راجع‌ به‌مجلس‌

راجع‌ به‌مجلس‌

 ‌

   چون‌ در مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ مذاكراتي‌ شده‌ بود و بعضي‌ از وكلاي‌ مفسد و خائن‌، زبان‌ به‌اتهامات‌ و مفترياتي‌ گشوده‌ بودند، تلگراف‌ ذيل‌ را از بوشهر مخابره‌ كردم‌:

 ‌

تهران‌

جناب‌ مستطاب‌ اجل‌ آقاي‌ ذكاءالملك‌ وزير ماليه‌ دام‌ اقباله‌

   «نظر به‌اينكه‌ بر طبق‌ اطلاعات‌ در جلسه‌ رسمي‌ سرّي‌ كه‌ در مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ انعقاد يافته‌ و مذاكراتي، يا مبني‌ بر عدم‌ اطلاع‌ از جريان‌ امور، و يا فقط‌ از نقطه‌ نظر اغراض‌خصوصي‌ در جلسه‌ مزبور مبادله‌ شده‌ است‌، و با كمال‌ تأسف‌ هيچ‌ كس‌ نبوده‌ كه‌ حقيقت‌ امر و بيان‌ واقع‌ را در مقام‌ تذكر برآيد، اين‌ است‌ كه‌ به‌ناچار شخصاً از مذاكرات‌ مذكور در مقام‌ مدافعه‌ برآمده‌ و شرح‌ ذيل‌ را تذكراً به‌جناب‌ عالي‌ تذكار مي‌نمايم‌، تا با استحضار رياست‌ محترم‌ مجلس‌، نظير همان‌ جلسه‌ را كه‌ سرّي‌ و خصوصي‌ بوده‌ است‌، تشكيل‌ داده‌ در زمينه‌ همين‌ مطالب‌ خاطر نمايندگان‌ را مستحضر سازيد كه‌ متعمّداً راه‌ اشتباه‌ نسپارند.

چنانچه‌ اين‌ اقدام‌ هم‌ صورت‌ نگيرد، چون‌ كپيه‌ اين‌ تلگراف‌ را به‌اركان‌ حرب‌ كل‌ قشون‌ داده‌ام‌، امر خواهم‌ داد كه‌ عين‌ آن‌ را به‌وسيله‌ جرايد به‌معرض‌ افكار عمومي‌ بگذارند.

