«

»

Print this نوشته

بخش ۵ / سخنرانی‌ها در دفتر پژوهش ح. م. ای / نگاه کلی به تحولات جنبش سبز

بخش ۵  

سخنرانی‌ها در دفتر پژوهش ح. م. ای

 

نگاه کلی به تحولات جنبش سبز

آقای آجرلو آگاهانه صحبت کردند از این جهت که ما از آن طرف قضیه کمتر صحبت کرده‌ایم. درست است که ما جریانات اجتماعی را می‌بینیم ولی به هر حال حکومتی هم هست و آنها هم فکرهایی می‌کنند و ما کمتر از این مطالب اطلاع داریم. آن نکته‌هایی که آقای رحیمی‌ گفتند درست است و ما آن نکته‌ها را قبول داریم و عنوان می‌کنیم ولی این بحثی که پیش آمد بسیار آگاهی بخش بود. اینکه گفتند نباید از آرمان‌هایمان صرفنظر کنیم، از پرچم صرفنظر کنیم، با حزب کمونیست کارگری نباید همراهی کنیم کاملا” درست است. ما هیچ وقت چنین کاری نکرده‌ایم. اگر همراهی هم با حزب کمونیست کارگری شده برخلاف آرمان‌ها و ایده‌های حزب نبوده است ولی هیچ لازم نیست برای اینکه با آن‌ها یکی نشویم از راه خودمان منحرف شویم.

دوستان رویهم رفته دو طرز فکر دارند. یک دسته خیلی سخت به قضیه نگاه می‌کنند. اصلا” خودی و غیرخودی هستند. این طبیعی است برای اینکه در محیط‌های خودشان با این جور افراد برخورد می‌کنند و موضع می‌گیرند. دسته دیگر خیلی بازتر فکر می‌کنند. همه ما بهتر است بازتر فکر کنیم. آقای اجرلو زیاد زیر تاثیر فضاهای اطراف خود قرار دارند ولی همه جا این طور نیست. همه جا نیامده‌اند بگویند ما تنها نماینده هستیم و هیچ کس را راه نمی‌دهیم. در ‌هایدلبرگ طرفداران جنبش سبز که سراسر از چپ بودند از ما برای سخنرانی دعوت کردند. بسته به محل و موقعیت است. اکثریت فعالان جنبش سبز با ما مخالف‌اند. جمهوری‌خواه‌اند ولی همه جا نمی‌گویند کسی حق ندارد بیاید در این جنبش و فقط ما هستیم. بسته به آدم‌هاست و ایرانیان در سراسر دنیا یکسان فکر نمی‌کنند و کلی نمی‌شود قضاوت کرد. ما روش‌مان این است که می‌گوئیم این جنبش لطف‌ش به این است که متعلق به عده و گروه و رهبری نیست. آقای موسوی در اعلامیه‌ای جمله خوبی گفته که زیبائی جنبش سبز در آن است که شرکت کنندگان‌ش اختلافات خود را کنار نگذاشته‌اند، به رسمیت شناخته‌اند. بسیار بسیار حرف درستی است. حرف ما نیز همین است. حالا تا ما این را گفتیم نگویند طرفدار موسوی شدیم ولی حقیقتا” حرف حسابی است. حزب ما هم از اول همین را گفته است. اختلاف سر جای‌ش محفوظ ولی می‌توان بر یک اصولی توافق کرد و جنبش سبز در برگیرنده آن اصول است. زیبائی جنبش سبز این است که این حرف‌هائی که ۲۰ سال است به هر زحمت زده شده اکنون آشکارا بیان می‌کند و دنبال‌ش می‌رود و ما هم طبیعی است دنبال‌ش می‌رویم.

راجع به پرچم ایران و پرچم حزب، آوردن پرچم حزب در تظاهراتی که دیگران در آن شرکت دارند درست نیست. ولی پرچم ایران را همیشه اصرار داشته‌ایم که باید ببریم. آقای آجرلو درست می‌گویند. بی پرچم ایران، جمعیت ایرانی مگر صدای‌ش شنیده شود معلوم نیست طرفدار کیست. پرچم شیر و خورشید توی چشم ج.ا. می‌رود و روز بروز هم طرفداران‌ش زیادتر می‌شود. درباره شعارها، بله شعارها تندتر شده است بگذارید تندتر هم بشود و هیچ مانعی ندارد. از اول‌ش هم ما نمی‌خواستیم شعارهائی تندتر از ایران بدهیم و آنها را به زحمت بیندازیم ولی وقتی خود آنها حاضرند جلوتر بروند ما دیگر از طرف آنها احتیاط نمی‌کنیم. اینکه مردم می‌خواستند از روز اول این رژیم را عوض کنند معلوم نیست ولی اینکه جنبش اعتراضی بوده نه فقط به انتخابات بلکه به وضع کشور، دراین شکی نیست. حالا کار به جائی رسیده است که می‌خواهند این رژیم برود و هیچ مسئله ای نیست از لحاظ ما.

