«

»

Print this نوشته

برنار آنری لوی؛ «دوست نادان کردها» / علیرضا کیانی

در اینجا به ناچار بایستی پرانتزی باز شود و به این نکته اشاره شود که نوع توصیف برنار آنری لوی از ایران زمانی مهم می‌شود که بدانیم برنار لوی وقتی از ایران سخن می‌گوید صرفا منظورش جمهوری اسلامی نیست، بلکه ایران را در بستر تاریخی آن می‌بیند و در کتاب مشهورش «امپراتوری و پنج پادشاه» مدعی می‌شود که حتی نام «ایران» نیز بنا به روحیات «نژادپرستانه» رضاشاه پهلوی و در توافق او با آلمان نازی، بر این کشور نهاده شد. البته ایران‌شناسان بزرگ فرانسوی همچون «یان ریشار»، رئیس‌ موسسه مطالعات ایرانی سوربن، این ادعا را در زمان انتشار کتاب‌ رد کردند. یان ریشار تاکید کرد ایرانی‌ها هیچ‌گاه نام کشور خود را عوض نکردند، بلکه رضاشاه از دولت‌های خارجی خواست که این کشور را به جای «پرشیا»، به نامی بنامند که خود ایرانیان کشورشان را قرن‌ها به آن نام خطاب می‌کردند

lOY

برنار آنری لوی؛ «دوست نادان کردها»

نام لوی به مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا به سختی گره خورده است

 ‌ ‌

علیرضا کیانی

 

در این مقاله به رابطه برنار آنری لِوی و کردستان عراق نگاهی کوتاه انداخته می‌شود و مواضع او در قبال مسئله کردستان عراق به‌ویژه در زمینه همه‌پرسی استقلال در سال ۲۰۱۷ بررسی می‌شود. البته این همه‌پرسی در نهایی‌سازی اهدافش ناکام ماند، اما در اینجا چرایی این شکست مد نظر نیست، بلکه مروری خواهد شد بر پشتیبانی کنشگر مشهور فرانسوی از ایده‌ای که تقریبا همه دولت‌های مهم و دخیل در مسئله – به‌جز اسرائیل- با آن مخالف بودند. در این راستا بیش از آنکه بر تحلیل‌ نگارنده تکیه شود تلاش می‌شود گفته‌های شخص آنری لِوی و دیگر مستندات موجود مورد بررسی قرار بگیرند و بر پایه چنین رویکردی، تا حد بسیار زیادی از تعرض ناخواسته مفروضات پیشینی در امان خواهیم ماند.

نام لوی به مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا به سختی گره خورده است. او که در یک خانواده ثروتمند فرانسوی در الجزایر به دنیا آمده‌، آشکارا علاقمند است در مسائل مربوط به این مناطق نقش بازی کند. این مرد پرنفوذ ۷۴ ساله پیش از هر چیز خود را «کنشگر دموکراسی‌خواه» می‌نامد و سمت‌وسوی فعالیت‌هایش را «بسط دموکراسی» در کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تعریف می‌کند. در کمتر تحول بزرگی در این ناحیه است که نظری از او دیده نشود. اما کار لِوی به نظر دادن محدود نمی‌ماند. رد پای او حتی در سقوط حکومت‌هایی در این منطقه نیز دیده می‌شود. او از جمله کسانی بود که نیکلا سارکوزی، رئیس‌جمهوری وقت فرانسه را به کمک به انقلابیون لیبی برای سرنگونی دولت معمر قذافی تشویق کرد و در این راه کامیاب بود.

در وب‌سایت برنار لِوی یک بخش به «کردستان» اختصاص داده شده است و در آنجا به دو زبان انگلیسی و فرانسوی می‌توان روایت‌های تصویری او از «کردستان» را مشاهده کرد؛ روایت‌هایی از دیدار او با عالی‌ترین مقام‌های کردستان عراق تا حضور در سنگر پیشمرگه‌ها‌. برنار آنری لوی در تحولات مربوط به حملات داعش به شمال عراق و کردستان عراق، عملا در جایگاه یک خبرنگار تمام‌وقت بین‌المللی برای دولت کردستان عراق فعالیت می‌کرد. او در راستای همین فعالیت‌ها و برای حمایت از دولت کردستان عراق، در سال ۲۰۱۵ یک ملاقات بین یک گروه از نیروهای نظامی موسوم به پیشمرگه با فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهوری وقت فرانسه، ترتیب داد. روایت خود لِوی و تصویری از آن دیدار را در اینجا به زبان فرانسوی می‌توان یافت.