مدلول‌ مذاكرات‌ واقعه‌ در مجلس‌ رسمي‌ سرّي‌ مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ فوق‌العاده‌ اسباب‌ تأثر و تألّم‌ اين‌ جانب‌ گرديد. اگر چه‌ شناسايي‌ و بصيرت‌ كامل‌ اين‌ جانب‌ نسبت‌ به‌اخلاق‌ عمومي‌ هر مظنه‌ را از نظر من‌ مرتفع‌ داشته‌، مدتي‌ است‌ يقين‌ كامل‌ حاصل‌ كرده‌ام‌ كه‌ در اين‌ محيط‌ فاسد هيچگونه‌ اعمال‌ حسنه‌ مورد تقدير واقع‌ نمي‌گردد. ولي‌ با وجود همة‌ اين‌ احوال‌ باور نمي‌كردم‌ كه‌ در مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ بدون‌ ورود در قضايا مذاكراتي‌ مبادله‌ شود كه‌ استحقاق‌ تكرار و اصغاي‌ آن‌ را فقط‌ خود گويندگان‌ داشته‌ و دارند. در پايان‌ همين‌ ملاحظات‌ بود كه‌ رمز نمره‌ 4086 را با آن‌ توضيحات‌ مخابره‌ كردم‌. به‌تصوّر اين‌ بودم‌ كه‌پاره‌اي‌  اضطرابات‌ خارج‌ از مفهوم‌ فقط‌ در چند نفر از وكلاي‌ صالح‌ مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ توليد شده‌ است‌ و مدلول‌ آن‌ تلگراف‌ فقط‌ براي‌ آن‌ بود كه‌ اذهان‌ ساده‌ آنها نيز طرف‌ تحريك‌ و تلقين‌ مغرضين‌ و مفسدين‌ واقع‌ نگردد. با كمال‌ تأسف‌ حاليه‌ مي‌شنوم‌ كه‌ اين‌ مذاكرات‌ خارج‌ از منطق‌ در مجلس‌ رسمي‌ و با حضور تمام‌ وكلا مبادله‌ شده‌ است‌ و نسبتهايي‌ را كه‌ در آن‌ جلسه‌ لايق‌ خود بعضي‌ از گويندگان‌ بوده‌، به‌من‌ منسوب‌ داشته‌اند. از اظهار تأثر خودداري‌ نمي‌كنم‌ و بيشتر متأثرم‌ از اينكه‌ در مقابل‌ چنين‌ اظهاراتي‌ كه‌ از هر وجدان‌ و منطق‌ دور است‌ چرا مبادرت‌ به‌جواب‌ اوليه‌ نمودم‌. عجب‌ است‌ در صورتي‌ كه‌ من‌ به‌هيأت‌ دولت‌ قبلاً تذكر داده‌ بودم‌ كه‌ با چه‌ عزمي‌ به‌صفحه‌ جنوب‌ عزيمت‌ مي‌كنم‌، معذلك‌ در عوض‌ آنكه‌ در آنجا با كمال‌ قدرت‌ و شهامت‌ و سرفرازي‌ جواب‌ مقنعي‌ بدهند، نه‌ تنها عجز خود را از جواب‌، اثبات‌ كرده‌اند، بلكه‌ ضمناً اظهارات‌ مخالفين‌ را نيز تأييد نموده‌اند. اين‌ است‌ اخلاق‌ عمومي‌ و حقيقتاً من‌ متحيرم‌ كه‌ نسبت‌ به‌اين‌ اخلاق‌ چه‌ بايدكرد و از كجا شروع‌ به‌تصفيه‌ آن‌ بايد نمود؟ همين‌ قدر متذكر مي‌شوم‌ كه‌ اگر يك‌ جهل‌ مؤثري‌ عايد بعضي‌ از نفرات‌ اين‌ مملكت‌ شده‌ باشد، دليل‌ آن‌ نخواهد شد كه‌ من‌ ازحقوق‌ حقه‌ خود صرفنظر كرده‌ اين‌ مملكت‌ را به‌طرف‌ فنا و زوال‌ سوق‌ دهم‌، و با وجود تمام‌ زحمات‌ چندين‌ ساله‌ خود كه‌ صدق‌ و صفاي‌ آن‌ را نه‌ تنها ايران‌ بلكه‌ عالميان‌ مي‌دانند، به‌خود حق‌ مي‌دهم‌ كه‌ اين‌ قبيل‌ اظهارات‌ را مبني‌ بر لاقيدي‌ و بي‌اعتنايي‌ به‌قضاياي‌ مملكتي‌ پنداشته‌، و با تمام‌ قوا بيش‌ از پيش‌ خود را حاضر نمايم‌ كه‌ به‌اين‌ مملكتي‌ كه‌ به‌خطرناكترين‌ جبهه‌ها تصادف‌ كرده‌ بود و خودم‌ آن‌ را از اضمحلال‌ و نيستي‌ خلاصي‌ داده‌ام‌ خدمت‌ نمايم‌. اين‌ نسبتهايي‌ كه‌ در آن‌ مجلس‌ داده‌ شده‌ مربوط‌ به‌كسي‌ است‌ كه‌ كمترين‌ خدمت‌ او تجديد استقلال‌ مملكت‌ نبوده‌ باشد، به‌كسي‌ است‌ كه‌ تمام‌ عمليات‌ و سياست‌ او براي‌ تجديد حيات‌ مملكت‌ نبوده‌ و بالاخره‌ آن‌ را مستقل‌ و سرافراز به‌جامعه‌ دنيا معرفي‌ ننموده‌ باشد، و عاقبت‌ مربوط‌ به‌كسي‌ است‌ كه‌ تمام‌ زندگاني‌ و حيات‌ خود را براي‌ حفظ‌ عظمت‌ و استقلال‌ مملكت‌ به‌كار نبرده و باز هم‌ تا آخرين‌ نفس‌ در مقام‌ اجراي‌ عقايد صافيانه‌ خود نباشد. حقيقتاً فوق‌العاده‌ بي‌انصافي‌ و بيوجداني‌ مي‌خواهد كه‌ تمام‌ اين‌ عمليات‌ و اقدامات‌ چندين‌ ساله‌ را كان‌لم‌ يكن‌ پنداشته‌، و آن ‌وقت‌ در يك‌ مجلس‌ كه‌ حيات‌ و بقايش‌، شايد از اثر عقايد مملكت‌خواهانه‌ او بوده ‌است‌، اين‌ قبيل‌ اظهارات‌ بشود. آنوقت‌ هم‌ هيأت‌ دولت‌ با كمال‌ متانت‌ نشسته‌ و از تمام‌ اين‌ قضايا اظهار بي‌اطلاعي‌ نمايد. من‌ هيچ‌وقت‌ عادت‌ ندارم‌ كه‌ به‌شرح‌ حكايات‌ و قصه‌ها بپردازم‌ و با آن‌ معتقداتي‌ كه‌ نسبت‌ به‌اين‌ مملكت‌ در نهاد من‌ مفطور است‌ قطعاً مسلم‌ و بديهي‌ است‌ كه‌ مراتب‌ وجداني‌ خود را در مقابل‌ ايران‌ و مسؤوليت‌ خود را درمقابل‌ خداي‌ ايران‌ فراموش‌ نكرده‌، اقداماتي‌ را كه‌ منجر به‌خير و سعادت‌ مملكت‌ بشمارم‌، با مسؤوليت‌ خود عملي‌ خواهم‌ نمود. و احتراز مي‌جويم‌ از اينكه‌ از اين‌ به‌بعد طرف‌ مخابره‌ و مكالمه‌ با جماعتي‌ بشوم‌، كه‌ بهيچ‌وجه‌ من‌الوجوه‌ در خط‌ شناختن‌ سعادت‌ مملكت‌ نبوده‌ و نيستند. اين‌ عقايد، جديداً در من‌ احداث‌ نشده‌ اخلاق‌ عمومي‌ را مدتي‌ است‌ تشخيص‌ داده‌ام‌ و سابقاً هم‌ اگر اشارتي‌ رفته‌ است‌ كه‌ بدون‌ اطلاع‌ مجلس‌ اقدامي‌ به‌عمل‌ نخواهد آمد، پر واضح‌ است‌، مقصود، همان‌ نمايندگان‌ صالح‌ مجلس‌شوراي‌ ملي‌ بوده‌ است‌. واّلا خون‌ چندين‌ هزار جواناني‌ كه‌ عاشقانه‌ در راه‌ عظمت‌ و اقتدار و استقلال‌ اين‌ مملكت‌ فديه‌ شدند را نمي‌توان‌ فداي‌ اغراض‌ نفساني‌ و خيالات‌ مجنونانة‌ چند نفر مفسد معلوم‌الحال‌ نمود.»

