«

»

Print this نوشته

مسئله جلوگیری از جنگ است، روابط عمومی‌نیست

بخش ۱

            ایران ماهیت برتر

مسئله جلوگیری از جنگ است، روابط عمومی‌نیست

 ‌

ــ علیرغم مخالفت‌های مردم و ادامه کشمکش در درون دستگاه حکومت، دولت و حامیانش چنان رفتار می‌کنند که گوئی جایشان محکم است و به آنچه خواسته‌اند رسیده‌اند. ارزیابی شما چیست؟

 ‌

داریوش همایون ــ در کوتاه مدت جایشان محکم است به ویژه که در گرماگرم مذاکرات حیاتی با آمریکا کسی قایق حکومت را واژگون نخواهد کرد. اما به آنچه می‌خواستند نرسیده‌اند و برایش می‌کوشند. آنها می‌خواهند دست گشاده‌تری بر مخالفان خود داشته باشند ــ آنچه خامنه‌ای نمی‌پذیرد زیرا خودش در برابر قدرتی مهار ناپذیر برهنه خواهد ماند. در چند ماه آینده همه چیز زیر سایه مذاکرات در ژنو خواهد بود.

 ‌

ــ انجام مذاکرات اتمی‌با گروه دولت‌های ۵+۱ و در حاشیه آن مذاکره مستقیم نماینده ارشد هیئت ایرانی با نماینده آمریکا را برخی چه در میان طرفداران رژیم و چه مخالفین در عمل به حساب عادی شدن اوضاع و تثبیت رژیم می‌گذارند. آیا چنین برداشتی درست است؟

 ‌

داریوش همایون ــ اگر حکومت احمدی‌نژاد بتواند در ژنو به توافق رضایت‌بخشی برای مراکز قدرت در رژیم دست یابد می‌باید از بیش از تثبیت رژیم دم زد. باز کردن گره روابط با آمریکا یا دست کم برطرف کردن فشار اقتصادی و خطر نظامی‌ پیروزی‌هائی هستند که سی سال جناح‌های رژیم بر یکدیگر ناممکن گردانیده‌اند. هنوز هم مسلم نیست با همه سودهای آشکاری که دارد امثال احمدی‌نژاد چه ‌اندازه به آن برسند.

ــ شما پیش از این، سیاست تحریم غرب علیه ایران در مقابله با خطر دستیابی جمهوری اسلامی ‌به سلاح اتمی ‌را درست می‌دانستید. در اوج‌گیری خطر حمله نظامی ‌به ایران، زمان بوش، در حالی که مذاکرات غیرمستقیمی ‌هم با ایران جریان داشت، آن مذاکرات را «جزئی از استراتژی درگیری نظامی» از سوی دو طرف ارزیابی می‌کردید. در آن زمان برای جلو گیری از فشار برخی محافل ایرانی و بین‌المللی برای حمله به ایران از تحریم دفاع می‌کردید. در باره دورِ جدیدِ مذاکرات چطور؟ آیا خطر حمله به ایران و همچنین موضوع تحریم با این مذاکرات منتفی نشده‌اند؟

 ‌

داریوش همایون ــ درگیری نظامی‌اکنون برای حکومت اوباما نه یک استراتژی بلکه وسیله وارد آوردن فشار است و هیچ کنار گذاشته نشده است. همین چند روز پیش خبر بسیار معنی داری از وزارت دفاع آمریکا انتشار یافت که چند ده میلیون دلار برای ساختن بمب‌های خارا شکن (ما برای bunker در فارسی معادلی نداریم که با شکن ترکیب شود؛ پناهگاه‌شکن نازیباست) و سوار کردن آن‌ها بر بمب افکن‌های B۱ درخواست کرده‌اند.

تحریم از آن نیز گزینه‌ای نزدیک‌تر است و اگر جمهوری اسلامی ‌باز بخواهد وقت بخرد با سختگیری‌های بیشتری روبرو خواهد بود که پایانش‌ جنگ خواهد بود. به سود همه ماست که این بحران با مذاکره پایان یابد. تا آنجا هم که به توافق‌های گسترده‌تر، حتی برقراری روابط بر می‌گردد من هیچ اشکالی نمی‌بینم. مبارزه با رژیم از واشینگتن نمی‌گذرد.

 ‌

ــ اصلاح‌طلبان آغاز مذاکرات مستقیم و قول‌های همکاری را که از سوی سران حکومت داده شده است، وسیله برخورد به دولت احمدی‌نژاد نکردند. آیا اگر آنها هم می‌بودند، همین سیاست را در پیش می‌گرفتند، یا این امر مسئله‌ای است که با سرنوشت تمام نظام گره خورده است؟

 ‌

داریوش همایون ــ چنانکه اشاره شد رابطه با امریکا مسئله حیاتی رژیم است و اصلاح‌طلبان و سران جنبش سبز پیش و بیش از احمدی‌نژاد می‌خواسته‌اند مذاکرات را آغاز کنند. آنها در برنامه اتمی ‌نیز اختلافی با رئیس جمهوری ندارند.

