«روشن بود برایم که این یعنی پایان رژیم. دیگر اصلا تردید نداشتم که این رژیم رفته است… بلافاصله اولین اقدام حکومت نظامی این بود که بیست نفری از رجال پیشین را دستگیر کرد از جمله هویدا و خود من و نصیری و خیلیها را… اصلا چه بگویم؟ جایی گفتم در این انقلاب، این جامعه خودش را برهنه کرد. خودِ خودش را نشان داد، از شاه تا گدا از چپ تا راست.»
***
گفتوگو با داریوش همایون درسال ۱۳۸۷ در ژنو سوئیس، روایتی از مشاهدات وی در مباحثی همچون تحولات دوره رضاشاه، نهضت ملی نفت و نخست وزیری دکتر محمد مصدق، کودتای ۲۸ مرداد، تشکیل و حضور در احزاب سیاسی، فعالیتهای روزنامهنگاری تاسیس سندیکای نویسندگان و خبرنگاران، دربار سلطنتی و حواشی آن، تاسیس احزاب رستاخیز و سومکا، وزارت اطلاعات و جهانگردی روزهای انقلاب و فروپاشی حکومت پادشاهی و… است.
در بخشی از این کتاب آمده است: «تلویزیون روشن بود، ناگهان گفتند که شاه پیامی دارد و شاه ظاهر شد و درهم و شکسته و با لکنت زبان و روحیهای بسیار خراب و به حال نیمهگریه و یک نطقی هم خواند که سراپا التماس و درخواست و آنجا هم گفت که «من پیام انقلاب شما را شنیدم» و بگذارید خلاصه من خودم رهبر انقلاب باشم. اجازه بدهید، تمنا میکنم. همهاش التماس بود و بعد حکومت نظامی را اعلام کرد ولی باز گفت نترسید این هیچ کاری نمیکند، هیچ وحشتی نداشته باشید. خب چرا حکومت نظامی میدهید؟ و ما هم متحیر، نمیدانستیم چه بگوییم. واقعا نمیدانستیم چه بگوییم. بهت زده شده بودیم… میدیدم اینها با اراده آزاد، به میل و هوای دل خودشان به قول سعدی، دارند نابود میکنند خودشان را و خیال میکنند که با این کارها میشود جلوی این انقلاب را گرفت.»
«روشن بود برایم که این یعنی پایان رژیم. دیگر اصلا تردید نداشتم که این رژیم رفته است… بلافاصله اولین اقدام حکومت نظامی این بود که بیست نفری از رجال پیشین را دستگیر کرد از جمله هویدا و خود من و نصیری و خیلیها را… اصلا چه بگویم؟ جایی گفتم در این انقلاب، این جامعه خودش را برهنه کرد. خودِ خودش را نشان داد، از شاه تا گدا از چپ تا راست.»
چاپ نخست کتاب «آیندگان و روندگان» به کوشش حسین دهباشی در ۴۹۵ صفحه، رقعی، جلد سخت همراه با نمایه، اسناد و چکیده انگلیسی با بهای ۳۳ هزار تومان توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران منتشر شده است.