                                                 رئيس‌ الوزرا و فرمانده‌ كل‌قوا

                                                                                            28 عقرب‌

 ‌

   تلگراف‌ ذيل‌ شب‌ قبل‌ از حركت‌ از بوشهر واصل‌ شد، چون‌ جواب‌ كافي‌ و شافي‌ داده‌ و شفاهاً مذاكرات‌ را قطع‌ كرده‌ بودم‌ لازم‌ ندانستم‌ عجالتا‌ً جوابي‌ داده‌ شود.

 ‌

مقام‌ منيع‌ بندگان‌ حضرت‌ اشرف‌ وزير جنگ‌ و فرمانده‌ كل‌ قوا دامت‌ عظمته‌

   «در تعقيب‌ معروضه‌ نمره‌ 3700 و دستخط‌ جوابيه‌ نمره‌ 4115 براي‌ استحضار خاطر مبارك‌ سواد تلگراف‌ وزير مختار را كه‌ از وزير امورخارجه‌ گرفته‌ شده‌ ذيلاً به‌استحضارخاطر مقدس‌ مي‌رساند:

   محبت‌ فرموده‌ تحيات‌ دوستانه‌ مرا الحال‌ كه‌ به‌ايران مراجعت‌ نموده‌ بپذيريد. يقين ‌دارم‌ اگر وضع‌ بدون‌ تغيير بماند، نتيجة‌ منظور حاصل‌ خواهد شد. به‌واسطه‌ پيش‌ رفتن‌ قواي‌ دولتي‌ در خط غربي‌ «بهبهان‌» و «زيدون‌» و «بندر ديلم‌» كه‌ حضرت‌ اشرف‌ وعده‌ فرموده‌ بوديد، كار دوستدار خيلي‌ مشكل‌ شده‌ است‌. در «سويره‌» و «جيري‌» فيمابين‌ قشون‌ «ايلجاري‌» با كمك‌ قشون‌ دولتي‌ و ايلات‌ هوادار خزعل‌ و بختياري‌ مصادماتي‌ واقع‌، متأسفانه‌ منجر به‌تلفات‌ جاني‌ طرفين‌ شده‌ است‌، چون‌ اماكن‌ مزبوره‌ چهارفرسخي‌ «اپلش‌» طرف‌ غربي‌ خط‌ فوق‌الذكر واقع‌ است‌، مسلم‌ است‌ كه‌ تجاوز از طرف‌ هواداران‌ خزعل‌ و بختياري‌ نبوده‌ است‌. بايد همچو تصور كنم‌ كه‌ اين‌ كار بدون‌ اجازه‌ بندگان ‌حضرت‌ اشرف‌ بوده‌ است‌. بنابراين‌ صميمانه‌ خواهشمندم‌ احكام‌ اكيده‌ براي‌ فرماندهان‌ محلي‌ صادر فرمايند كه‌ به‌كلي‌ در خط‌ بهبهان‌ و بندر ديلم‌ بمانند. هرگاه‌ بيش‌ از اين‌ از خط‌ مزبور پيش‌ بروند و مصادمه‌ واقع‌ شود، شكي‌ نيست‌ كه‌ نتايج‌ بسيار وخيمه‌ داشته‌ و باعث‌ منازعه‌ خواهد گرديد. موقع‌ را مغتنم‌ شمرده‌ احترامات‌ فائقه‌ خود را تقديم ‌مي‌دارد.

وزير خارجه‌ عرض‌ مي‌كند منتظر دستور و امر مبارك‌ هستم‌»

                                        رئيس‌ اركان‌ حرب‌ كل‌ قشون‌ سرتيپ‌ امان‌الله‌

                                                                            نمره‌ 3767

 ‌

   من‌ ملزم‌ بودم‌ كه‌ به‌هيچ‌ يك‌ از اين‌ مذاكرات‌ و اخبار و تلگرافات‌ و تبادل‌ عقايد و افكار و سوداهايي‌ كه‌ هر كس‌ در مغز خود مي‌پروريد اعتنايي‌ ننمايم‌، و فقط‌ از عقايد شخصي‌ و تصميماتي‌ كه‌ اتّخاذ نموده‌ بودم‌ پيروي‌ كنم‌ و در اين‌ موقع‌ براي‌ آنكه‌ نائره‌ جنگ‌ خوزستان‌ بيگناهان‌ آن‌ سامان را فرا نگيرد، ابلاغيه‌ ذيل‌ را نوشته‌ و به‌طبع‌ رسانيده‌، امر دادم‌ كه‌ به‌وسيله‌ ايروپلان‌ در خوزستان‌ انتشار بدهند، تا همه‌ دشمن‌ مملكت‌ را شناخته‌ و از نيّات‌ و عقايد من‌ هم‌ مستحضر باشند. اين‌ است‌ ابلاغيه‌ مزبور:

 ‌

ابلاغيه‌ رياست‌ وزرا و فرمانده‌ كل‌ قوا

   «اهالي‌ خوزستان‌ از علما و اعيان‌ و تجار و كسبه‌ و طوايف‌ و شيوخ‌ و غني‌ و فقير و زارع‌ و كاسب‌ و بالاخره‌ فرداًفرد و بلااستثنا بايد بدانند، كه‌ قطعة‌ خوزستان‌، يكي‌ از ايالات‌ قديم‌ و عزيز ايران‌ و جزو صفحاتي‌ است‌ كه‌ انتظام‌ و آسايش‌ عموم‌ اهالي‌ آنجا از روز اول‌ مركوز خاطر من‌ بوده‌ و در تمام‌ اقدام‌ و عملياتي‌ كه‌ تا به‌حال‌ مصروف‌ انتظامات‌ ايران‌ نموده‌ام‌، هميشه‌ وضع‌ رقّت‌بار مردم‌ آنجا درضمير من‌ منعكس‌ و منتهز فرصت‌ بودم‌ آن‌ نعمتي‌ كه‌ امروز شامل‌ حال‌ ايرانيان‌ است‌ متوجه‌ حال‌ اهالي‌ مصيبت‌زده‌ اين‌ مرزو بوم‌ هم‌ بشود.

