پیشگفتار
نخستین چاپ حزبی برای اکنون و آینده ایران در سال ۲۰۰۰ انتشار یافت و با افزودن فصل تازهای به چاپ دوم رسید. امسال چند نشست دفتر پژوهش حزب مشروطه ایران به بررسی منشور حزب گذشت و تصمیم بر آن شد که چکیدهای از آن گفتگوها به مناسبت، در بازنگری تازهای از حزبی برای اکنون و آینده ایران بیاید که اکنون در دست خوانندگان است. این روایت تازه کتاب، اگرچه به نام من، برآمده از آن گفتگوهاست.
یک بخش مهم این بازنگری نگاهی کلی بر سرتاسر برنامه و فلسفه سیاسی حزب مشروطه ایران است ــ آغازگاه ما چه بوده است؟ ح. م.ای. یک حزب ایدئولوژیک نیست ولی برپایه ارزشهائی پایهگذاری شده است که شاید برای نخستین بار در ادبیات حزبی ما بهعنوان یک کل بهمپیوسته نگریسته میشوند.
ما چهار ارزش اساسی داریم که بر پایه آنها برنامه سیاسی خود را تنظیم کردهایم، این چهار ارزش را از جنبش مشروطه و تجربیات صد ساله جامعه ایرانی که البته عموم آنها ریشه در اندیشه غربیها دارد گرفتهایم و بنیاد بسیار استواری برای برنامه سیاسی حزب شده است.
ناسیونالیسم: به معنی دفاعی و نگهدارنده؛ نه نظری به قلمرو هیچکس، نه گذشتی از قلمرو و منافع ملی خود به سود هیچکس؛ و نگهداشتن هویت ملی، نگهداشتن ایرانی بودن خود.
آزادیخواهی: آزادیخواهی ما بر لیبرالیسم تکیه دارد نه بر دموکراسی. زیرا در لیبرالیسم دیکتاتوری غیر ممکن است؛ در دموکراسی بسیار ممکن است. در لیبرالیسم تبعیض نخواهد بود؛ در دموکراسی همه گونه تبعیض میتواند به رای اکثریت تحمیل شود. آزادیخواهی برای ما دموکراسی لیبرال است. گذاشتن فرد و نه حتا اکثریت در مرکز جامعه، در مرکز زندگی اجتماعی؛ و این جلوی سوءاستفاده از بستگیهای قومی به نام هویتطلبی را میگیرد. فرد به دلیل تعلق به قوم نیست که حق دارد؛ از همانزاده شدن به خودی خود و در خودش دارای حقوقی است. این حقوق را اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای آن در چهارچوب دولت-ملت تعریف کرده است.
ترقیخواهی: اصل گرفتاری ما واپسماندگی است؛ ما چند سده حیاتی بشریت را از دست دادهایم. جامعهای که از کاروان جهانی عقب نیفتد، نه ناآگاه است، نه دچار دیکتاتوری میشود، نه به دام مذهب افراطی میافتد؛ سرانجام بر کم و کاستیهایش چیره میشود. ناسیونالیسم یعنی حفظ کشور بستگی به ترقی دارد. دفاع از آزادی، که وظیفه شبانروزی نظام سیاسی است، بستگی به ترقی دارد. در جامعه فقیر و بدبخت نمیشود دمکراسی به معنی واقعی بهپا کرد.
عدالت اجتماعی: عدالت اجتماعی یکی از ظریفترین ارزشهاست. همه چیز از آن میتوان درآورد. میشود دولت رفاه درآورد ــ دولت مسئول افراد از گهواره تا گور که باعث رکود و عقب ماندگی میشود. میشود از آن تور امنیتی گرفت، یعنی مردم مسئول خودشان باشند. ولی اگر به هر دلیلی به زمین افتادند، دست دولت به نمایندگی جامعه آنان را از زمین بلند کند. فرایافت تازه انصاف بجای عدالت از نظر ما بهتر به عدالت اجتماعی کمک میکند.
ما در مقوله عدالت اجتماعی تکیه را نه بر تیمارداری، بلکه بر دادن فرصت برابر به همه افراد جامعه میگذاریم که پس از آن در مسئولیت خود افراد است؛ فرصت برابر به جای سطح زندگی برابر. امکان ندارد مردم را از نظر پاداشی که میگیرند برابر کرد. زیرا استعدادها فرق میکند و همه فرصتهائی که در زندگی پیش میآید برابر نیست. زادهشدن در یک خانواده مرفه با فرهنگ، کودک را جلوتر میاندازد. نمیشود آن خانواده را مجازات و محروم کرد. ولی هیچکس نمیباید به دلیل نداشتن امکانات مالی از پرورش استعدادهای خود محروم شود.
این ارزشها با همان اولویت که آمده است نه تنها زمینه محکمی برای یک برنامه سیاسی شایسته یک جامعه مدرن بوده؛ بلکه در زندگی شانزده ساله حزب اعتبار خود را بیش از پیش نشان داده است. چراغی فرا راه ما شده که از گمراهی جلوگیری کرده است.
د. ه.
ژنو، اگوست ۲۰۱۰