تحولات در مصر و اردن و لبنان با تغییری در گرده کار سازمانهای چریکی عرب همزمان شده است. از یک جانب ارزیابی مجددی در سیاست است و درجه معینی از سختگیری، و از جانب دیگر دگرگونی در تاکتیکها و گذر از مرحله آسانتر به مرحله دشوارتر و شاید مؤثرتر.
خون و مرکب
آیندگان ۱۷ تیر ۱۳۴۸
داریوش همایون
تحولات در مصر و اردن و لبنان با تغییری در گرده کار سازمانهای چریکی عرب همزمان شده است. از یک جانب ارزیابی مجددی در سیاست است و درجه معینی از سختگیری، و از جانب دیگر دگرگونی در تاکتیکها و گذر از مرحله آسانتر به مرحله دشوارتر و شاید مؤثرتر.
در دوسال نخستین پس از جنگ شش روزه، چریکها خود را با برچیده شدن تشکیلاتشان در ساحل غربی رود اردن روبرو دیدند. مقامات اشغالی اسرائیل هر چه زودتر حوزهها و فعالین وابسته به الفتح و جبهه مردم فلسطین را به درجات زیاد بیاثر کردند و حضور نیروهای آنان ریشه گرفتن مجدد سازمانههای چریکی در سرزمینهای اشغالی را تنها در حدود معینی امکانپذیر ساخت.
در نتیجه مبارزات چریکها بیشتر به اعزام دستههای کوچک خرابکار به ساحل غربی رود اردن و حملاتی به هواپیماهای اسرائیلی در فرودگاههای بینالمللی یا در آسمان و تیراندازی به هدفهای غیرنظامی اسرائیلی از پناه خاک اردن یا لبنان یا سوریه منحصر گردید. دستههای خرابکار عموماً پیش از انجام مأموریت خود گرفتار یا کشته یا فراری شدند، حمله به هواپیماها پس از ضربشصت اسرائیلیها در بیروت متوقف گردید و تیراندازی به خاک اسرائیل یا سرزمینهای اشغالی اسرائیل با حملات انتقامی که شدت روزافزونی یافت پاسخ داده شد.
در این مدت با آنکه سازمانهای چریکی خود را به عنوان قهرمانان مسلم تودههای عرب تثبیت کردند در دو جبهه زمینه را اندک اندک از دست دادند. نخست در جبهه تشکیلاتی که به صورت رویش قارچ مانند سازمانهای بیشمار چریکی، و عموماً معارض یکدیگر، تجلی کرد و دوم در روابط با حکومتهای عرب که پیوسته از قوت گرفتن چریکها نگرانتر میشدند و مخاطره سازمانهای چریکی را برای خود به مراتب بیشتر و فوریتر از خطر آنان برای اسرائیل میدیدند.
حمله چریکها به خط لوله «تاپلاین» که نفت عربستان سعودی را به مدیترانه میرساند بهانهای به دست محافلی در دنیای عرب داد که تعرض خود را آشکار کنند. هیکل، سخنگوی غیررسمی عبدالناصر، در مقالهای چریکها را متهم کرد که بیش از خون مرکب جاری کردهاند.
رئیس جمهور لبنان پس از چندماه بحران حکومتی بر سر موضوع روابط با چریکها جرئت آن را یافت که صریحاً اخراج آنان را از خاک لبنان بخواهد و ملکحسین در یک ترمیم کابینه وزیران هوادار چریکها را برکنار و پسرعموی خود را به فرماندهی ارتش منصوب کرد با این مأموریت که چریکها را در داخل اردن به زیر فرمان ارتش اردن درآورد و واحدهای کماندوی خاص تشکیل دهد.
این تاکتیک آخری از طرف بیشتر حکومتهای عربی پیرامون اسرائیل به کار گرفته شده است. عراق که اردوهای فدائیان را عملا در محاصره دارد سازمانهائی دستنشانده خود برای «رهائی فلسطین» تشکیل داده است.
عربستان سعودی حقوقبگیران خود را در سازمانهای چریکی دارد و سوریه سازمان «صاعقه» را به رقابت الفتح تشکیل داده است که متمایل به مصر است. این سازمانها بر سر افتخارات با هم در مبارزهاند و غالباً یک عمل تروریستی را چند سازمان چریکی مدعی میشوند.
این سختی روزافزون روش حکومتهای عرب که اجازه نمیدهند خاک آنها به صورت پایگاه آزادی برای عملیات چریکها درآید و فعالیت آنان را تنها به عنوان دنباله مبارزات ارتشهای خود ـ و در نتیجه زیر کنترل خود ـ میخواهند، سبب شده است که فدائیان بیش از پیش متوجه بردن مبارزه به داخل خاک اصلی اسرائیل گردند.
تا کنون تیراندازی و موشکپرانیهای آنان تنها مایه آزار رساندن ساکنان آبادیهای مرزی اسرائیل میشد و بی آنکه زیان مادی و معنوی چندانی به بار آورد، موجب عملیات انتقامی شدیدی از جانب اسرائیل میگردید که ساحل شرقی اردن را نیمه ویرانه کرد و بیم آن میرفت لبنان را به روز اردن دومی بیاندازد.
با آغاز حملات به هدفهای داخل خاک اصلی اسرائیل ـ مأموریتهائی از قبیل انهدام لوله نفت در کیشون، انفجار بمب در اورشلیم و تلاویو و ویران کردن قسمتی از خط انتقال برق در ایلات ـ فائیان عرب به افکار عمومی دنیای عرب میخواهند ثابت کنند که آنچه بر زمین میریزند خون است و نه مرکب و مبارزهٔ آسانتر برای خود و گرانتر برای تودههای عرب را با تاکتیکهائی جانشین کردهاند که اثرش برای اسرائیل گرانتر خواهد بود نه بر حکومتهای عرب میزبان سازمانهای چریکی.
ولی این دعوی آخری محل تردید است. سیاست تلافی اسرائیلیها بر اصل «هفت دندان به جای یک دندان» استوار شده است چنان که نخست وزیر آن کشور گفته است. کماندوهای اسرائیل در ده روز گذشته سخت در پشت خطوط اعراب دست به کار بودهاند. شبکه آبیاری غور در اردن و مراکز انتقال برق در کرانههای نیل و پایگاههای نظامی و ارتباطی مصری به فراوانی مورد حمله قرار گرفتهاند. هر ضربتی با ضربتهای سخت پاسخ گفته شده است.
اما چریکهای عرب در دو هفته گذشته خود را در وضعی قرار دادهاند که کمتر از گذشته آسیبپذیر است. روابط آنها که با هر حکومت عربی رو به وخامت بود بهتر شده است و قدرشان در چشم تودههای عرب بالاتر رفته است. در عین حال آنها اسرائیلیها را وادار کردهاند نیروهای خود را پراکندهتر گردانند و جبهه دومی در خاک اسرائیل گشودهاند.
این مبارزه طبعاً مؤثرتر خواهد بود و تا وقتی اسرائیل یا از طریق اقدامات امنیتی داخلی و یا با عملیات تلافیجویانه بیرحمانهتر در خارج، تاکتیک تازه فدائیان را بیاثر نکند روزگار بر او دشوارتر خواهد گذشت.