اينك‌ كه‌ پريشان‌ حواسي‌ خزعل‌ دارد او را به‌طرف‌ عواقب‌ روزگار خود سوق‌ مي‌دهد و همين‌طور انتقامي‌ كه‌ طبيعتاً در مقابل‌ تعديات‌ و تجاوزات‌ سابقة‌ او نسبت‌ به‌اهالي‌ بايد متوجه‌ مشاراليه‌ شود، مرا به‌اين‌ حدود رهبري‌ كرده‌ و امر به‌سوق‌الجيش‌ داده‌ام‌، كه‌ هم‌ او را از اين‌ خواب‌ گران‌ بيدار كرده‌ و هم‌ آن‌ بيچارگاني‌ را كه‌ تاكنون‌ اسير چنگال‌ بيرحمي‌ او بوده‌ و خون‌ و مال‌ آنها را ظالمانه‌ مكيده‌ است‌ رهايي‌ بخشند.

برادران‌ و فرزندان‌ من‌

تمام‌ شما‌ از وضيع‌ و شريف‌ مظلوم‌ بوده‌ و هستيد و قشون‌ دولت‌ با هيچ‌يك‌ از شما طرفيت‌ ندارد، زيرا من‌ شماها را مقصر نمي‌دانم‌ و همه‌ بايد از نعمت‌ ايرانّيت‌ بهره‌مند شده‌، با كمال‌ ناز و نعمت‌ زندگاني‌ نماييد. فقط‌ و فقط‌ خزعل‌ مقصر دولت‌ است‌ و اگرعده‌اي‌ نظامي‌ به‌آن‌ حدود اعزام‌ مي‌شوند، براي‌ سركوبي‌ و تدمير شخص‌ اوست‌، و ‌تنها اوست‌، كه‌ بايد در زير شمشير انتقام‌ در آمده‌ و مكافات‌ اعمال‌ او، همان‌ اعمالي‌ كه‌ تا كنون‌ دربارة‌ شما روا داشته‌ است‌، در كنارش‌ گذارده‌ شود.

با ياري‌ خداوند عنقريب‌ او به‌صورت‌ ساير خائنين‌ خواهد نشست‌. شما كه‌ تمام‌، اولاد و برادر من‌ هستيد، همه‌جا تكيه‌ به‌قشون‌ دولت‌ داده‌ و قشون‌ را براي‌ حفظ‌ آسايش‌ خود بدانيد. زيرا به‌فرماندة‌ آنها امر قطعي‌ داده‌ شده‌ كه‌ تمام‌ شما را به‌منزلة‌ خود قشون‌ و برادران‌ من‌ دانسته‌ و از هيچ‌ مساعدتي‌ در حفظ‌ آسايش‌ شما فروگذار نكنند.

اهالي‌ خوزستان‌ در هر نقطة‌ اين‌ ايالت‌ كه‌ باشند به‌طور قطع‌ و يقين‌ بدانند كه‌ همة‌ آنها به‌موجب‌ همين‌ بيانيه‌ در امان‌ من‌ هستند و هيچ‌كس‌ مزاحم‌ آنها نبوده‌ و نيست‌ و بايد از تمام‌ قلب‌ به‌توجّهات‌ و سرپرستي‌ من‌ مستظهر و اميدوار باشند. فقط‌ بايد مراتب‌ ايران‌پرستي‌ و دولتخواهي‌ خود را به‌فرماندة‌ قشون‌ اثبات‌ كرده‌ و از هر نوع‌ تعرضي‌ مصون‌ و محروس‌ نشينند.

چنانكه‌ گفتم‌ من‌ چون‌ شخصاً به‌اين‌ صفحه‌ آمده‌ام‌ كه‌ برادران‌ خوزستاني‌ خود را ملاقات‌كرده‌ و نويد امنيت‌ و انتظام‌ و آسايش‌ و ترقّي‌ و تعالي‌ آتيه‌ آنها را حضوراً به‌آنها گوشزد نمايم‌، و دستور سركوبي‌ و قلع‌ و قمع‌ خزعل‌ و هر كس‌ كه‌ تابع‌ و پيرو اوست‌ عنقريب‌ صادر خواهد شد. تمام‌ اهالي‌ بايد به‌كلي‌ برحذر باشند كه‌ كسي‌ از پيروان‌ خزعل‌ را در منازل‌ خود راه‌ و پناه‌ ندهند. نظر به‌اينكه‌ از هوا و زمين‌ عنقريب‌ خانه‌ خزعل‌ و تابعين‌ او طعمه‌ توپ‌ و آتش‌ خواهد شد، بايد با تمام‌ قوا از خزعليها دوري‌ بجويند كه‌ هيچ‌ خانه‌اي‌ مورد سوء ظن‌ قشون‌ واقع‌ نشود.

