کشورهای دارای تاریخ طولانی، دارای تکوینهای طبیعی طولانی نیز در همه زمینهها هستند که دست بردن در آن تکوینها امری «ضد توسعه» محسوب میشود، حتی اگر با نام توسعه اتفاق افتاده باشد. یکی از نمونههای بارز «دست یازیدن در نظام طبیعی» و یا «تخریب با نام توسعه» پر کردن «مسیل» تنگ اللهاکبر شیراز و تبدیل آن به پارک ـ بلوار توسط یکی از شهرداران این شهر در گذشته نزدیک بدون پیشبینی مجرایی جایگزین برای تخلیه آبهای سطحی با دبی بالا است.
کار مُلک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش
مصطفی نصیری
مرز میان «عید و عزا» در شیراز و در قرب حافظ و سعدی به اندازه یک بیتدبیری ساده مسؤلین دولت جمهوری اسلامی ایران بود. کشورهای دارای تاریخ طولانی، دارای تکوینهای طبیعی طولانی نیز در همه زمینهها هستند که دست بردن در آن تکوینها امری «ضد توسعه» محسوب میشود، حتی اگر با نام توسعه اتفاق افتاده باشد. یکی از نمونههای بارز «دست یازیدن در نظام طبیعی» و یا «تخریب با نام توسعه» پر کردن «مسیل» تنگ اللهاکبر شیراز و تبدیل آن به پارک ـ بلوار توسط یکی از شهرداران این شهر در گذشته نزدیک بدون پیشبینی مجرایی جایگزین برای تخلیه آبهای سطحی با دبی بالا است. دانستن اینکه؛ هر مسیلی در هر نقطه این کشور حکایت از آن دارد که روزی لبالب خود سیلی را جابهجا کرده است و تکرار آن در آینده، معقولانهترین احتمال میباشد، زیاد سخت نیست. با اینحال؛ همه کسانیکه مثل بنده روز قبلْ از زیبایی پارک ـ بلوار دروازه قران شیراز لذت میبرد، هرگز گمان نمیکرد که کمتر از چند ساعت دیگر، این مکان جنتآسا به جهنم اعتراض طبیعت به بیتدبیری دولتمردان ایرانی تبدیل خواهد شد.
روزی که شهردار تهی از دانش «شهرداری» شیراز در دهه هشتاد دستور پر کردن مسیل تنگ اللهاکبر شیراز را امضاء میکرد، تنها احتمالی را که در مخیله کوچک خود نمیگنجاند این بود که با بارندگی چهارم فروردین سال ۹۸، حکم قتل جمع کثیری از هموطنانش را امضاء کرده است. آری، آنچه شهردار شیراز در دهه هشتاد کرد، دقیقا «دستیازی در نظام طبیعی ایران» و «تخریب با نام توسعه» بود.
بههیچ وجه قصد ندارم فعل نابخشودنی شهردار شیراز را به همه تصمیمات و اقدامات چند دهه اخیر تعمیم بدهم و منکر کارهای خوب هم بشوم، اما ایکاش میتوانستم با اطمینان خاطر ادعا کنم که اقداماتی از نوع اقدامات شهردار شیراز، نمونههای استثنایی هستند، زیرا متاسفانه نیستند.
اما حرف آخر؛ در مورد سیل گرگان استاندار غایب از نظر را بهعنوان عامل حادثه نقرهداغ کردند و در مورد فاجعه شیراز نیز به وزیر کشور دستور داده شده است تا عامل بروز فاجعه را پیدا کند. اینگونه است که هیچگاه عامل بدبختیهای ما پیدا نمیشود. مگر برگه مرخصی استاندار گلستان را وزیر کشور امضاء نکرده بود؟ مگر احکام انتصاب شهرداران توسط وزیر کشور امضاء نمیشود؟ مگر همه استانداران با پیشنهاد وزیر کشور منصوب نمیشوند و زیر نظر وی فعالیت نمیکنند؟ خب عامل اصلی معلوم و اظهر منالشمس است.
………………………..
دو اصطلاح؛ «دستیازی در نظام طبیعی ایران» و «تخریب با نام توسعه» از دکتر طباطبایی است.
https://www.facebook.com/mostafa.nasiri.378?fref=pb&hc_location=friends_tab