برنار در راستای فعالیت‌های تبلیغی برای کردستان عراق، یک فیلم مستند ساخت و با وجود اینکه چند روز از آغاز جشنواره کن ۲۰۱۶ گذشته بود، کارکنان این جشنواره خبر دادند یک فیلم جدید به بخش غیررقابتی جشنواره اضافه شده است؛ مستند «پیشمرگه» ساخته برنار آنری لِوی. مستندی که او از جبهه‌های جنگ در کرکوک و سنجار فیلمبرداری کرده بود و «نبرد پیشمرگه‌های کرد با گروه دولت اسلامی» را نشان می‌داد.

این فیلم را می‌توان برآیندی پرسروصدا و شیک از رابطه برنار لِوی با مقام‌های کردستان عراق دانست. دولت بارزانی تلاش زیادی می‌کرد به‌صورت کامل از دولت بغداد مستقل شود و نبرد با داعش برای آنان ابزاری بود تا بتوانند مشروعیت لازم برای نهایی‌سازی چنین اقدامی را کسب کنند. برنار لِوی نیز که از حامیان پروپا‌قرص این ایده بود، مستندی از این «نبرد» تهیه کرد و با استفاده از نفوذش و حامیانش در فرانسه، آن را در معتبرترین جشنواره سینمایی جهان به نمایش درآورد.

اما نکته جالب‌توجه این بود که اهداف سیاسی پشت این مستند نیز به صراحت از زبان خود برنار لِوی در همان زمان بیان شدند. لِوی به صراحت به خبرگزاری‌ها گفت او با تهیه این مستند بر آن بود که به مناسبت ۱۰۰ سالگی توافق «سایکس پیکو» – و در واقع در نکوهش آن – وجود یک «سرزمین مستقل کرد» را از لحاظ «اخلاقی» به رسمیت بشناساند. توافقی که به زعم برنار لِوی، کردها را بین چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه «تقسیم» کرد. برنار لِوی این را «بی‌عدالتی در حق مردمان کوهستان (کردها)» دانست و به صراحت گفت این فیلم عاجزانه درخواست می‌کند این «بی‌عدالتی» جبران شود.

تلاش برنار لِوی برای حتمی ‌کردن موفقیت همه‌پرسی تا ماه‌های پیش از برگزاری آن ادامه داشت. او در مقاله‌ای که در جولای ۲۰۱۷ در هفته‌نامه فرانسوی «لوپوئن» منتشر شد، درباره کردستان عراق و ضرورت تجزیه آن از دولت مرکزی چنین نوشت: «به‌رغم کشور عراق که ساخته و پرداخته دوران استعماری و آشوب‌های جنگ جهانی اول بوده است و به‌عنوان یک دولت جعلی شناخته می‌شود، اقلیم کردستان به‌عنوان یک ملت-دولت واقعی اصالت دارد. کردستان ریشه‌های فرهنگی عمیق دارد و به موازین دموکراسی و لائیسیته، آزادی و برابری زن و مرد و حقوق اقلیت‌ها احترام می‌گذارد و طی این سال‌ها این موازین را در نهادهای دموکراتیک خود به درستی تجربه کرده و به اجرا گذاشته است».

برنار لوی در همین مقاله – که RFI همان زمان آن را به فارسی ترجمه و تلخیص کرد – در ضرورت حمایت غربی‌ها از «استقلال» کردستان چنین استدلال کرد: «حمایت از طرح استقلال اقلیم کردستان، حمایت از دموکراسی و لائیسیته است، حمایت از احترام به حفظ حقوق اقلیت‌های قومی است که ما آن را به روشنی در رفتار کردهای اقلیم با مردمان غیر کرد مشاهده کرده‌ایم. حمایت از استقلال اقلیم کردستان، حمایت از برابری زن و مرد و دیگر ارزش‌هایی است که کشورهای اروپایی بر پایه آن بنا شده‌اند. در نهایت و به‌رغم دشمنان استقلال کردستان، این استقلال، عامل بسیار پرقدرت برای ثبات و صلح منطقه‌ای است».

