«

»

Print this نوشته

رساله‌ی تحقیقات سرحدیه / یک سند تاریخی و معتبر در باره حقوق حاکمیت ایران در شط العرب (به نقل از آیندگان ۱۱ اردیبهشت ۱۳۴۸) بخش سوم

‌ دولت عثمانی به موجب شرط فقره قرارنامه تصور می‌کنند که ترک کردن شهر و بندر و لنگرگاه و هم چنین “جزیره‌الخضر” به ایران، این ترتیب نمی‌تواند احاطه کند نه اراضی دولت عثمانی را که بیرون از شهر محمره است نه سایر بنادر دولت عثمانی را که واقع است در آنجاها

رساله تحقیقات سرحدیه

تعهد صریح در مورد مالکیت ایران

آیندگان ۱۱ اردیبهشت ۱۳۴۸

سئوال اول رجال عثمانی

دولت عثمانی به موجب شرط فقره قرارنامه تصور می‌کنند که ترک کردن شهر و بندر و لنگرگاه و هم چنین “جزیره‌الخضر” به ایران، این ترتیب نمی‌تواند احاطه کند نه اراضی دولت عثمانی را که بیرون از شهر محمره است نه سایر بنادر دولت عثمانی را که واقع است در آنجاها

جواب سفرای متوسطین

مأمورین دولتین واسطه می‌گویند که لنگرگاه محمره در محلی است که واقع شده است در محاذی شهر داخل در مرداب حفار، لهذا المراتب ممکن نیست نتیجه معنی دیگر بدهد. مأمورین واسطه علاوه بر آن قبول می‌کنند رای رجال دولت عثمانیه را که واگذار کردن به ایران محلی را که در آن سئوال کرده بودند، شهر و بندر و لنگرگاه محمره و جزیره‌الخضر است و بالبعالی ترک نکرده است در این محل نه زمینی دیگر و نه بذر دیگر را که واقع شده باشد.

سئوال دوم

دولت عثمانی سئوال می‌کند از شرح باقی آن فصل که در باب عشایر حقیقی تبعه دولت ایران که آنها می‌توانند سکنی داشته باشند. نصف آنها در خاک ایران باشند و نصف آنها در خاک عثمانی در این حالت می‌تواند ایران آن خاک عثمانی را متصرف شودو به آنها تعلق یابد و چندی بگذرد دولت ایران آن زمین عثمانی را متصرف شود.

جواب سفرای متوسطین

مأمورین دولت ایران به هیچ بهانه نمی‌توانند بدست بیاورند مملکتی را که در سمت یمین شط العرب است، نه زمینی را که در سمت یسار است و متعلق به دولت عثمانی است، اگرچه عشایر ایران نصف یا همه در طرف تست راست یا در اراضی دست چپ که تعلق به عثمانی دارد سکنی کرده باشند.

سئوال سیم

دولت عثمانی در باب فقره اول و چهارم سئوال می‌کند اگر دولت ایران مطالبات خسارت دولتی را می‌تواند در میان مطالبات شخصی مطالبه دولتی بکند، در حالیکه ترک کرده است و نیز دولت عثمانی تصور می‌کند که این ادعا نباید داخل بکند، مگر حق عادیه ییلاقیه و بعضی خسارات که فی‌مابین تبعه دولتین ایران و عثمانی رسیده، مثلاً بواسطه سارقین طرفین یا خود چیزی مثل این.

جواب سفرای متوسطین

معنی محض فقرات اول و چهارم عهدنامه که دولت ایران می‌تواند در این باب ادعا بکند و هر طریقه که باشد ترک می‌شود‌، و البته باید ترک شود بناء علیه هیچکس نمی‌تواند در این باب حرفی بزند. طلب اشخاص طرفین می‌تواند آن اشخاص را راضی دارد و تشخیص صحیح این مطالبه نشان خواهد داد و همچنان که قبول شده است. مأمورین بخصوص که تعیین خواهد شد، خلاصه چیزی که ملاحظه شده است در باب طلب اشخاص می‌تواند آن مأمور طی نماید.

