«

»

Print this نوشته

اتحادی با سوریه / آیندگان ۱۲ خرداد ۱۳۴۸ / داریوش همایون

تبعیض قومی و مذهبی تاروپود جامعه را ازهم گسیخته است و یازده سال بدی حکومت رژیم‌های انقلابی، که بدی حکومت رژیم‌های محافظه‌کار و ارتجاعی پیش از آن را موجه وانمود می‌سازد، توسعه اقتصادی را بازایستانده است.

‌‌

اتحادی با سوریه

آیندگان ۱۲ خرداد ۱۳۴۸

داریوش همایون

در حالی که در سوریه قدرت هرچه بیشتر به دست گروه ژنرال اسد و میانه‌روهای هوادار او می‌افتد و ژنرال جدید و بعثی‌های افراطی پیرامونش از مرکز قدرت دور می‌شوند، در محافل حاکم عراق تمایل به نزدیک شدن به سوریه قوت می‌گیرد و چنان که گزارش داده شده است بین دو کشور گفتگوهائی در زمینه تشکیل یک اتحادیه سوریه و عراق جریان دارد. بعثی‌های عراق که در گذشته مورد کینه بعثی‌های دست‌چپی گروه جدید ـ زعین ماخوس ـ بودند با اسد و طلاس (رییس ستاد ارتش سوریه) هماهنگی بیشتری دارند. مردان نیرومند تازه سوریه نیز می‌کوشند انزوای کشور خود را در دنیای عرب پایان دهند و به هر پیشنهاد اتحادی از بغداد طبعاً توجه خواهند کرد.

سوریه از آغاز جنبش بیداری عرب در دهه‌های آخر قرن نوزدهم یک کانون وحدت عرب بوده است. سوری‌ها در عین رقابت سخت با هر کانون نفوذ دیگری در دنیای عرب، چه در کنار نیل و چه در کرانه دجله، و در عین استقلال‌طلبی شدید خود پیوسته در کمین فرصتی برای گستراندن مرزهای خود بودند. این گرایش گاه صورت انفعالی و ورود در اتحادی با یک عراق نیرومندتر در “حلال خصیب” داشت که از سوریه رزمگاهی در میان عراقی‌ها و سعودی‌ها و مصری‌ها می‌ساخت و یا “جمهوری متحده عربی” را بوجود می‌آورد و سوریه را عملاً تبدیل به یک ایالت مصری می‌کرد، و گاه جنبه فعال می‌یافت و بسط نفوذ سوریه را در مناطق دیگر ـ فلسطین، اردن و لبنان و اکنون عراق ـ می‌جست. تجربه‌های گذشته در این “بزرگ‌نمائی” ملی همه مصیبت‌بار بوده است و اگر عاملی باشد که این بار بر وسوسه تسلط بر عراق غلبه یا دست‌کم در برابر آن مقاومت کند بیم از یک ناکامی تازه خواهد بود که در انتظار هر دولتی است که بخواهد در امور کشور عراق درگیر شود.

در این حرکتی که عراقی‌ها به سوی سوریه آغاز کرده‌اند پایان راه جز تسلط سوریه نخواهد بود. زیرا تعادل نیروها بین دو کشور از سال‌های پیش از ۱۹۵۸ تا کنون بسیار برهم خورده است. اگر در آن هنگام سوریه مرد بیماری در دنیای عرب بود و هر روز کودتائی آن را تا پایه‌های اجتماعش تکان می‌داد، امروز عراق در این صفات بر سوریه نیز پیشی گرفته است. سوری‌ها از بیماری خود درمان نیافته‌اند ولی عراقی‌ها در ۱۲ سال گذشته سخت‌تر بیمار شده‌اند.

برای عراق اتحادی با سوریه ممکن است آخرین راه حل پیش از واژگونی نهائی باشد. حکومت در این جامعه چند نژادی و چند مذهبی در دست یک اقلیت سنی در میان توده شیعیان و یک اقلیت عرب در میان توده غیراعراب است. اما خود این اقلیت سنی عرب از استبداد اقلیت بعثی در میان خود رنج می‌برد. تبعیض قومی و مذهبی تاروپود جامعه را ازهم گسیخته است و یازده سال بدی حکومت رژیم‌های انقلابی، که بدی حکومت رژیم‌های محافظه‌کار و ارتجاعی پیش از آن را موجه وانمود می‌سازد، توسعه اقتصادی را بازایستانده است. در یک جنگ داخلی بر ضد کردان و یک جنگ عقیدتی بر ضد شیعیان و جنگ سیاسی با ایرانیان، حکومت عراق تنها مانده است. نیروهای داخلی یا در برابر آن ایستاده‌اند و یا آن را ترک گفته‌اند و نیروهای خارجی نیز به طور عمده از پشتیبانیش سرباز زده‌اند. اتحاد سوریه بعثی آرایش نیروهای داخلی را تغییر خواهد داد. سنیان و اعراب در چنان اتحادی اکثریت بزرگ بدست خواهند آورد ـ هرچند بر سوریه کنونی بیشتر افسرانی از اقلیت علوی فرمان می‌رانند؛ نیروی نظامی اتحاد از توانائی بیشتری در فشار آوردن بر شورشیان برخوردار خواهد شد؛ در هر مبارزه خارجی از ناتوانی کنونی حکومت بغداد خواهد کاست؛ دست بعثی‌ها در برابر حریفان ایدئولوژیک چپ و راست خود نیرومندتر خواهد گردید. دورنمای اتحاد بدین ترتیب برای رهبران عراقی فریبنده است. آنها خود را به تنهائی بر لب پرتگاهی می‌بینند و همفکرانشان در سوریه نیز چندان پایگاه استواری ندارند. پشت به پشت یکدیگر آنها بهتر خواهند توانست از فروافتادن‌شان جلوگیری کنند. یک آرزوی قدیمی بعثی‌ها نیز به تحقق نزدیکتر خواهد شد. تنها دشواری آنست که زمان چنین راه حل‌هائی گذشته است. عنصر غیر عرب جمعیت عراق بیش از آن تلخی تبعیض و فشار اقلیت افراطی را در میان عنصر عرب چشیده است که اکنون خود را به اربابان تازه بسپارد. هر اتحادی بین عراق و سوریه آشکارا سرکوبی غیراعراب و شیعیان را در نظر خواهد داشت و در عراق کم نیستند کسانی که مفهوم افزوده شدن ستم بعثی سوریه‌ای را بر ستم نوع عراقی آن بدانند.

حکومت بغداد در جائی است که برایش دست‌شستن از این درجه حاکمیتی که می‌تواند اعمال کند، در برابر متوقف کردن نیروهای گریز از مرکز و سیر تجزیه و ویرانی، شاید ارزش داشته باشد. ولی حتی اگر سوری‌ها بر نگرانی‌های عمیق و موجه خود در باره‌ی اتحادی با عراق غلبه کنند، مقاومت اکثریتی در میان مردم عراق پیش آرزوی بعثی‌ها دیوار خواهد کشید.