اين‌ آخرين‌ وقعه‌ايست‌ كه‌ براي‌ خوزستان‌ پيش‌ خواهد آمد و خيلي‌ مردم‌ آنجا بايد احتياط‌ داشته‌ باشند كه‌ محشور با پيروان‌ خزعل‌ نشوند، و اگر ديده‌ و شنيده‌ شود كه‌ كسي ‌حتي‌ يك‌ نفر از كسان‌ خزعل‌ را پناه‌ داده‌ و يا از زن‌ و بچه‌ آنها سرپرستي‌ كرده‌، دچار شديدترين‌ مجازات‌ خواهد شد.

در خاتمه‌ نظر به‌اينكه‌ من‌ جز شخص‌ خزعل‌ ديگري‌ را مقصر نمي‌شناسم‌، تا زماني‌ كه‌ اعلان‌ يورش‌ داده‌ نشده‌، هر يك‌ از اتباع‌ خزعل‌ هم‌ بيايند و پناهنده‌ به‌قشون‌ شوند، من‌ از تقصير سابقة‌ آنها صرفنظر مي‌كنم‌ و به‌نظر سرپرستي‌ به‌او نگاه‌ خواهم‌ كرد. ولي‌ اگر اعلان‌ حمله‌ و يورش‌ داده‌ شد، هر كسي‌ كه‌ بر ضد قشون‌ اسلحه‌ در دست‌ داشته‌ باشد، در رديف‌ خود خزعل‌ محسوب‌ و جزاي‌ او فقط‌ مرگ‌ خواهد بود.

تمام‌ عشاير و طوايف‌ ساكن‌ خوزستان‌ لازم‌ است‌ مدلول‌ اين‌ بيانيه‌ را با كمال‌ دقّت‌ بخوانند و پند بگيرند، زيرا بعد از اين‌ پشيماني‌ سود و حاصلي ‌ندارد.»

                                     رئيس‌الوزرا و فرمانده‌ كل‌ قوا

                                                                                         رضا

بسم‌الله‌ الرحمن‌الرحيم‌

      «فليعلم‌، كل‌ من قطن‌ خوزستان‌، من‌العالم‌ والجاهل‌ والوضيع‌ والرفيع‌ و الفقير والغني‌ والشيّوخ‌ والاعيان‌ و الزّراع‌ من‌ دون‌ استثناء، فرد من‌الافراد، ان‌ قطر صفحهٌ‌ خوزستان‌، ايالهٌ‌ مهمهٌ‌ عزيزهٌ جليلهٌ‌ من‌ايالات‌ مملكهٌ‌ ايران‌ – صانهاالله‌ عن‌ الحدثان‌ – و هي‌ من‌الصّفحات‌ التّي‌، لازذلت‌ قاصدا اصلاحها و امنيهٌ‌ اهاليها، و كلّما صرفت‌ اوقاتي‌ في‌ اصلاح‌ داخل‌ المملكهٌ‌ كنت‌ متوجّها الي‌ حال‌ اهالي‌ تلك‌الصّفحهٌ‌ المهّمهٌ‌ الّتي‌ كانت‌ سكنتها تحت‌الشّدهٌ‌ و كنت‌ انتهزالفرصهٌ‌ حتّي‌ ادخلها في‌العيش‌ الرّغيدالّذي‌، كانت‌ الرّعيهٌ‌ في‌ تمام‌ ايران‌ تستريح‌ به‌، وتستانس‌ منه‌، و هذالاختلال‌الّذي‌ شمل‌ حال‌ خزعل‌ لابّد، و ان‌ يسوقه‌ الي‌ مالاينتظر من‌ عواقبه‌الوخيمهٌ‌ الّتي‌ حصد تهايده‌ لنفسه‌، و كما ان‌ّالدهر يذيق‌ كلمن‌ اذاق‌العباد جوراً كذلك‌ انهضتي‌ و ساقني‌ الي‌ هذه‌الناحيهٌ‌، لنجاهٌ‌ صحفهٌ‌ خوزستان‌ اهاليها من‌ شدائد من‌ تسلّط‌ عليها و لذا امرنا بسوق‌الجيش‌ والعساكر، لايقاظه‌ من‌هذه‌النومهٌ‌ الثقيله‌، حتي‌ تنجي‌الرعايا والسّكنهٌ ‌المظلومين‌ من‌ شّدهٌ‌ ظلمه‌ و جوره‌.