همچنین برنار لِوی که می‌دانست جهان غرب به مسئله داعش بسیار حساس است، در بخش دیگری از همان مقاله به تحریک این احساس غربی‌ها پرداخت و نوشت: «در حالی که در اوت سال ۲۰۱۴ نیروهای عراقی موصل را به حال خود وا گذاشتند و در برابر نیروهای افراطی داعش هیچ مقاومت درخوری نکردند، این رزمندگان شجاع کرد اقلیم بودند که طی دو سه سال گذشته پیشرفت داعش را در جبهه‌ای با وسعت بیش از هزار کیلومتر سد کردند و سپس برای عقب راندن نیروهای داعش در منطقه، نبردی شجاعانه را آغاز کردند. آیا آنان فراموش‌شدگان نبرد موصل خواهند بود؟»

آن مستند و این مقاله صرفا دو نمونه از تلاش‌های فراوان برنار آنری لوی برای تحقق ایده تجزیه کردستان عراق از دولت بغداد بودند. او تلاش می‌کرد با پررنگ نشان دادن نقش دولت کردستان عراق در نبرد با داعش، خواست اصلی گروه بارزانی یعنی تجزیه کامل کردستان عراق را تبلیغ کند، آن هم در ۱۰۰سالگی توافق سایکس – پیکو که با توجه به وضع نامطلوب عراق از‌نظر ثبات سیاسی، می‌توانست زمان و موقعیتی نمادین برای تجزیه از دولت مرکزی باشد. اگرچه این همه‌پرسی نهایتا در سپتامبر ۲۰۱۷ برگزار شد، اما برنار لِوی و دولت بارزانی به ‌علت مخالفت کشورهای ذی‌نفوذ منطقه و همچنین ایالات متحده آمریکا در نهایی‌کردن این طرح ناکام ماندند.

پس از آن بود که برنار آنری لِوی به سختی به ایالات متحده آمریکا تاخت و این کشور را به «خیانت» علیه کردها متهم کرد. او دنیای غرب را از مقصران اصلی ناکامی اربیل در تجزیه از بغداد دانست. این ناکامی موجب شد برنار آنری لوی به تاسیس سازمانی به نام «عدالت برای کردها» اقدام کند. سازمانی که به اختصار «JFK» خوانده می‌شود و او همراه با تام کاپلان، سرمایه‌گذار و فعال محیط زیست آمریکایی، آن را اداره می‌کنند. سازمانی که در نیویورک مستقر است و آشکارا ترکیه، ایران، عراق و سوریه را عامل «ظلم و ستم جغرافیایی» بر مردم کرد می‌خواند و خواستار «نظم عادلانه‌تر» در منطقه خاورمیانه است و هدف خود را افزایش آگاهی عمومی از «آرمان جوامع کرد» می‌داند.

برنار لوی در گفت‌وگوها و مقالاتی که درباره مسئله کردستان و جوامع کرد خاورمیانه می‌نویسد، از توصیف‌هایی اغراق‌آمیز استفاده می‌کند. توصیف‌هایی که نه صرفا درباره کردها، بلکه در‌مورد دیگر جمعیت‌های مستقر در خاورمیانه نیز چندان با واقعیت‌های موجود همخوانی ندارد. به‌عنوان مثال وقتی از او درباره علاقه و حساسیت زیاد او به مسئله کردستان عراق پرسیده می‌شود، پاسخ‌هایی سرشار از احساسات می‌دهد که برای مخاطب آشنا به مختصات خاورمیانه، چندان قانع‌کننده نیست.

او در گفت‌وگویی با فصل‌نامه اکتاویان ریپورت، مدعی می‌شود که به‌عنوان یک فعال دموکراسی‌خواه همیشه این دغدغه را داشته است که در کجا می‌توان نسخه‌ای از اسلام یافت که با موازین دموکراتیک و حقوق بشری سازگار باشد و ادامه می‌دهد که نهایتا در سفری که در سال ۱۹۹۱ به کردستان عراق داشت متوجه شد که در آنجا نسخه‌ای از اسلام سازگار با حقوق بشر وجود دارد و همین موضوع او را به کردستان عراق علاقه‌مند کرد. برنار لوی در همین گفت‌وگو مردم کردستان عراق را از لحاظ روحی بسیار نزدیک به غربی‌ها می‌داند. او کردستان عراق را «کشوری بسیار واقعی‌تر» از عراق می‌داند و عراق را با تحقیر، «ملت ارواح» خطاب می‌کند. برنار لوی به ایران و ترکیه نیز می‌تازد و ترکیه را «دوست دروغین» غرب و ایران را «بزرگ‌ترین دشمن» غرب می‌خواند.

