ما وارد معادلۀ جدیدی از نوع دولت ـ ملتها با دولت ـ ملتها خواهیم شد. همانطور که در دورۀ پهلوی بر مبنای دولتها با هم روابط داشتیم و مصالح ملی را تعقیب میکردیم. معلوم است که مثلاً شاه هم با شوروی در ده حوزه اختلاف داشت، در چند حوزه با اسراییل اختلاف داشت، در حوزههای متعددی با ترکیه و سوریه اختلاف داشت، اما ما این مسائل یا ختلافها را در درون مناسبات دولتها مطرح میکردیم، نه ایدئولوژیهای فرادولت و فرا ملت. نگاهی که جمهوری اسلامی به معادلات و مسائل دارد، مسائل را در درون یک ایدئولوژی فراملی یا غیرملی یا ضدملی نگاه میکند.
پیام سفرها و دیدارهای شاهزاده رضا پهلوی
حجت کلاشی
سفر اروپایی و استقبال پرشکوه ایرانیان از شاهزاده
دیدارهایی که شاهزاده رضا پهلوی آغاز به انجام آنها کردهاند، بسیار مهمند. به هر حال یک رهبر سیاسی باید دیدارهایی داشته باشد، تا بتواند تصویری از آینده را، همانطور که به داخل ایران منتقل میکند، به بیرون هم منتقل نماید.
فراموش نکنیم و فراموش هم نمیکنیم البته؛ آن سفرهای اروپایی که ایشان در ماه گذشته داشتند؛ به نظر من آن پیشبازی که ایرانیان از حضور ایشان کردند، از حضور ایشان در کشورهای مختلف اروپا، در چند دهۀ اخیر بینظیر و بیبدیل بود. ایرانیان با جان و دل آمدند به استقبال. نکتۀ مهم این بود که شاهزاده به هر حال در چهاردههواندی پیش از ایران خارج شدند. وقتی که ایشان از ایران خارج میشدند، شعارهایی که در خیابانها شنیده میشد، «مرگ بر شاه» بود. و بعد خاطرهای که در ذهن ایشان هست، آوراگی خانواده است و کسانی که میخواستند ایشان را به ایران برگردانند و در قفس بیاندازند. خُب همان کاری که در مصر با حُسنی مبارک انجام دادند. بنابراین وقتی خیلیها میگفتند که وضعیت عوض شده، این عوض شدن وضعیت را ما یکبار میشنویم و یکبار به چشم میبینیم. یعنی این بسیار سخت است که یک نفر چهل و چند سال پیش، با آن وضعیت، از کشور خارج شده و تحولات روز به روز، ماه به ماه و سال به سال ایران را تجربه نکرده، فقط به گوش بشنود که ایرانیان خواهان پادشاهی شدهاند. در حالی که از جبهه مقابل بگویند که نه نسل جدید زیر بار این مباحث نمیرود، متولدین بعد از انقلاب زیر بار اینها نمیروند، نسل ایران عوض شده و جوان شده است.
ایشان وقتی که در اروپا بودند، جمعیتی که برای استقبال آمد، چه در انگلیس و چه در سایر کشورهای اروپایی، اغلب این جمعیت متولدین بعد از این انقلاب بودند. این نشان میداد که در ایران اتفاقاً نسلی که حکومت پهلوی را ندیده، نظام سابق را ندیده، شیفته و عاشق آن نظام پادشاهی است، خُب این یک تجربهای است که، با توجه به اینکه الان نزدیک به ده میلیون نفر از ایرانیان بیرون از ایران هستند، یک جمعیت بزرگی در آمریکا، در کانادا، در انگلیس یا سایر کشورهای اروپا، برای دیدار ایشان حضور بهم رساندند. در آمریکا تعداد جمعیتی که به آن برنامه رفتند، نزدیک به صدهزار ارزیابی شد. خوب این یک بُرِش بود از جامعۀ ایران که نشان میدادکه جامعۀ ایران چه مقدار تغییر پیدا کرده، در قیاس با نسل ۵۷ و چهمقدار گرایش پادشاهیخواهی پیدا کردهاند. چهمقدار دیدگاهشان و ذهنشان ملی است. یعنی این آن اثر مثبتیست که میخواهم بگویم. و دیدیم که آنجا خیلی شاهانه وارد شدند و با فرّ و فروغ بین مردم حضور پیدا کردند.
