جنگ در خاورمیانه نزدیکتر از آن شده است که بود. از هر دو سو با شتاب تمام فاصله میان حالت نه صلح نه جنگ را با جنگ تمام عیار میپیمایند.
نزدیکتر به جنگ
آیندگان ۲۰ شهریور ۱۳۴۸
داریوش همایون
جنگ در خاورمیانه نزدیکتر از آن شده است که بود. از هر دو سو با شتاب تمام فاصله میان حالت نه صلح نه جنگ را با جنگ تمام عیار میپیمایند. “جبهه آزادی مردم فلسطین” که هواپیمای آمریکائی را در آسمان ربود و برزمین منهدم کرد به مؤسسات اسرائیلی و یهودی در سراسر جهان اعلان جنگ داده است و حملاتی بر بعضی ادارات اسرائیلی و یهودی در اروپا کرده است.
در لبنان باهمه بیزاری اکثریتی از مردم از درگیری با اسرائیل و به رغم تعرضهای انتقامی آن کشور که پیوسته خشنتر میشوند، حمله به هدفهای اسرائیلی پایان نمییابد و چریکها که بیش از ارتش لبنان مرد مسلح در آن سرزمین دارند اتمام حجتهای دولت را ندیده میگیرند و احتمال اشغال جنوب لبنان را نزدیکتر میسازند.
در اردن پس از نخستین آسیبی که به تأسیسات آبیاری «غور» در ساحل شرقی اردن وارد آمد و پس از آن که ملک حسین با میانجیگری آمریکا به اسرائیلیها اطمینان داده که دیگر از آن منطقه به خاک آنها شلیک نخواهد شد چند هفتهای پس ار مرمت ویرانیها باز حملات چریکی را از سرگرفتند و این بار اسرائیلیها شبکه آبیاری را چنان ویران کردند که ۸۰ هزار کشاورز اردنی دیگر امیدی به زمینهای خود ندارند. در عین حال سازمانهای چریکی بر شدت تعرضهای خود افزودهاند.
در مصر آرامش دو سه هفته پس از حملات هوائی پردامنه اسرائیل با آتشبارهای مصریها و هجوم واحدهای اسرائیلی به کرانه غربی کانال سوئز چنان برهم خورد که حکومت مصر را ناگزیر به نشان دادن عکسالعمل شایستهای خواهد کرد. نه عبدالناصر میتواند روزهای مشابهی را مانند روز سهشنبه بیش از این تحمل کند و نه ارتش مصر.
در اسرائیل رسیدن فانتومها هم بر اطمینان خاطرها افزوده است و هم بر جسارت و بیپروائی. ارتش اسرائیل زیر فشار یک افکار عمومی که از ادامه فعالیتهای تروریستی در داخل و خارج اسرائیل به هم برآمده، و با دلگرمی به تسلیحات برتر خود، پیوسته بر شدت تلافیهایش میافزاید.
و این همه پس از آتشسوزی مسجدالاقصی و توفان خشمی که برخاست، و آرزوهای همزیستی با اعراب که در اسرائیل بر باد رفت، و عطش انتقام که در هر عربی بالا گرفت، و اعلامهای جهاد ـ اگر چه هرگز جدی گرفته نمیشود ـ و اعدامهای بغداد، که منتظر هر فرصتی برای کشتن مردمان است.
به خوبی ممکن است هنوز پس از همه مصائب در خاورمیانه عربی به پایان راه نرسیده باشند ـ یک دور چهارم مذاکره ـ اما دو طرف تا کی خواهند توانست زیر فشار روزافزون دشمنی تاب آورند؛ در اسرائیل کم نیستند کسانی که یک ضربت تازه را پیش از آن که چند صد خلبان مصری از شوروی بازگردند، و پیش از آن که “جبهه شرقی” مرکب از اردن و عراق و سوریه از مرحله شمار خارج شود توصیه میکنند.
و در دنیای عرب دیگر کسی نمانده است که از راه حل سیاسی سخنی به میان آورد. هر چه هست راه حل نظامی و حزب جنگ است. حتی اعتقاد به این که هنوز نیروهای عرب آمادگی کافی ندارند مانع از یک کوشش مأیوسانه دیگر نیست. افکار عمومی عرب که هر روز زخم تازهای میخورد ـ ادامه اشغال اسرائیل، حوادثی مانند آتشسوزی الاقصی، ضربتهای انتقامی تحقیر کنندهی اسرائیل ـ هر روز هم ناشکیباتر میشود.
مذاکره که زمانی یک راهحل بود اکنون آرزوئی هم نیست. سیر وقایع تنها در یک جهت، در جهت جنگ تازهای در همه جبهههاست. آخرین نشانههای میانهروی و مدارا به ضربت بمبها نابود شده است.