«

»

Print this نوشته

بخش ۵ / سخنرانی‌ها در دفتر پژوهش ح. م. ای / افزودن عبارت لیبرال دموکرات به نام حزب مشروطه ایران

بخش ۵  

سخنرانی‌ها در دفتر پژوهش ح. م. ای

افزودن عبارت لیبرال دموکرات به نام حزب مشروطه ایران

غیر از کسانی که معتقد بودند مطلب مهمی نیست و متعرض نشویم و رهای‌ش کنیم سه دلیل روی‌همرفته آوردند که لیبرال دمکرات را پس از نام حزب نیاوریم. یکی این که قبلا” دو بار رد شده است. بعد آقای قطبی گفتاوردی از من آوردند که باید توضیح دهم. آنچه من گفته‌ام “هر کس یک رای یک بار” تایید نیست، انتقاد است از روش‌های دیکتاتوری‌هائی که با دموکراسی روی کار می‌آید؛ از حکومت‌های دیکتاتوری که با دموکراسی روی کار می‌آیند. خمینی طرفدار این نظر بود. هر کس یک رای یک بار و دیگر تمام شد. نظر دادید دیگر آزادی انتخاب ندارید. نه، ما معتقدیم هر روز می‌شود اگر قانون اجازه دهد راجع به مطلبی رای گرفت و این را در همه دنیا می‌بینید. البته دلایل را آقای رحیمی شکافتند چرا ۶ سال پیش مخالفت شد. اصل قضیه این بود که دوستانی از تاکتیک بدی استفاده کردند و گفتند این اسم را عوض کنیم و قرار بود اصلا” اسم حزب را عوض کنند نه اینکه پسوند اضافه شود. ـ می‌رویم از حزب فلان پول می‌گیریم؛ این همه را برانگیخته کرد. آن آقایی که این حرف را زد نمی‌دانست چه کار دارد می‌کند و آن بحث دیگری است. در هر حال موضوع عوض شده است.

 دو سال پیش با فشار شدید من این دموکراسی لیبرال آمد در منشور. وگرنه آن را هم حاضر نبودند. دلیل دیگر این که ما نباید از ترس این که ما را سلطنت‌طلب بشناسند این پسوند را اضافه کنیم. راجع به این مطلب باید عرض کنم که هیچ اشکالی ندارد که اگر یک چیزی هستیم و اسم‌ش را هم در منشور آوردیم اعلام هم بکنیم چون مردم منشور ما را نمی‌خوانند. شما فکر می‌کنید چند نفر در دنیا منشور ما را تا حال خوانده‌اند؟ ولی مردم اسم ما را می‌شنوند و وقتی این نام با این صفت همراه می‌شود اثر دیگری دارد. در این تردیدی نیست. چون “حزب مشروطه ایران” معنای خاصی ندارد حداکثر دلالتی دارد. می‌گویند این‌ها طرفدار پادشاهی‌اند که البته هستیم ولی دیگر کسی برود منشور را بخواند ببیند این برنامه ما چیست، وقت این کارها را ندارند. اما لیبرال دمکرات فورا” یک چیزهایی را می‌رساند. این موضوع دلالت که من گفتم در منطق فوق‌العاده مهم است که واژه‌ای دلالت بر چه معنایی می‌کند و پشت‌ش چیست. پشت این خیلی چیزها می‌آید. این توضیحات را از این نظر عرض کردم که بعضی سوء تفاهمات برطرف شود.

صحبت ۶ سال پیش شد؛ من اصلا” یاد این موضوع افتادم که چرا این ۶ سال طول کشیده است؟ چرا این موضوع این قدر طول کشیده است؟ من می‌خواهم دوستان را ببرم به سال ۱۹۹۹ تا امروز. شما فکر می‌کنید آنچه الان هستید و دارید صحبتش را می‌کنید در ۹۹ این جور بود؟ در ۹۹ اکثریت بزرگ شما این جور بودید؟ همین حرف‌ها را آن موقع می‌زدید همین ترس‌ها را همان موقع داشتید: آقا این‌ها دارند پادشاهی را از بین می‌برند. مگر نمی‌گفتید؟ مگر هرروز امثال شمای آنوقت‌ها نمی‌گفتند این سلطنت‌طلب‌ها چرا با ما دشمن‌اند؟ می‌گویند این‌ها با پادشاهی مخالف‌اند. ما اگر با پادشاهی مخالف بودیم ــ من یکی را شما می‌شناسید ــ من از احدی باک ندارم. اگر نظری داشته باشم می‌گویم. اصلا” مهم نیست برایم کی دوست دارد کی دوست ندارد. شما می‌شناسید مرا. تا حالا دیده‌اید من جایی بترسم و از ملاحظه دیگران نظرم را نگویم؟ اگر می‌خواستم پادشاهی نباشد از روز اول این حرف‌ها را نمی‌زدم و اساسنامه و منشور را نمی‌نوشتم. می‌گفتم نمی‌خواهم و تمام شد. چنانکه خیلی چیزها را گفته‌ام. خیلی چیزهای مقدس را گفته‌ام نمی‌خواهم. گفتم اصلا” مقدس را قبول ندارم. این است که نه؛ نقشه‌ای نیست.

