بر کسی که برای ایران و برای رهایی ایران از دست نظام اسلامی قامت راست کرده و به دلایل منطقی و موجه تاریخی، رفته رفته با تغییر گفتمانی و نسلی، در مرکز توجۀ بخش بزرگی از مردم ایران قرار گرفته و این مردمان، در پیشبرد استراتژی پیکار ملی خود علیه نظام اسلامی، و برای «پس گرفتن ایران»، به او به چشم اعتماد مینگرند، بر او بیش از هر کس دیگری لازم است که از هر اشتباهی بپرهیزد، تا به عمر نظام اسلامی نیافزاید.
هر اشتباهی به عمر نظام اسلامی میافزاید!
فرحنده مدرّس
عزم هدایت و پیشبرد استراتژی «عبور از رژیم اسلامی»، که با آغاز رستاخیز ملی در ایران جلوه و پایۀ اجتماعی قدرتمند خود را به صحنۀ ظهور آورد، جملۀ فوق ــ هر اشتباهی به عمر نظام اسلامی میافزاید! ــ را هنوز از اعتبار و درستیاش نیانداخته است. کسانی که با این اعتبار و درستی برخوردی هشیارانه و مسئولانه ندارند، تنها خود را کودکانه فریب میدهند. هر خودفریبی و بازی سبکسرانه در این میدان، نه از اهمیت هشدار فوق، بلکه از اعتبار داعیۀ هدایت پیکار برای «عبور» و از میان برداشتن رژیم اسلامی میکاهد و به تقویت استراتژی رقیب یعنی نجات نظام اسلامی، از آستانۀ فروپاشی، یاری میرساند. «نجاتی» که هماکنون باشتاب و تمرکزی فزاینده و با بکارگیری همۀ نیروهای ممکن، تدارک دیده میشود؛ استراتژیی که پشت اصل «نجات ایران» پناه گرفته است.
از جمله خودفریبانهترین و سبکسرانهترین برخوردها، در میدان پیکار کنونی، این است که تصور شود: 1) مردم ایران، به دلیل خشم و بیزاری اندازه ناگرفتنی از رژیم اسلامی، به اصل و الویت حفظ ایران بیاعتنا شدهاند و در شیدایی نسبت به کس یا کسانی که داعیه مبارزه با رژیم و داعیۀ رهبری آن را دارند، الویتهای خود را زیر پا خواهند انداخت. و 2) باور به اینکه هواداران جدی نظام اسلامی و انقلاب 57 به تغییراتی در نظام اسلامی، هرچند دردآور، تن نخواهند داد. و سومین اشتباه آن است که تصور شود، برای هواداران اسلامگرا انتقال بحث تبلیغی در بارۀ اهمیت «اسلام » به «اهمیت ایران» دشوار و ناممکن خواهد بود. و اما سوءتفاهم و اشتباه دیگری که از زمزمه و تکرار این وردِ غلط برمیخیزد، این است که: «مردم ایران دیگر فریب اینها را نخواهند خورد.»
البته بدیهیست که مردم ایران دیگر فریب اسلامگرایان را نخواهند خورد و از آن بدیهیتر آنکه مردم ایران از کلیت نظام اسلامی عبور کرده و از آن بیزارند و میدانند، ادامۀ وضعیت کنونی و ادامۀ عمر رژیم به ضعف هر روزۀ کشور و آسیب بیشتر به قوای ملت خواهد انجامید. اما بهرغم این، اگر بو ببرند، که آیندۀ ایران، یعنی حفظ تمامیت ارضی و بقای یکپارچگی ملی، به خطر خواهد افتاد، بهناچار، در لحظه، تأمل و در عمل، اندیشه خواهند کرد و شرط خرد را بجا آورده شکیبایی پیشه خواهند نمود. و بیتردید وارد بازی پیشبرد استراتژیهای ابلهانه و سبکسرانه، که آیندهاش به خطر افتادن ایرانست، نخواهند شد. بازیهایی که بنای آنها بر دادنِ دست «اتحاد» و «ائتلاف»، یا بحث و گفتگو در بارۀ آنها در کنفرانس و سمینار، آنهم با تعدادی عروسک خیمهشببازی و شوگِرلها و سردستگان آرزومند تجزیه ایران، باشد. مردم امیدوارِ ایران به پیکار ملی، اگر «امرملی» به بازی گرفته شود، پس خواهند نشست. این واکنش را ما بارها و بارها، در طول عمر رژیم اسلامی، تجربه کردهایم.
علاوه بر همۀ اینها، و خلاف تصور سبکسرانه و کودکانۀ برخی، دست مردم ایران، حتا در بدترین شرایط نیز، از انتخاب و در پس و پیش کردن الویتها، هرگز به طور کامل خالی و بسته نبوده است، حتا به بهای درازتر کردن رنجشان. این دست، امروز و اینبار و در این لحظهها نیز از همه وقت بازتر است. زیرا میدانند که بسیاری از هواداران، رژیم اسلامی خود را در آستانۀ فروپاشی میبینند و واقعبینانه، نگاهی نیز به پارگین نابودی اسلام و بسته شدن همۀ روزنههای امکان بازگشت دین به مراکز نفوذ فرهنگی و اجتماعی آن، دارند. و چون نمیخواهند ایران را به عنوان یک «کشور اسلامی» از دست دهند، لذا آمادهاند، تن به بسیاری تغییرات «ساختاری» دردآور در رژیم داده و یک جابجایی ساده میان اسلام و ایران را نیز بپذیرند. سالهاست که در «اتاقهای فکری» آنان روی جابجایی «اسلام ایرانی» و «ایران اسلامی» کار شده است، و میدانند، تا کجا میتوانند، برای جلب رضایت مردم ناچار و سرخورده عقب بنشینند، تا اختیار، به طور کامل از دستشان خارج نشود. آنها استاد حلال کردن قندِ حرام ِفراوردۀ چغندر روییده بر خاک قبرستان، از طریق فروبردن آن در چای هستند. برای خاطر حفظ اسلام در جایگاه قدرت، آمادهاند هر «جام زهری را بنوشند.»
بنابراین بر کسی که برای ایران و برای رهایی ایران از دست نظام اسلامی قامت راست کرده و به دلایل منطقی و موجه تاریخی، رفته رفته با تغییر گفتمانی و نسلی، در مرکز توجۀ بخش بزرگی از مردم ایران قرار گرفته و این مردمان، در پیشبرد استراتژی پیکار ملی خود علیه نظام اسلامی، و برای «پس گرفتن ایران»، به او به چشم اعتماد مینگرند، بر او بیش از هر کس دیگری لازم است که از هر اشتباهی بپرهیزد، تا به عمر نظام اسلامی نیافزاید.