«

»

Print this نوشته

… / شهاب مقربین

شهاب مقربین

‌‌

اعتراف می‌کنم

هرچه کردم  اشتباه بود

هرچه گفتم  اشتباه بود

هرچه دیدم  اشتباه بود

درخت‌ها  سبز نبودند

سربی بودند

آسمان را  نشانه گرفته بودند

‌‌

اعتراف می‌کنم

خواب دیدن‌ م  اشتباه بود

بیدارشدن‌ م  اشتباه بود

آن‌ها  رویاهای مخملی بودند

کابوس‌ها را نمی‌دیدم

‌‌

اعتراف می‌کنم

سکوت کردن‌ م  اشتباه بود

فریاد کشیدن‌ م  اشتباه بود

گوش تا گوش آسمان  سنگین ‌بود

از دریایی واژگون

و تازیانه‌ا‌ی که برق می‌زد

خیرگی چشمم بود

‌‌

اعتراف می‌کنم

هرجا رفتم  اشتباه بود

برگشتن‌ م  اشتباه بود

تنها مردن‌ م  اشتباه نیست

اگر برگشتم

دوباره اشتباه می‌کنم

همه چیز  اعتراف بود

ببخشید

دوباره اعتراف می‌کنم

همه چیز  اشتباه بود

ببخشید

دوباره اشتباه می‌کنم