اما چرا این داستان ۶ سال طول کشید برای این که شما حاضر نیستید با آینده روبرو شوید. بسیاری از شما هنوز در گذشته‌اید و یک پایتان در گذشته است. عوض شده است همه چیز. ایران عوض شده است. نمی‌خواهید این را متوجه شوید. نمی‌خواهید این را قبول کنید ولی من در جریان ایران هستم. به شدت عوض شده. اگر آقای زیبا کلام می‌آید جرئت می‌کند این حرف را می‌زند این شوخی نیست. آخر چطور می‌شود آدمی نزدیک به دستگاه این حرفها را می‌زند. آخر الان وقت این حرف‌هاست که می‌زند که بریزند و بگیرندش. برای این است که می‌فهمد. ما بیست سال پیش که این حرف‌ها را می‌زدیم الهام نشده بودیم.

ببینید ما از کی ــ این کتاب تازه من به زودی در می‌آید، سخنرانی‌های من است در این چهارده ساله در حزب و مقداری سخنرانی‌های دیگر ــ شما ببینید دست‌کم از ده سال پیش داریم از مقدمات جنبش سبز گفتگو می‌کنیم. ما دنبال این کار بودیم از اول. الان از پیشروان این کار هستیم. حالا ما از این افزوده شدن صفت لیبرال دمکرات بترسیم؟ به چه دلیل می‌ترسید از چیزی که هستید؟ چرا نمی‌خواهید بگوئید؟ چون پادشاهی ضعیف می‌شود؟ پادشاهی که با لیبرال دموکراسی ضعیف شود که به درد نمی‌خورد و بختی ندارد. شما نگاه کنید در این ۲۰ سال چه کسی برای پادشاهی آبرو خریده؟ غیر از شاهزاده که بیشتر از همه کار کرده، جز ما؟ ما به قیمت نفرتی که این سلطنت‌طلب‌ها از ما دارند. حرف‌هائی که درباره دمکراسی و لیبرالیسم زده‌ایم به نفع پادشاهی تمام شده است. ایرانی‌ها سلطنت‌طلب نیستند. اگر چنین خیال می‌کنید اشتباه می‌کنید. پادشاهی مشروطه لیبرال دموکرات را قبول می‌کنند، ممکن است قبول کنند ـ نمی‌دانم ـ ولی کاملا امکان دارد قبول کنند. اما سلطنت‌طلب را قبول نمی‌کنند. این است که ببینید در آنجا چه می‌گذرد و آینده کجاست. این آخرین شانس ماست در دو سال آینده. در دو سال آینده خیلی‌ها این را از ما خواهند گرفت. آخر چه مشکلی دارد زیر حزب مشروطه ایران بنویسیم لیبرال دموکرات؟ خود عنوان حزب مشروطه ایران چیز مشخصی را نمی‌رساند. همه‌جا می‌گویند مشروطه یعنی قانون، یعنی مشروط. حالا مقاله بنویسیم که مشروطه خیلی عمق دارد ولی این است در ذهن مردم. انگاره‌ای، ایماژی در ذهن مردم است که نمی‌شود به این سادگی عوض کرد. ولی این لیبرال دموکرات هزار چیز درش است. تمام آینده بشریت درش است برای اینکه از دموکراسی و حقوق بشر دیگر چه بیشتر می‌خواهید؟ این هر دو لیبرال دموکراسی است. تعریف‌ش را هم کردیم و گفتیم دموکراسی محدود به اعلامیه حقوق بشر.

گفتند باید صد تا پسوند بدهید. لیبرال دموکراسی همه آن پسوند‌ها را دارد. شما وقتی بگوئید لیبرال دموکراتم هیچ پسوند خوبی نیست که نداشته باشید. از ناسیونالیسم درش هست چون در اعلامیه حقوق بشر شدیدا” از تمامیت ارضی کشورها دفاع کرده است تا دموکراسی و حقوق بشر و حقوق شهروندی، و پسوند دیگری لازم ندارد. اگر بگویید سوسیال دموکرات باید ثابت کنید لیبرال دموکرات هم هستید. آقای عسگری درست گفتند دیگران سعی می‌کنند این صفت را به خودشان بچسبانند.

