«

»

Print this نوشته

مراجعت‌ از نجف‌

‌‌

مراجعت‌ از نجف‌

 ‌

   سرمای‌ راه‌ به‌ درجات‌ شدیدتر از روز گذشته‌ بود به‌حدی‌ که‌ تمام‌ همراهان‌ از حس‌ و حرکت‌ افتاده‌ بودند. پسر خزعل‌ که‌ تمام‌ عمر را در گرمای‌ خوزستان‌ گذرانیده‌ و شاید تا این‌ وقت‌ سرمایی‌ ندیده‌ بود، یکمرتبه‌ دچار سخت‌ترین‌ سرماها شد. دیدم‌ بالای‌ لباسهای‌ زیاد پشمین‌ خود دو پوستین‌ هم‌ پیچیده‌ بود. چهره‌اش‌ سیاه‌ شد و از شدت‌ سرما نزدیک‌ به‌ زبان‌ بستن‌ بود.

   در نزدیکی‌ کربلا، تگرگ‌ شدیدی‌ بارید. پسر خزعل‌ اولین‌ باری‌ بود که‌ تگرگ‌ می‌دید. شنیدم‌ به‌آدم‌ خود گفته‌ بود مقداری‌ جمع‌ کند و از همراهان‌ می‌پرسید آیا برفی‌ که‌ می‌گویند همین‌ است‌.

   اهالی‌ کربلا مجدداً در ابراز شادمانی‌ و مسرت‌ بر یکدیگر سبقت‌ می‌جستند. من‌ خدا را شکر می‌کردم‌ که‌ به‌واسطه‌ خدمات‌ مخلصانه‌ که‌ به‌ وطن‌ خود و این‌ مردمان‌ نموده‌ام‌، در خور این‌ تهنیتها و مسرتها شده‌ام‌.

   خیلی‌ میل‌ داشتم‌ باز هم‌ در کربلا که‌ به‌واسطه‌ نهرها و جدولهای‌ منشعبه‌ از فرات‌ که‌ اعظم‌ آنها نهر حسینیه‌ است‌، و نخلستانهای‌ بسیار که‌ در عین‌ غمناکی‌ زیبا و قشنگ‌ است‌ توقف‌ نمایم‌. اما از طرفی‌ لازم‌ می‌دانستم‌ که‌ زودتر به‌ تهران مراجعت‌ کنم‌، تا در جریان‌ امور وفقه‌ رخ‌ ندهد. پس‌ بار دیگر به‌زیارت‌ رفتم‌ و بعد از ناهار به‌طرف‌ قطاری‌ که‌ مخصوص‌ حرکت‌ ما معین‌ بود، حرکت‌ نمودم‌.

پنجشنبه‌ ۳ جدی‌

   صبح‌ حرکت‌ کردیم‌. بعدازظهر به‌ ایستگاه‌ بغداد وارد گشتیم‌. بغداد اینک‌ پایتخت‌ عراق‌ است‌ و در سنوات‌ اخیره‌ اهل‌ عراق‌ امیرفیصل‌ را به‌ سلطنت‌ پذیرفتند. اکنون‌ مشارالیه‌ در موصل‌ است‌. چون‌ من کاملاً غیررسمی‌ حرکت‌ می‌کنم‌ مایلم‌ زودتر عبور نمایم‌ که‌ برای‌ ملاقات‌ وزرا و اعیان‌ بغداد تأخیری‌ در مسافرت‌ رخ‌ ندهد.

   شاگردان‌ مدرسة‌ ایرانیان‌ و عدة‌ کثیری‌ از کسبه‌ و اصناف‌ حاضر بودند.

بعد از پیاده‌ شدن‌، شاگردان‌ خطبة‌ ذیل‌ را قرائت‌ کردند:

حضرت‌ اشرفا،

یگانه‌ فرزند شرافتمند ایران‌،

ای‌ خادم‌ پاکدامن‌ اسلام‌،

ای‌ حافظ‌ آب‌ و خاک‌ ساسان‌،

ای‌ زنده‌ کننده‌ نام‌ نیک‌ نیاکان‌،

ای‌ مایه‌ افتخار و امیدواری‌ ایرانیان‌،

نوباوگان‌ مدرسة‌ شرافت‌ ایرانیان‌، با عموم‌ برادران‌ ایرانی‌ هم‌ آواز، ورود مسعود و مقدم‌ مبارکت‌ را گرامی‌ دانسته‌، از صمیم‌ قلب‌ تبریکات‌ خالصانه‌ خود را تقدیم‌ و خداوند را شکر گزارند که‌ به‌زیارت‌ آن‌ سردار نامی‌ موفق‌ شده‌اند. این‌ روز فیروز برای‌ ایرانیان‌ بین‌النهرین‌ بزرگترین‌ عید مقدسی‌ است‌ که‌ سالهای‌ سال‌ به‌ یادگار چنین‌ روزی‌ مسرور خواهند بود.

حضرت‌ اشرفا،

ما ایرانیان‌ به‌ مقتضای‌ قومیّت‌ و دیانت‌، در جوار عرش‌ آثار ائمة‌ اطهار علیهم‌الصلوهٌ‌والسلام‌، دعاگوی‌ فتح‌ و فیروزیت‌ بوده‌ و خواهیم‌ بود. حضرت‌ اشرفا، ای یگانه‌ دلیر ایرانی‌ پاک‌نژاد و ای فرزند رشید ایران‌! بشارتهای‌ مظفّریت‌ و پیشرفت‌ و نصرتت‌ همواره‌ فرحبخش‌ قلوب‌ دعاگویان‌ فداییت‌ بوده‌ و موجب‌ سربلندی‌ و افتخار عموم‌ هموطنان‌ عزیز است‌ و نه‌ تنها ما، بل‌ مسلمین‌ دنیا را روسفید نموده‌ است‌. از درگاه‌ حضرت‌ یزدان‌ مسألت‌ نموده‌، خواهانیم‌ که‌ روزبه‌روز بر طول‌ عمر و دوام‌ شوکت‌ و اقبالت‌ افزوده‌، همیشه‌ به‌ تأیید و نصرتش‌ مؤید و منصورت‌ داشته‌ اعدایت‌ را پیوسته‌ ذلیل‌ و منکوب‌ گرداند، و نیز امیدواریم‌، در این‌ موقع‌ که‌ از پرتو مساعی‌ عالیه‌ در تحت‌حمایت‌ شخص‌ حضرت‌ اشرف‌، سرتاسر ایران‌ را عدل‌ و نعمت‌ امن‌ فراگرفته‌ فارغ‌البال‌ به‌اصلاح‌ معایب‌ و نواقص‌ مملکت‌ و ترقّی‌ معارف‌ کوشیده‌، بذل‌ توجهی‌ به‌ این‌ فداییان‌ فرموده‌ مخصوصاً نسبت‌ به‌ مدارس‌ و مؤسسات‌ ایرانی‌ در خارجه‌، بالاخص‌ در بین‌النهرین، توجّهات‌ کامله‌ خود را معطوف‌ فرمایند، که‌ برخلاف‌ سابق‌، با داشتن‌ وسائل‌، کارکنان‌ آن‌ بتوانند تمام‌ حواس‌ خود را صرف‌ ترقّی‌ مدارس‌ نموده‌، نتایج‌ مطلوبه‌ در ترویج‌ زبان‌ فارسی‌ به‌دست‌ آید.