پیام دیدار شاهزاده از اسراییل
سفر شاهزاده به اسراییل از جهت دیگری مهم است. از این جهت مهم بود که پیامی را به منطقه دادند. چون بخشی از سیاست داخل ایران متأثر از مناسبات منطقهای و فرامنطقهای است. یعنی نیروهایی، قدرتها و دولتهایی در منطقه حضور دارند، و هم قدرتها و نیروهایی در بیرون منطقه وجود دارند. اینها نقشی دارند در معادلات داخل ایران.
یکی از این کشورها هم اسراییل است. به هر حال اسراییل برای اینکه کارشکنی نکند، برای اینکه مشکلاتی درست نکند در مسیر، و همینطور سایر کشورها و دولتها، باید یک تصویری از آینده و نقش مثبت دولت آیندۀ ایران پیدا بکنند. یعنی، از یک طرف، ببینند که ایران معادل جمهوری اسلامی نیست. از طرف دیگر ایران به دنبال ایجاد بیثباتی و حذف هیچ موجودیتی در منطقه نیست. این جمهوری اسلامیست که دارد آن نگاههای ایدئولوژیکی را در منطقه دنبال میکند.
به هر حال این مسئله بخشی از دیپلماسی عمومی ما است. یعنی ما دیگر در دیپلماسی قرن هژدهم و نوزدهم نیستیم. ما متعلق به دیپلماسی قرن جدید هستیم. بخش مهمی از دیپلماسی در دوران اخیر دیپلماسی عمومی است. این دیپلماسی عمومی هم تأثیر میگذارد روی رجال، اندیشکدهها، تصمیمسازان و تصمیمگیران و هم تأثیر میگذارد روی مردمی که در انتخابات مشارکت میکنند و مسئولین خودشان را انتخاب میکنند و هم روی افکار عمومی کشورهای مقصد و هدف. از این جهت اهمیت دارد که ما در دیپلماسی عمومی فعال باشیم. و بسیاری از کشورهایی که از ناسیونالیسم ملت ایران میترسند، آنها را نسبت به آینده مطمئن کنیم، که میتوانیم در بعضی حوزهها با همدیگر اختلاف داشته باشیم، اما این به این معنا نیست که ما مثلاً با عربستان در هیچ حوزهای اختلاف نخواهیم داشت، این به آن معنا نیست که عربستان فرشته است، این به آن معنا نیست که ما با اسراییل مشکل نخواهیم داشت، این به آن معنا نیست که اسراییل فرشته است، این به آن معنا نیست که ترکیه فرشته است، و ما با اینها مشکل نداریم، بلکه مسئله این است که ما تمام معادلات فیمابین ایران و اسرائیل، ایران و عربستان، ایران و کشورهای دیگر را در چهارچوب معادلات دولتها با یکدیگر و منافع ملی میبینیم. یعنی همانطور که همۀ دولتها میتوانند در حوزههایی رقابت بکنند، در حوزههایی شاید دوست باشند، در حوزههایی هم دچار اختلافات اساسی باشند، در حوزههای زیادی هم میتوانند همکاری بکنند.
ما وارد معادلۀ جدیدی از نوع دولت ـ ملتها با دولت ـ ملتها خواهیم شد. همانطور که در دورۀ پهلوی بر مبنای دولتها با هم روابط داشتیم و مصالح ملی را تعقیب میکردیم. معلوم است که مثلاً شاه هم با شوروی در ده حوزه اختلاف داشت، در چند حوزه با اسراییل اختلاف داشت، در حوزههای متعددی با ترکیه و سوریه اختلاف داشت، اما ما این مسائل یا ختلافها را در درون مناسبات دولتها مطرح میکردیم، نه ایدئولوژیهای فرادولت و فرا ملت. نگاهی که جمهوری اسلامی به معادلات و مسائل دارد، مسائل را در درون یک ایدئولوژی فراملی یا غیرملی یا ضدملی نگاه میکند.
در جایی ممکن است کشورها باهم دچار رقابتها و تنشها یا اختلافات ژئوپلیتیکی باشند، یا در حوزۀ انرژی. مهم آنست که آن را در درون معادلات صحیحی بتوانیم پیش ببریم. از این جهت مسافرت شاهزاده این پیام مهم را دارد که ما در آینده بخشی از معادلات صلح در منطقه خواهیم بود، نه بخشی از معادلۀ تنش در منطقه. البته طبیعیست که این معادلۀ صلح در منطقه را ما مبتنی بر منافع خودمان پیش خواهم برد.
۲۶ آوریل ۲۰۲۳