 ‌

ــ کم نیستند هموطنانی از میان مخالفین سرسخت حکومت اسلامی ‌که از اساس مخالف سیاست تحریم اقتصادی به منظور فشار بر حکومت هستند، با این استدلال که تحریم جز فشار بیشتر بر گردهٔ مردم و به ویژه قشر‌های کم درآمد جامعه، تأثیر دیگری نخواهد داشت. آیا با نگاه به کره شمالی، میانمار و نزدیک به شش دهه تحریم حکومت سوسیالیستی کوبا نباید حق را به مخالفین تحریم داد؟

داریوش همایون ــ در اینکه بیشتر فشار تحریم بر مردم به ویژه لایه‌های کم درآمد‌تر وارد خواهد شد تردید نمی‌توان داشت ولی اگر تحریم‌ها جدی باشد رژیم و سپاه پاسداران نیز بی‌آسیب سخت بدر نخواهند رفت و انگیزه لازم برای مذاکره خواهند یافت زیرا ــ و این بسیار مهم است ــ بهای برطرف کردن تحریم و کنار آمدن با آمریکا در مسئله اصلی برنامه اتمی‌ برای هیچ گروهی در رژیم اسلامی ‌سنگین نیست. از سه کشوری که نام بردید کره شمالی را نه با هیچ حکومت دیگری می‌توان مقایسه کرد و نه اصلا در دنیای ما زندگی می‌کند. در دو کشور دیگر، سران میانمار یا کوبا اگر به آمریکا و غرب تسلیم شوند می‌باید از حکومت به زیر آیند. جمهوری اسلامی ‌برای توافق محدود اتمی ‌با آمریکا همین بس که راضی به پذیرفتن کمک‌های فنی غرب برای برنامه اتمی‌ صلح‌جویانه باشد و تن به برداشتن تحریم‌ها و پس گرفتن آنچه از پول‌های سپرده ایران مانده است بدهد. مشکل آن مخالفان در جای دیگر است. آن‌ها به بازار داخلی، از مقامات رژیم تا افکار عمومی ‌به تصور خودشان، می‌اندیشند.

 ‌

ــ بعضاً گفته می‌شود که افزایش فشارهای مالی مردم ایران را محتاط‌ و به ویژه‌ از دخالت در سیاست دور می‌سازد و دست رژیم را در خریدن و وامدار کردن فقیر‌ترین قشر‌های جامعه به یاری درآمد نفتی باز‌تر می‌کند؟

 ‌

داریوش همایون ــ این درست است ولی در موضوع تحریم تا آنجا که به سران رژیم مربوط می‌شود مردم چندان در شمار نمی‌آیند. عمده سود و زیان خودشان است و چنانکه در بالا آمد هزینه یک توافق اتمی‌ بسیار برایشان کمتر از تحریم اقتصادی است که هم اکنون نیز با آن آسوده نیستند.

 ‌

ــ همچنین ‌کم نیستند کسانی که می‌خواهند عادی سازی مناسبات با حکومت اسلامی، به تأمین حقوق و آزادی‌ها در ایران، موکول شود. بسیاری می‌خواهند بجای مطرح کردن مثلاً توقف غنی سازی اورانیوم، پرونده نقض حقوق بشر از سوی حکومت در ایران روی میز مذاکره گذاشته شود. زمینهٔ واقعی طرح این گونه مطالبات و شعار‌ها در حل بحران میان حکومت اسلامی ‌و غرب و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا به چه میزان است؟

 ‌

داریوش همایون ــ این سخنان شعار است و جنبه رفع تکلیف دارد و در شرایط کنونی که حکومت اسلامی ‌پیوسته به ساختن بمب نزدیک‌تر می‌شود نامربوط است. نخست، مشکل غرب فوری، و گشوده شدن صندوق پاندورای اتمی ایران است نه جنایاتی که مانند‌های آن و بد‌تر از آن هر روز از چین تا کنگو روی می‌دهد؛ و دوم، هیچ دولتی برای رعایت حقوق بشر مردم ایران از همدردی و فشار زبانی بیشتر نخواهد رفت ــ چنانکه با ده‌ها رژیم مانند یا بد‌تر از جمهوری اسلامی ‌می‌کنند. این دوستان سخن دل خود را می‌گویند و انتظار دارند که دیگران منافع ملی خود را فدای دل آنها کنند. باید ببینیم که می‌خواهیم مسئولانه جلو خطر را برای میهن خود بگیریم یا دنبال روابط عمومی ‌هستیم.

به همین ترتیب کسانی که انتظار دارند آمریکائیان مثلا به آزاد بودن یا سرعت اینترنت در ایران چنان اهمیتی دهند که سلاح تحریم را برای متوقف کردن برنامه بمب اتمی ‌از دست بنهند متوجه وخامت موضوع نیستند. یک طرف معادله اتمی ‌جنگ است، زمان نیز به تندی می‌گذرد.