سئوال چهارم

دولت عثمانی سئوال می‌کند که اگر دولت ایران گفتگوئی که در باب قلعه شده است قبول کرده است که علاوه شده بود به فقره دوم و همچنین فقره‌ی که از فصل هفتم که در سواد وکلای طرفین نوشته شده بود.

جواب سفرای متوسطین

مأمورین اعتقاد دارند می‌توانند جواب بدهند که دولت علیه ایران قبول کرده‌اند همراه خوشوقتی علاوه کنند در فقره هفتم در باب مقابله داشتن امتیازات که در باب حجاج و تجار نوشته شده است و قنسول‌ها و در باب سئوال قلعه مأمورین خیلی مایل هستند که به مأمورین دولتین واسطه تأکید نمایند که اجرای خواهش دولت عثمانی را نمایند بخصوص این مطلب امیدوارند که بهره‌یاب شوند. انتهی. چون این ایضاحات به حقیقت تغییرات راجع به قرارنامه آخر، دولتین علیتین اسلام است و ثبت سواد قرارنامه مزبور در تلو همین فقرات موجب مزید بصیرت و کاشف معایب ایضاحات مزبوره و عدم استنباط آنگونه معانی مخترعه از الفاظ قرارنامه است، لهذا سواد قرارنامه مزبوره قلمی و مندرج می‌شود.

سواد قرارنامه آخر دولت علیتین ایران و عثمانی در بلده ارزنته‌الروم منعقد شده است:

فقره اول

دولتین اسلام قرار می‌دهند که مطلوبات نقدیه طرفین را که تا بحال از یکدیگر ادعا می‌کردند، کلها ترک کنند ولکن به این قرار به مقاولات تسویه مخصوصه مندرجه در فقره چهارم خللی راه نیابد.

فقره دوم

دولت ایران تعهد می‌کنند که جمیع اراضی بسیطه ولایت زهاب یعنی اراضی جانب غربی آن را به دولت عثمانی ترک کنند و دولت عثمانی نیز تعهد می‌کنند که جانب شرقی ولایت زهاب یعنی جمیع اراضی حالیه آن را مع‌دره کرند به دولت ایران ترک کنند و دولت ایران قویاً تعهد می‌کنند که در حق شهر و ولایت سلیمانیه از هر گونه ادعا صرف‌ نظر کرده به حق تملکی که دولت عثمانیه در ولایت مذکور دارد وقتاً من‌الاوقات یک طور دخل و تعرض ننمایند و دولت عثمانیه نیز قویاً تعهد می‌کنند که شهر و بندر محمره و جزیره‌الخضر و لنگرگاه و هم اراضی شرقی یعنی جانب یسار و شط العرب را که در تصرف عشایر متعلقه معروفه ایران است به ملکیت در تصرف ایران باشد و علاوه بر این حق خواهد داشت که کشتی‌های ایران را آزادی تمام از محلی که شط العرب به بحر منتصب می‌شود تا موضع التحاق حدود طرفین در شهر مذکور آمد و رفت نمایند.

فقره سیم

دولتین متعاهدتین تعهد می کنند که به این معاهده حاضر و سایر ادعاشان را در حق اراضی ترک کرده از دو جانب بلاتأخیر مهندسین و مأمورین را تعیین نموده برای این که مطابق ماده سابقه حدود مابین دولتین را قطع نمایند.

فقره چهارم

طرفین قرار داده‌اند که خساراتی که بعد از قبول اخطارات دوستانه دو دولت بزرگ واسطه که در شهر جمادی‌الاولی  سنه یکهزارودویست‌وشصت‌ویک تبلیغ و تحریر شده به طرفین واقع شده و هم رسومات مراعی ارسالی که تأخیر افتاده برای این که مسائل آنها از روی عدالت حل و احقاق شود از دو جانب بلاتأخیر مأمورین را تعیین نمائید.

فقره پنجم

دولت عثمانی وعده می‌کند که شاهزادگان فراری ایران (برای دانستن ماجرای شاهزادگان فراری به کتاب سفرنامه رضاقلی‌میرزا از انتشارات دانشگاه مراجعه شود) را در برسا اقامت داده و غیبت آنها را از محل مذکور و مراوده مخفیانه آنها را به ایران رخصت ندهد و از طرف دولتین علیتین تعهد می‌شود که سایر فراری‌ها به موجب معاهده ارزنته‌الروم عموماً رد شوند.