در اینجا به ناچار بایستی پرانتزی باز شود و به این نکته اشاره شود که نوع توصیف برنار آنری لوی از ایران زمانی مهم می‌شود که بدانیم برنار لوی وقتی از ایران سخن می‌گوید صرفا منظورش جمهوری اسلامی نیست، بلکه ایران را در بستر تاریخی آن می‌بیند و در کتاب مشهورش «امپراتوری و پنج پادشاه» مدعی می‌شود که حتی نام «ایران» نیز بنا به روحیات «نژادپرستانه» رضاشاه پهلوی و در توافق او با آلمان نازی، بر این کشور نهاده شد. البته ایران‌شناسان بزرگ فرانسوی همچون «یان ریشار»، رئیس‌ موسسه مطالعات ایرانی سوربن، این ادعا را در زمان انتشار کتاب‌ رد کردند. یان ریشار تاکید کرد ایرانی‌ها هیچ‌گاه نام کشور خود را عوض نکردند، بلکه رضاشاه از دولت‌های خارجی خواست که این کشور را به جای «پرشیا»، به نامی بنامند که خود ایرانیان کشورشان را قرن‌ها به آن نام خطاب می‌کردند؛ «ایران». به باور ریشار، این اقدام رضاشاه نه انگیزه‌های نژادپرستانه، بلکه انگیزه‌های نوگرایانه داشت. رضاشاه بر آن بود که به غربی‌ها بگوید دوران نوینی در ایران آغاز شده است.

به نوع توصیف برنار لِوی از کردستان عراق بازگردیم. کنشگر جنجالی فرانسوی در همان گفت‌وگو با اکتاویان ریپورت، کردستان، فرانسه و ایالات متحده آمریکا را «ملت‌های خواهر» می‌نامد و ضمن آنکه خواستار بیرون راندن ترکیه از ناتو، به‌علت تقابل با نیروهای کرد، می‌شود، از همه اقشار در جامعه مدنی کشورهای غربی می‌خواهد که از کردستان عراق حمایت فکری، مالی و نظامی کنند. او مدعی است پیشمرگه‌ها برای ارزش‌های غربی جنگیدند.

اگرچه برنار لِوی در بیان این گفته‌های خود شور و اصرار زیادی دارد، اما بعید است مخاطب سختگیر بتواند چنین دلایلی را برای توجه بیش از اندازه برنار آنری لِوی به کردستان عراق و دیگر مناطق کردنشین در منطقه، راضی‌کننده بداند.

چنانکه در میان روشنفکران و روزنامه‌نگاران کرد نیز که از قضا علاقه‌مند به استقلال کردستان عراق‌اند، این توصیف اغراق‌‌آمیز برنار لوی منتقدان زیادی دارد. به‌عنوان مثال می‌توان به مقاله «برنارد هنری لوی و مسئلە کرد» از صلاح عباسی اشاره کرد. صلاح عباسی در این مقاله که در دسامبر ۲۰۱۷ – یعنی سه ماه پس از همه‌پرسی ناکام کردستان عراق – نوشته شد، صراحتا درباره برنار لوی چنین گفت: «فکر می‌کنم قطعا و یقینا برنارد هنری لوی یکی از نادان‌ترین دوستانی بودە است کە کردها تاکنون داشتەاند».

صلاح عباسی درباره اشتباه‌های محاسباتی برنار آنری لوی در قبال مسئله کردستان، دلایلی را بیان می‌کند که از جمله آن‌ها همین توصیف مثبتِ اغراق‌آمیز او از وضعیت کردستان عراق است.

