«

»

Print this نوشته

یادداشت سوم خطاب به خاتمی. بخش نخست / دکتر جواد طباطبایی

‌ ‌

هر شهروندی حق دارد با حکومت مستقر موجود مخالف باشد و گروهی برای مخالفت تشکیل دهد و برنامه‌ای برای تغییر یا اصلاحات اساسی داشته باشد. اما پیکار با اساس یک کشور مخالفت سیاسی نیست؛ جنگ برای نابودی کشور است که مخالفت سیاسی تنها می‌تواند در درون آن ممکن شود.

‌ ‌

taba 17

یادداشت سوم خطاب به خاتمی. بخش نخست

دکتر جواد طباطبایی  

مهم‌ترین ایراد دیدگاه‌های هواداران فدرالیسم، و دیگر نظریه‌های دربارۀ تمرکززدایی، این است که مدعیان چنین نظریه‌هایی تاریخ ایران نمی‌دانند و با توجه به تجربۀ تاریخی ایران سخن نمی‌گویند.

بسیاری از کسانی که درمان‌های گوناگونی را به دردهای ایران تجویز می‌کنند، در بهترین حالت، فعالان سیاسی و نمایندگان منافع خاصی هستند که باید از نزدیک مورد بررسی قرار گیرند. تا دو دهۀ پیش، مفهوم فدرالیسم تا حدِّ زیادی برای همین فعالان سیاسی نشناخته بود و به عقل بسیاری از آنان نیز به این نمی‌رسید که فدرالیسم می‌تواند آبی به آسیاب تجزیه‌طلبی آنان بریزد.

تا آن زمان هنوز بسیاری گمان می‌کردند می‌توان دگرگونی‌هایی در نظام مدیریت کشور ایجاد کرد. از زمانی که مائدۀ زمینی پول نفت به جمهوری باکویی نیز سرازیر شد، با به قدرت رسیدن جریان اسلام‌خواهی نوخلافتی در ترکیه، پیدایش ائتلاف‌های جدید عربی علیه ایران در منطقه، نیرومند شدن مادی قدرت‌های منطقه‌ای، بالا رفتن نرخ توسعۀ اقتصادی همین قدرت‌ها، به ثمر نشستن اصلاحات هوشمندانه در عربستان سعودی برای تبدیل شدن به قدرتی منطقه‌ای و ادعای رهبری شیخ‌نشین‌ها با ثروت‌های بادآوردۀ کلان، که تغییرات در اعماق رابطۀ نیروها را به دنبال داشت و، از سوی دیگر، ضعیف‌تر شدن تدریجی ایران، در داخل، بر اثر بی‌توجهی مسئولان به رابطۀ سیاست‌گزاری داخلی و سیاست خارجی، این تصور که گویا باید از مرزهای کشور در ورای مرزهای آن دفاع کرد، دیدگاه مبتنی بر دفاع از امّت اسلامی و تأمین سعادت بشریت، موضوع مفاد اصل‌های یک صد و پنجاه دو و دو اصل بعد از آن، بویژه بی‌اعتنایی به این اصل مهم که سیاستی که در داخل نتیجۀ مطلوبی نداشته باشد نمی‌تواند در بیرون مرزهای کشور در طولانی مدت موفق باشد، موجب شد که مسئولان نتوانند تصور روشنی از دگرگونی‌های مهمی که در داخل مرزها به وقوع می‌پیوست پیدا کنند.

تا دهۀ پیش هنوز ایران مخالفانی در داخل یا خارج داشت که می‌توانستند نیروهای ایرانی به شمار آیند، اما به دنبال دگرگونی‌های در رابطۀ نیروها در منطقه، و بیشتر از آن در سطح جهانی، جریان‌های مخالف دیگر نیز ایجاد شده است که نمی‌توان آن‌ها را «مخالفان» سیاسی در معنای دقیق کلمه خواند. هر شهروندی حق دارد با حکومت مستقر موجود مخالف باشد و گروهی برای مخالفت تشکیل دهد و برنامه‌ای برای تغییر یا اصلاحات اساسی داشته باشد. اما پیکار با اساس یک کشور مخالفت سیاسی نیست؛ جنگ برای نابودی کشور است که مخالفت سیاسی تنها می‌تواند در درون آن ممکن شود.

‌ ‌

کانال اختصاصی نشر آثار و آراء جواد طباطبایی

@javadtabatabai