به نظر ما خالی بودن دست مرادی طادی همچون مصیبتی او را گرفتار کرده است، از هر طرف که میخزد، به دیوارههای همان سد سکندر و حضور «سخن طباطبایی» برمیخورد! درست است که در عسرت نظری و مفهومی مجبور است ظاهر آن سخنان را بهکار گیرد و استنادات خود را با آن «سخن» مستند کند، اما در عین حال، با سرداشتن در آبشخورهای دیگری همانند «مرگ ایرانشهری» و طرح «ادارۀ دموکراتیک جامعه با امکانات فقه سیاسی» چارهای ندارد که بگوید با آنها مخالف است. زیرا میداند؛ دستگاه نظری ـ تاریخی دکتر طباطبایی «چشم مسلح» تشخیص عناصر جدید در قدیم فرهنگ و متون اندیشیدن ایرانیست و بسط و احیای نوآیین آن «جدیدهای در قدیم» در این دستگاه نظری با رویکردی نوآیین ممکن است. «نظریۀ دورهبندی تاریخ ایران» در این دستگاه نظری ویژۀ این تاریخ است. از این ویژگیست که بوی استقلال ایران از «جهان اسلام» به مشام میرسد. شرح تاریخ پایداری فرهنگی یک ملت تاریخیست، حتا اگر پیروز نشده باشد، اما وجود نوعی از آگاهی ملی در او مانع از پیشبرد اهداف اسلامی امتگرایان و روشنفکران تاریکاندیش ضد ایران است.
داریوش همایون
بخشی از مقدمه ۱
در ایران، اندیشۀ حقوقی، به خلاف اندیشۀ سیاسی، سابقۀ طولانی ندارد. در
تاریخ ایران، حقوق دو دورۀ باستانی ــ با توجه به منابعی که در دسترس است، به طور
عمده، ساسانی ــ و دورۀ اسلامی شناخته شده است و دربارۀ برخی از وجوه این دوره نیز
پژوهشهای بسیار اندکی صورت گرفته است. در یک تقسیمبندی دیگر، در دورۀ اسلامی، میتوان
دو دورۀ قدیم و جدید را از هم تمیز داد. برحسب معمول، پیروزی مشروطیت، صدور فرمان
مشروطیت و تدوین مجموعه قانونهای نظام جدید حقوقی را آغاز دوران جدید میدانند.
در این دفتر، بحث من به دورۀ قدیم حقوق در دورۀ اسلامی مربوط نمیشود.