صلاح عباسی در ادامه با اشاره به تقابل مطبوعاتی برنار آنری لِوی با دو روشنفکر کرد در فرانسه می‌نویسد: «بزرگترین اشتباە سیاسی برنارد هنری لوی دفاع و حمایت از دیکتاتور کوچک و حقیری بە نام مسعود بارزانی بود. برنارد لوی در مقالاتی کە می‌نوشت چنین وانمود می‌کرد کە در اربیل نە فقط آزادی بیان وجود دارد، بلکە با منتقدان هم بر‌خلاف کشورهایی مانند ایران یا ترکیە کە زندان روزنامەنگاران است، برخورد متفاوتی صورت می‌گیرد. این حجم از جهالت و نابینایی چنان شگفت‌انگیز بود کە دو تن از روشنفکران کرد متنی را در رد ادعاهای هنری لوی در روزنانە لوموند بە زبان فرانسوی بە چاپ رساندند. همگان می‌دانند کە آن دو نفر روشنفکران خوشنام، دلسوز و حتی ملی‌گرا هستند و بە مراتب بیش از هنری لوی از استقلال کردستان خوشحال می‌شوند. انتشار این مقالە در فرانسە ضربە بزرگی بە اعتبار برنارد هنری وارد کرد».

گفته‌های صلاح عباسی درباره ارائه تصویر نادرست برنار آنری لِوی از کردستان عراق را منابع دیگر نیز تایید می‌کنند. اروین هیکس، سرکنسول آمریکا در اقلیم کردستان، در گفت‌وگویی با رسانه Rudava که در اربیل، پایتخت اقلیم کردستان، مستقر است، برخلاف تشریفات دیپلماتیک معمول، به صراحت به این نکته اشاره کرد که ایالات متحده نگران عقب‌نشینی کردستان عراق از ارزش‌های مدرن و حقوق بشری است. تاریخ این گفت‌وگو فوریه ۲۰۲۳ است و سرکنسول ایالات متحده مشخصا به مواردی چون خشونت جنسیتی، نقض حاکمیت قانون، نقض حقوق زنان، نقض حقوق اقلیت‌ها و رشد ناسازگاری مذهبی اشاره کرد. این گفت‌وگو را به صورت تصویری و نوشتاری می‌توان در اینجا مشاهده کرد.

گزارش نهادهای معتبر بین‌المللی نگرانی سرکنسول ایالات متحده را تایید می‌کنند. در فوریه ۲۰۲۱ در گزارش تحلیلی و آماری مفصلی که «خانه آزادی» از وضعیت عراق و نیز کردستان عراق ارائه داد، به این نمونه اشاره شد که دادگاهی در اربیل سه روزنامه‌نگار و دو کنشگر را به‌علت انتقاد از مقام‌های اقلیم در رسانه‌های اجتماعی، به شش سال زندان محکوم کرد. در همین گزارش تصریح شده است که این منتقدان تا دقایقی پیش از اجرای محاکمه از دسترسی به وکیل محروم بودند و نیروهای امنیتی اقلیم از ارائه پرونده آنان به وکلا خودداری می‌کردند. نخست وزیر اقلیم نیز آنان را «جاسوس» نامیده بود.

از برنار لِوی می‌توان پرسید آیا چنین رفتاری واقعا شبیه رفتار یک حکومت اروپایی با روزنامه‌نگاران است؟ هرچند او تلاش کرد میان وضعیت آزادی و حقوق بشر در کردستان با کشورهای اروپایی نوعی همسانی ایجاد کند، اما واقعیت این است که این وضعیت بیشتر رفتار جمهوری اسلامی در ایران یا دولت اردوغان در ترکیه را در ذهن تداعی می‌کند. یعنی دقیقا همان‌ کشورهایی که برنار لِوی تلاش می‌کند دولت اقلیم کردستان را کاملا با آنان متفاوت نشان دهد.

این مورد یکی از موارد فراوان نقض آزادی و حقوق بشر در اقلیم کردستان است که می‌تواند گفته‌های صلاح عباسی در نقد ادعای برنار آنری لِوی برای ارائه‌ وضعیتی مطلوب از کردستان عراق را تایید کند. البته بسیار بعید است برنار آنری لوی از نقض گسترده آزادی و حقوق بشر در کردستان عراق آگاه نباشد، بلکه مسئله این است چرا او تلاش می‌کند این وضعیت نامطلوب را انکار کند‌؟ پاسخ به این پرسش شاید بتواند روشنگر انگیزه‌های دیگر این کنشگر فرانسوی برای دخالت در اوضاع داخلی کشورهای منطقه باشد.

‌ ‌

نقل از

برنار آنری لوی؛ «دوست نادان کردها» | ایندیپندنت فارسی (independentpersian.com)