يا اخواني‌ و يا اولادي‌ كلّكم‌ مظلومون‌ ولا يخفي‌ عليكم‌ ان‌ّالعساكرليسوا، بصدد ايذائكم‌ و تخويفكم‌، لاّنكم‌ لستم‌ مقصّرين‌ بل‌ ترجوا من‌الائمه‌، انّكم‌ تتنّعمون بنعمهٌ‌الايرانيهٌ‌ والامنيهٌ‌ و بالعيش ‌ الّرغيد تتعيّشون‌ و ليس‌، نظرالدولهٌ‌ الي‌  احد الا ّالي خزعل‌، لاّنه‌ هوالمقصر. و ان‌سيق‌النظام‌ والجيش‌ الي‌ تلك‌الناحيهٌ‌‌ فهو محط‌ّ نظرالدولهٌ‌‌ لاغير، و هوالّذي‌ لابّد له‌ من‌الاضمحلال‌ و الهلاك‌، تحت‌ سيف‌ الانتقام‌، لعّله‌ يذوق‌ ما اذاقكم‌ و بتأييدالله‌ تعالي‌، عماًقريب‌ يتلبس‌ بلباس الّذلهٌ‌ والهوان‌ الّذي‌ يلبسه‌الخائنون‌. و انتم‌الّذين‌، تكونون‌ بمنزلهٌ‌ اخواني‌ و اولادي‌‌، فلاّ بدوان‌ تكونوا معتمدين‌ علي‌ قوهٌ‌ جنودالّدولهٌ‌ و‌ اعالموا ان‌ّ الجنود سيقت‌لحراستكم‌ و رفاهيتكم‌ لان‌الامرالقطعي‌ّ قد صدر ان‌ّالجنود لاتنظر اليكم‌ الاّ بعين‌ الاخوهٌ‌ ‌و الوداد والمحبهٌ‌.