برای کسانی این نگرانی هست که اگر بگوئیم لیبرال دموکرات هستیم دیگر طرفداران پادشاهی ما را قبول ندارند و می‌گویند اینها لیبرال دموکرات‌اند و دیگر طرفدار پادشاهی نیستند. بله ممکن است یک عده‌ای این حرف‌ها را بزنند چنانکه همین الان هم می‌گویند ما طرفدار پادشاهی نیستیم. با این حرف‌ها نباید از میدان بدر رفت. ببینید کار درست چیست؟ این جنبش سبز را دوستان دست‌کم نگیرید. آقای آجرلو جوان‌اند. از یک جهاتی از ما خیلی روشن‌تر می‌فهمند. تازه از ایران آمده‌اند و هنوز رفقای‌شان در ایران‌اند. ایشان با قاطعیت می‌گویند جوان‌ها دنبال این کار‌اند که من می‌دانم هستند، برای این که چیز دیگری نیست و بهتر از این وجود ندارد. آن جرئت که آقای رحیمی گفتند فوق‌العاده مهم است. جرئت کنید آنچه که هستید بگوئید. از هیچ چیز نترسید.

آخرین عرض من این است که، این حزب دو راه در پیش دارد یعنی دو میدان فعالیت بزرگ دارد یک میدان فعالیت‌ش دموکراسی لیبرال است با حفظ پادشاهی؛ یک میدان فعالیت‌ش تاکید روی پادشاهی. من از حالا خدمت‌تان عرض می‌کنم تعارف هم ندارم. ولی همین است که می‌گویم: پادشاهی تنها وسیله پیشرفت برای خود امر پادشاهی هم نیست. با تکیه بر روی پادشاهی، بر روی پهلوی که این‌ها کار کردند، نمی‌توانیم این کشور را پادشاهی کنیم. اما پادشاهی لیبرال دموکرات، پادشاهی مثل انگلیس، هلند پذیرفتنی است و با زحمت. ما هم نباشیم نمی‌شود. پادشاهی به تنهایی نخواهد شد. نقش ما فوق‌العاده مهم است. ما اعتبار درست کردیم برای این نهاد و این را باید حفظ کنیم اما به شرط اینکه برویم در آن میدان اصلی. جایی را که شایسته ماست بگیریم. لیبرال دموکراسی مقداری در ایران مرهون حزب مشروطه ایران است. کمک کردیم به مقدمات تئوریک‌ش. خوب به چه مناسبت از این موضوع استفاده نکنیم؟ چرا این سرمایه را بکار نبریم؟ از ترس این که مبادا یک وقت نام حزب عوض بشود؟ از ترس اینکه مبادا اتفاقی بیفتد هیچ کار درستی نکنیم. خوب اگر روزی یکی آمد این پیشنهاد را کرد رد می‌کنیم. رودربایستی از کسی نداریم. اگر مخالف باشیم الان می‌گوئیم.

اگر بنده و امثال بنده مخالف باشیم که اسم پادشاهی را بیاوریم همین الان می‌گوئیم لازم نیست و دوره‌اش تمام شد و می‌رویم پی کارمان. چه دلیلی دارد تاکیدی که دائما” روی پادشاهی می‌کنیم. کی بیشتر از ما از پادشاهی دفاع می‌کند؟ دفاع موثر، نه اینکه یک پرچم ببرند تظاهرات را بهم بریزند با یک عکس ببرند و همه چیز را به هم بزنند.

خیلی زیاد صحبت کردم ولی از دوستان جدا” تقاضا دارم تعصبات گذشته و پیشداوری‌ها را بگذارید کنار. بیائید به میدان امروز و آینده ایران. جرئت کنید. باز کنید سینه‌تان را. یک جایی نوشته بودم این مردم سینه‌شان را به خورشید باز کردند. شما سینه‌تان را به این مردم باز کنید. بیائید به این مردم بپیوندید و بزرگ بشوید. این گونه یک حزب کوچک محصور؛ هر دو سال یک بار عده‌ای جمع بشویم هیچ پیشرفتی هم در کار نباشد. پیوستن به موج دمکراسی لیبرال میدان بکلی تازه‌ای را به روی ما باز می‌کند. وگرنه حقیقتا” این حزب به بحران حسابی خواهد افتاد. نمی‌شود. فرصتی پیش آمده است باید از آن استفاده کرد. نکنیم، بحران خواهد بود برای این حساب‌های بکلی بی‌پایه. این حساب‌ها بی‌پایه است. هیچ ترسی نداشته باشید. هیچ نقشه‌ای نیست و همین است که هست. پادشاهی فقط با لیبرال دموکراسی در ایران شانس دارد و بس و کسی که بیش از همه در این ۲۰ سال دنبالش بوده من بودم و دنبال خواهم کرد اما در این چهارچوب.

August 09, 2010