فقره ششم

تجار ایران رسم گمرک اموال تجارت خود را موافق قیمت حالیه جاریه اموال مذکوره نقداً یا جنساً بوجهی که در عهدنامه منعقده ارزنته‌الروم در سنه هزارودویست‌وسی‌وهشت در ماده ششم که دایر به تجارت است مسطور شده ادا کنند و از مبلغی که در عهدنامه مذکوره تعیین شده زیاده وجهی مطالبه نشود.

فقره هفتم

دولت عثمانی وعده می‌کنند که به موجب عهدنامه‌های سابقه امتیازاتی که لازم باشد در حق زوار ایرانی اجرا دارد تا از هر نوع تعدیات بری بوده بتوانند به کمال امنیت محل‌های مبارکه را که کأین در ممالک دولت عثمانی است زیارت کنند و همچنین تعهد می‌کنند که بمراد استحکام و تأکید روابط دوستی و اتحاد که لازم است فی‌مابین دو دولت اسلام و تبعه طرفین برقرار باشد، مناسب‌ترین وسائل را استحصال نمایند تا چنان که زوار ایرانیه در ممالک دولت عثمانیه به جمیع امتیازات نائل می‌باشند، سایر تبعه ایرانیه نیز از امتیازات مذکوره بهرور بوده خواه در تجارت و خواه در معامله سایر از هر نوع ظلم و تعدی و بی‌حرمتی محفوظ باشند و علاوه بر این بالیوزهائی که از طرف دولت ایران برای منافع تجارت و حمایت تبعه تجار ایرانیه به جمیع محل‌های ممالک عثمانیه که لازم باشد نصب و تعیین شود بغیر از مکه مکرمه و مندینه منوره.

دولت عثمانیه قبول می‌نماید و وعده می‌کند که کافه امتیازاتی که شایسته منصب و مأموریت بالیوزهای مذکوره باشد و در حق قونسول‌های سایر دول متحابه جاری شود و نیز دولت ایران تعهد می‌کند که بالیوزهائی که از طرف دولت عثمانیه به جمیع محل‌های ممالک ایرانیه که لازم بیاید نصب و تعیین شود در حق آنها و در حق تبعه تجار دولت عثمانیه که در ممالک ایران آمد و شد می‌کنند معامله متقابله را کاملاً اجری دارد.

فقره هشتم

دولتین علیتین اسلام تعهد می‌کنند که برای دفع و رفع و منع غارت و سرقت عشایر و قبایلی که در سرحد می‌باشند، تدابیر لازمه اتخاذ و اجری می‌کنند و به همین خصوص در محل‌های مناسب عسکر اقامت خواهند داد.

دولتین علیتین تعهد می‌کنند که از عهده هر نوع حرکات تجاوزیه مثل غصب و غارت و قتل که در اراضی یکدیگر وقوع می‌یابد برآیند. قرار داده‌اند عشایری که متنازع فیه می‌باشند و صاحب آنها معلوم نیست بخصوص انتخاب و تعیین کردن محلی که بعد از این دائماً اقامت خواهند کرد یکدفعه اراده اختیار خودشان حواله شود و عشایری که تبعیت آنها معلوم است، جبراً به اراضی دولت متبوعه آنها داخل شوند.

فقره نهم

جمع مواد و فصول معاهدات سابقه خصوص معاهده‌ی که در سنه هزارودویست‌وشصت‌وهشت در ارزنته‌الروم منعقد شده که بخصوصه به این معاهده حاضره الغاء و تغییر نشده مثل این که کلمه به کلمه در این صحیفه مندرج شده باشد، احکام و قوت آن ابقاء شده است و بعد از مبادله این معاهده در ظرف دو ماه یا کمتر مدتی از جانب دولتین قبول و امضاء شده و تصدیق‌نامه‌های آن را مبادله خواهند کرد.

و کان ذلک فی‌الیوم السادس عشرفی شهر جمادی الثانیه هزارودویست‌وشصت‌وسه.(اشتباه احتمالی درتاریخ قیدشده)