخر نرفت. با آنکه آتاسی در خانهاش تحت نظر قرار گرفت و فشار بر جندی چنان بود که خبر خودکشی او انتشار یافت، وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش به کشمکش چنان صورت ظاهر آرام و منظمی دادند که به اختلافی در چهارچوب قانون اساسی شباهت یافت. به جای حبس و تبعیدهای متداول کودتاهای سوریه مبارزه به کنگرهٔ منطقهای حزب بعث سوریه کشیده شد و اکنون در میان شایعات کودتای دوم ارتش، این کنگره باید رهبری تازهٔ خود را برگزیند و آتاسی و جدید را بنا بر اصول دمکراتیک، بر کنار کند.
ارتش سوریه که ائتلافی از سیاسیون اونیفورم پوش است بدین ترتیب تازهترین نبرد خود را بر سر لاشه حزب بعث میجنگد. از خود حزب مدتهاست چیزی نمانده است. بعنوان یک سازمان سیاسی و یک مکتب ورشکستگی آن کامل شده است. رهبران و بنیادگذاران آن عموماً در تبعید بسر میبرند. آخرین رهبران غیرنظامی آن در اکتبر گذشته طرد شدند و به بیروت پناه بردند. ارگانهای آن صرفاً به کار آن میآیند که مشروعیتی برای هر دیکتاتوری نظامی که دست بالاتر را مییابد فراهم سازند. حورانیها و عفلقها و بیطارها ارتش را به عنوان وسیلهای برای پیشبرد مقاصد حزبی بکار گرفتند. ولی ارتش حزبی را که مهمترین سازمان سیاسی دنیای عرب بشمار میآمد منهدم کرد.
برنامه ژنرال اسد ـ پایان دادن به بستگی کامل سوریه به شوروی و برقراری روابط نزدیکتری با عراق و اردن و لبنان ـ بر یک ملاحظه عملی استوار است. چنانکه نبرد شش روزه و حملات هوائی اسرائیل برپایگاههای چریکهای عرب در سوریه نشان داد، این کشور هر توانائی را برای دفاع از خود از دست داده است و از پیوستن به یک فرماندهی واحد عربی گزیری ندارد. با رهبری سابق حزب بعث چنان همکاری غیر ممکن میبود. اکنون زمینه آمادهتر میشود. هماکنون واحدهائی از ارتش عراق در سوریه استقرار یافتهاند.