 ‌

ــ در باره حکومت اسلامی‌ همیشه این تحلیل وجود داشته است که برای فرار از بحران‌های داخلی و کشاندن مردم ایران با بهره‌گیری از روحیه قوی میهن‌دوستی ملت ــ به پشت سر خود دست به بحران‌آفرینی در سطح بین‌المللی می‌زند. خود شما همواره گفته‌اید؛ هیچ چیز بیشتر از خطر تهدید تمامیت و یکپارچگی ملت و کشور، به مبارزات دمکراتیک ما علیه رژیم صدمه وارد نمی‌کند. با استناد به چنین نظراتی آیا نمی‌توان گفت که کاهش بحران بیرونی به خودی خود دست آزادیخواهان داخل را در مبارزه با رژیم باز‌تر می‌کند؟

 ‌

داریوش همایون ــ همین طور است. مسئله یکپارچگی یا تمامیت ایران برای بسیاری شاید اکثریتی از مخالفان جدی حتی وجودی رژیم اسلامی‌ چنان اهمیتی دارد که هر موضوع دیگری را زیر سایه می‌برد. از آن سو در گروه‌های به اصطلاح هویت‌طلب‌‌ همان گونه که در جنبش سبز می‌بینیم، مبارزه با رژیم اهمیتی ندارد. آن‌ها در رویداد‌های پس از بیست و دو خرداد عملا کناری ایستادند. اکنون اگر خطر خارجی برطرف شود مبارزان بی‌اعتنا به آنها که مسئله ایران برایشان اهمیتی ندارد می‌توانند همه نیروی خود را صرف آزادی مردم ایران از هر قوم و مذهب کنند.

با اینهمه نمی‌باید پنداشت که رژیم برای کشاندن مردم به پشت سر خود حتما در موضوع اختلاف بر سر برنامه اتمی ‌با آمریکا ادامه بحران را ترجیح خواهد داد. هر موفقیتی در این بحران به سود رژیم تمام خواهد شد و دست آن را نیرومند‌تر خواهد کرد.

 ‌

 ـ آیا اساساً چشم دوختن به بیرون برای پیش ‌بردن امر درون درست است؟ آیا اگر مردمی ‌در شکست دادن رژیم استبدادی و ضد مردمی ‌خود توانا باشند، دیر یا زود جهانیان در مقابل چنین مردمی ‌سرفرود نخواهند آورد؟

داریوش همایون ــ ما خودمان اعتراض می‌کنیم که چرا جمهوری اسلامی ‌ایران ما را فدای لبنان و غزه و ونزوئلا می‌کند (این فهرست دراز‌تر می‌شود) و آنگاه انتظار داریم دیگران منافع استراتژیک و اقتصادی خود را فدای حقوق ما کنند. سیاست واقع‌گرایانه از هر کس آنچه را که به سود معقول اوست در نظر می‌گیرد. به سود جهان غرب است که حکومت ایران ــ هر حکومتی که بر قلمرو کشور تسلط دارد ــ ماجراجوئی را کنار بگذارد و نفت و گاز هر چه بیشتر بفروشد و کالا‌ها و خدمات هر چه بیشتر وارد کند. آنچه حکومت با مردم ایران می‌کند مسلما همدردی و پشتیبانی را در محافل معین و به درجات معین بر می‌انگیزد ولی تا حدی که به منافع ملی بر نخورد ــ می‌توانند به روسیه و چین تا عربستان سعودی بنگرند.

تحریم کمرشکن جمهوری اسلامی ‌به دلیل نقض حقوق بشر و پشتیبانی از مبارزه مردم ایران خیال‌بافی است. آمریکائیان در موضوع بسیار حاد‌تر اتمی ‌شدن رژیمی ‌مانند جمهوری اسلامی ‌نتوانسته‌اند چنان تحریمی ‌را عملی سازند. انتظار اینکه با تحریم اقتصادی و دیپلماتیک، رژیم سرنگون شود و آنگاه بحران اتمی ‌نیز فیصله یابد از آن هم خیال پردازانه‌تر است. موثر‌ترین تحریم‌ها بر ضد آفریقای جنوبی آپارتاید بود که ۱۷ سال کشید تا به نتیجه رسید و افریقای جنوبی دور افتاده از مهم‌ترین صادر کنندگان نفت و گاز در حساسترین منطقه جهان نبود. این «راه‌حل»‌ها‌‌ همان‌گونه که گفته شد رفع تکلیف است نه چاره‌جوئی برای مهم‌ترین مسئله ملی ما در شرایط کنونی.

چنانکه ۲۲ خرداد نشان داد هر حرکت مردم ایران از پشتیبانی افکار عمومی‌ جهانی بر خوردار خواهد شد و از این جبهه نمی‌باید غافل بود ولی این جبهه‌ای فرعی است و‌‌ همان گونه که اشاره کردید اصل خود ما هستیم.

 ‌

تلاش ـ با تشکر از شما.

مهر ماه ۱۳۸۸