از اهواز بهمحمّره
سه شنبه 24 قوس
صبح بهكشتي سوار شديم. اين كشتي كوچك بخاري است داراي اطاقهاي پاكيزه و اثاثية نو، خزعل و پسرانش نيز در كشتي ديگر همراه بودند.
چهارشنبه 25 قوس
شب در كشتي توقف كرديم. فردا هنگام عصر بهنواحي محمّره رسيديم. كشتيها و قايقهاي بسيار پر از جمعيت كه اغلب بيرقهاي الوان در دست داشتند بهما رسيدند صداي «هورا» هوا را بهتموّج انداخته بود.
خزعل و بستگانش هم براي آنكه از ديگران عقب نمانند تصنعاً ابراز مسرت كرده و با ديگران شركت ميجستند.