راجع به ۱۸ تیر آقای آجرلو حق داشتند. ۱۸ تیر مقدمه این جنبش است برای اینکه اولین جنبشی بود که جنبه سیاسی پیدا کرد، یعنی بر ضد رژیم شد. دانشجویان ستون فقرات جنبش سبزند و جوانان بطور کلی، تا حدی درست است ولی اینکه فقط آنها باشند یا هستند معنی ندارد برای اینکه حق دیگران را که در این جنبش هستند زیر پا می‌گذارد و ما باید این جنبش را در جامعه تعمیم دهیم. فقط جوان و دانشجو کافی نیست برای پیروزی این جنبش.

به نظر می‌رسد آقای رحیمی ‌کمی‌تند رفتند. آقای آجرلو درست است اشتباهی کرده‌اند و در مجلس سخنرانی استکهلم اشتباهی روی داده ولی آقای آجرلو جوان‌اند و اول کار سیاسی‌شان است. تغییر می‌کنند و تغییر کرده‌اند و بیشتر از این‌ها خواهند کرد. سخنرانی‌شان هم در صورت جلسه خواهد امد و بدین صورت ما به همه نشان خواهیم داد اگر اشتباهی شد این اشتباه برطرف خواهد شد و اشتباه اصولی نیست. بله یک عصبانیتی پیش آمده واکنشی نشان داده شده. تمام شد رفت. این ناهنجاری‌ها پیش می‌آید. ما در آغاز کار فهمیدن دموکراسی هستیم چه رسد به خودش، همه ما.

اما صحبت آقای قطبی که گنجی را محاکمه می‌کنیم آخر بابت چه محاکمه می‌کنیم؟ انقلاب که شده ایشان ۱۹ سال‌ش بوده است. ۱۹ ساله همه اشتباهات دنیا را می‌تواند بکند. محاکمه کردن هر کسی که در انقلاب بوده آیا معنی دارد؟ یک ملت را که نمی‌شود محاکمه کرد. ما یک اقلیتی بودیم که مخالف انقلاب بودیم. همه طرفدار انقلاب بودند. نظرشان بود و اشخاص حق دارند هر نظری داشته باشند. این بحث محاکمه را بگذارید کنار. فقط جنایتکار، مجرم، آن که به موجب قانون مجرم است باید دادرسی شود. او را هم گفته‌ایم پس از محکومیت رها می‌کنیم. ولی کسی که در انقلاب شرکت کرده به چه مناسبت محاکمه‌اش کنیم؟ این روحیه را بگذاریم کنار. این حرف‌ها برای دفاع از خودمان است که می‌خواهیم جناح راست خودمان را نگهداریم و از آن طرف زیر حمله نباشیم. ولی بگذارید حمله کنند. ما کسی را بابت انقلاب محاکمه نمی‌کنیم. ما گفته‌ایم و در حزب هنوز کسی مخالفت نکرده که تا همین ۱۶ آذر هیچ کس را سزاوار کیفر نمی‌دانیم، اگر کسی دیگری را کشته فرق می‌کند ولی کسی که رفته جلوی مردم را گرفته کاری‌ش نداریم. ما باید با روحیه خلع سلاح کردن نیروهای این رژیم جلو برویم نه اینکه این‌ها را جلوی خودمان قرار دهیم و بگویند ما چاره‌ای نداریم. برای زنده ماندن باید بکشیم. این از لحاظ تاکتیکی هم غلط است. از لحاظ اصولی که صد در صد غلط است. تا کی در این کشور یک عده، عده دیگر را به هر عنوان مجازات کنند؟

بعد هم خود این آقای گنجی، شما فراموش می‌کنید این آقای گنجی در بحبوحه قدرت رفسنجانی که داشتند آدم می‌کشتند؛ ۹۰ نفر را در بیرون کشتند و صد‌ها نفر را در درون کشتند او آن کتاب‌ها را نوشت و رسوا کرد آنها را. مجبور کرد اعتراف کنند که ساواماشان این قتل‌ها را مرتکب شده. بعد به زندان افتاد ۵ سال، بعد اعتصاب غذا و داشت می‌مرد بالاخره آمد بیرون. حالا هم دارد مبارزه می‌کند هیچ جا هم نگفته من رهبر جنبش سبز هستم. ما الان یک مبارزه‌ای داریم بر ضد این رژیم برای آوردن دموکراسی‌لیبرال به ایران. در این راستا فکر کنیم. اصلا” تمام حرف‌ها به کنار. ما می‌خواهیم در آن مملکت روحیه دموکراسی لیبرال برقرار شود یعنی بیشتر این حرف‌هائی که ما می‌زنیم نشود. ببینیم آن جا چه خبر است مردم چه ‌خواست‌های درستی دارند و آن کارها را بکنیم.

۳۰ دسامبر ۲۰۱۰