ما همه ایرانی هستیم
رضا
بعضی وقتها در زندگی اتفاقهایی میافتد که میتوانستند هرگز اتفاق نیفتند و زندگی هم همانطور که داشت میگذشت ادامه پیدا میکرد و آدم هرگز متوجه نمیشد میشود بعضی چیزها و بعضی آدمها را طور دیگری هم دید و کاملا متفاوت دربارهشان قضاوت کرد. یکی از این اتفاقها چند ماه پیش برای من افتاد و من را متوجه خیلی مسائل و آدمهایی کرد که تا قبل از آن یا اصلا متوجهشان نبودم یا نمیخواستم متوجهشان بشوم.
مهم ترین آنها این حرف آقای داریوش همایون است:
“ما لازم است نخست به این تفاهم برسیم که یک ملت هستیم. ما ایرانی هستیم، همه ما.”
برای من تازگی دارد که نوشتههای آقای همایون و بعضی همفکران ایشان را میخوانم و با این که با خیلی حرفهایشان کاملا مخالفم خشمگین نمیشوم و سوالاتم را درباره این نوشتهها برزبان میآورم و با نویسندگانی که باورهای سیاسیشان را قبول ندارم گفتگو میکنم و در طول گفتگو هم میدانم نه من مانند آنها فکرخواهم کرد نه آنها مانند من چون پایه فکریمان خلاف هم است. آنها در یک کلام اپوزیسیون نظامی هستند که من طرفدارش هستم.
پس چرا من چنین میکنم و چرا آنها در چنین گفتگویی شرکت میکنند؟ تنها جوابش گفته آقای همایون است. ما یک ملتیم. و نکته مهم دیگر که بسیار خوشحالم از آقای همایون شنیدم این است “بهترینها در دو سوی این شکاف (زیرا هیچگاه نمیباید همه را به یک چوب راند) نگران آینده این ملت هستند.” به عبارت دیگر طرف مقابل من اصلا “آنها” نیست و من هم برای بعضی از فعالان آن طرف “از آنها” نیستم. ما همه یک ملتیم و بر اساس باورهای سیاسی مان اعتقاد داریم فکر ما برای ایران و ملت ایران درستتر است.
من با نظام جمهوری اسلامی موافقم و به آقای احمدینژاد رای دادهام و از رایم دفاع میکنم ولی از گفتگو با آقای داریوش همایون که طرفدار نظام پادشاهی است و از جنبش سبز حمایت میکند و خواستار از میان برداشته شدن دولت آقای احمدینژاد است و با تمام اعتراضها و انتقادهای من به جنبش سبز مخالف است بسیار یاد گرفتم و این درس به شناخت آقای همایون و این گفتگو خلاصه نمیشود. امروز من میتوانم این حرف آقای همایون را بپذیرم که هدف گفتگو رسیدن به یک نظر مشترک یا قانع کردن یا قانع شدن نیست.
*****
به نظر من اصلاحات در هر نظامی خوب و لازم است و هر نظامی همیشه جا برای اصلاح شدن دارد ولی اصلاحطلبان ایران و همفکرانشان در جناح اپوزیسیون خارج از کشور تند و حتی دست راستی شدهاند. آنقدر دست راستی شدهاند که نظام را فاشیست میخوانند و بخشی از آنها از تحریم اقتصادی کشور پشتیبانی میکنند تا نظام را به زانو درآورند و با مذاکره با دول غرب مخالفند چون این دولت را قبول ندارند. ضرر همه اینها بیشتر به ملت ایران که همه ما هستیم وارد میشود و من با آن مخالفم و با کلمات تندی مثل فاشیست هم مخالفم ولی قبول دارم ما نباید خودی و غیر خودی بشویم.
خوب است این مخالفتها از هر دو سو مطرح شود و این اعتماد وجود داشته باشد که در هر دو سو آدمهای دلسوز برای ایران و ملت ایران وجود دارند که دنبال راه حلاند نه انتقامجویی و سود شخصی بردن. من این اعتقاد را که از این اتفاق به دست آوردم پاس خواهم داشت و برای همفکرانم تعریف خواهم کرد: ما باید با احترام به آزادی و حقوق همدیگر در چارچوب قوانین کشورمان با هم گفتگو کنیم چون ما یک ملتیم و گفتگو بهترین راه رسیدن به راه حل است برای کسانی که علاقه ای مشترک هدفشان است و پیوندشان میدهد و این علاقه کشور ما و ملیت ما است. ما همه ایرانی هستیم.