وليعلم‌

اهالي‌ خوزستان‌ قطعاً انّهم‌ في‌ اي‌ نقطهٌ‌ من‌ نقاط‌ خوزستان‌، كانوا قاطنين يطمئنون‌ بانّهم‌ في‌ حمايتي بموجب‌ هذه‌الابلاغيه‌ ولا يتعرّض‌ لهم‌ احد بالسّوه‌ و يستظهرون‌ بمظاهرتي‌ لهم‌ في‌كل‌ امر من‌ الامور، ولا يتوقّع‌ منهم‌، الاّ ان‌ يثبتوا حبّهم‌ لايران و اعلام‌ رئيس‌ الجنود بانّهم‌تحت‌ اطاعة‌الدولهٌ‌ و اوامرها و انّا توجّهنا الي‌هذه‌الناحيهٌ‌ لانّ الاقي اخواني‌الخوزستان‌، و ابشرهم‌ حضوراً ببشارة‌السعادهٌ والاصلاح‌ و الامنيهٌ ‌المقبلهٌ‌ اليهم‌، فيما سيأتي‌ انشاءالله‌ تعالي‌ ولايخفي‌ عليكم‌، ان‌ الاوامر الاكيدهٌ‌ في‌ خذلان‌ خزعل‌، و كل‌ من‌ تابعه‌ سيصدر قريبا ًو ليحذرالاهالي‌ من‌ ايجادالخائنين‌ و اتباع‌ خزعل‌ في‌ بيوتهم‌ و مساكنهم‌ لانّه‌ عمّا قريب‌ تكون بيوته‌ و مساكنه‌ تحت‌ شراره‌الاطواب‌ الهّوائيّهٌ‌ والارضيهٌ‌، فيلزم‌ كل‌ّ احد من‌ الاهالي‌، ان‌ يبعد نفسه‌ من‌ موافقهٌ‌ خزعل‌ و اتباعه‌ لئلاّيكونوا متّهمين‌ عند روساء جيوش‌الّدولهٌ‌ و هذه‌اخر واقعهٌ‌ من‌ وقايع‌ خوزستان‌، فليحذرالنّاس‌ من‌الحشر مع‌ اتباع‌ خزعل‌، و ان‌ علم‌ او عرف‌ ان‌ّ احداً من‌ اتباع‌ خزعل‌ كان‌ في‌ بيت‌ احد من‌الاهالي‌، او توجّه‌ الي‌ اهل‌ بيت‌ اتباع ‌و اولاده‌، فهو من‌ المقصّرين‌، و سيعذب‌ بعذاب‌ شديد، و في‌الخاتمهٌ‌ منه‌ و تفضّلاً عليهم‌ مالم‌يكن‌ يصدر حكم‌ تهاجم‌الجيوش‌ و قدمهم‌ الي‌ تلك‌اناحيهٌ‌، لرجع‌ احد من‌ اتباع‌خزعل‌، الي‌ اطاعة‌الدولهٌ‌ و اتصّل‌ و توسّل‌ بالجيش‌ فلنصرف‌ عنة‌الّنصر و لننظر اليه ‌بنظرالعطف‌ واللطف‌ و كذا عند صدور امر التهاجم‌ والتقدم‌ و حركة‌ العساکر للاشتغال ‌بالحرب‌، لووجدوا سلاحاً عند احد من‌ اهالي‌ تلك‌الناحيهٌ‌، علي‌ خلاف‌ مقصد الجيش‌، لابدّ ، و ان‌ يكون‌ في‌ عداد اتباع‌ خزعل‌ و جزائه ‌الاعدام‌، لاغير، فليقراء، تمام‌ اهالي‌ و عشاير تلك‌الحدود هذه‌الابلاغيهٌ‌ و لقد اعذر من‌انذر ايّاكم‌ ان تاسّفوا و تندموا بعد هجوم‌البليّات‌ والسلام‌.

                                  رئيس‌ الوزراء و الحاكم‌ علي‌ كل‌قوي‌

                                                                                       رضا

 ‌

   عمارات‌ حكومتي‌ و محلي‌ كه‌ فعلاً من‌ سكونت‌ دارم‌ مشرف‌ به‌درياست‌، و واردين‌ را هم‌ در اين‌ نقطه‌ مي‌پذيرم‌. اگر چه‌ منظرة‌ دريا بينهايت‌ زيباست‌ و گاهي‌ با دوربين‌ آمدورفت‌ كشتيها راتماشا مي‌كنم‌ و از مشاهدة‌ اين‌ صفحه‌ دلرباي‌ طبيعت‌ لذّت‌ مي‌برم‌، ولي‌ تمام‌ توجّهم‌ معطوف‌ به‌طرف‌ خوزستان‌ است‌ و خيالي‌ جز عزيمت‌ بدان‌ صوب‌ ندارم‌. به‌ اين‌ قصد امر دادم‌ فوري‌ كشتي‌ حاضر كنند تا از بوشهر به‌طرف‌ بندر ديلم‌ حركت‌ نمايم‌.

   اخيراً يك‌ فروند كشتي‌ جنگي‌ از آلمان‌ خريده‌ام‌ كه‌ آن‌ را به‌«پهلوي‌» موسوم‌ كرده‌اند. خيلي ‌ميل‌ داشتم‌ با آن‌ كشتي‌ حركت‌ نمايم‌، زيرا كه‌ هم‌ از كشتيهاي‌ قديمي‌ مظفّري‌ و پرسپوليس‌ بزرگتر بود و هم‌ از آنها از همه‌ جهت‌ مطمئنتر. تحقيق‌ كردم‌، معلوم‌ شد كشتي‌ مزبور حاليه در عدن‌ متوقّف‌ است‌ و چهارده‌ روز طول‌ دارد تا به‌بوشهر برسد. چون‌ عجله‌ داشتم‌ و تأخير و توقف‌ را صلاح‌ نمي‌ديدم‌، گفتم‌ همان‌ كشتي‌ مظفري‌ را با وجود كهنگي‌ و پوسيدگي‌ و كوچكي‌حاضر كنند تا فردا به‌طرف‌ ساحل‌ خوزستان‌ حركت‌ نمايم‌.