«

»

Print this نوشته

بحران اتمی، تحریم و جنگ

بخش ۶

            سیاست و احزاب

بحران اتمی، تحریم و جنگ

ــ در بارة حوادث دوران جنگ هشت سالة ایران و عراق، سیاست‌های تأثیرگذار بر این جنگ و چگونگی خاتمه آن جدالی سخت میان حکومت کنندگان امروز و اداره کنندگان آن روز کشور جریان دارد. واقعیت در پس این جدال و ربط آن با شرایط و سیاستهای امروز چیست؟

داریوش همایون  ــ بیم درگیری نظامی با امریکا در ایران بالا می‌گیرد و در چنین فضائی بسیاری کسان به یاد ماه‌های پایانی جنگ با عراق و کاسه زهر معروف می‌افتند. پیش کشیدن موضوع آتش‌بس با عراق از سوی دو بارفروش پیشین که در آن جنگ مصیبت بار به سپهسالاری رسیدند جز این توضیحی ندارد که می‌خواهند ضمن کوبیدن موسوی راه را بر مصالحه ببندند. اگر جلو نبوغ استراتژیک آن بارفروشان گرفته نشده بود بسیجیان یک بار مصرف اکنون در بغداد ــ اگر نه «قدس» ــ می‌بودند. در بحث‌های کنونی علاوه بر زدو خورد‌های سیاسی یک نگرانی واقعی به سرنوشت ایران هست که می‌باید از سوی مردم پشتیبانی شود.

ــ حلقة تحریم‌ها هر روز تنگ‌تر می‌شود. و نتیجه اجتناب ناپذیر آن، ضعیف‌تر شدن توان کشور و از جمله بنیه نظامی و دفاعی آن است. با نگاه به این روند آیا باز هم می‌توان گفت که تحریم‌ها از یک حمله نظامی پیشگیری می‌کنند؟ خطر این حمله چه میزان است؟

داریوش همایون  ــ تحریم‌های روزافزون اگر بطور جدی اجرا شود در شرایط اقتصادی کنونی ایران می‌تواند کمرشکن باشد ــ از جمله بنیه دفاعی و اراده رویاروئی با قدرت نظامی امریکا را ضعیف کند که تحول مثبتی خواهد بود زیرا جلو ماجراجوئی‌های گروه تازه سینه زنان را که جانشین مانند‌های آن بارفروشان شده‌اند خواهد گرفت. تا هنگامی که تحریم‌ها اجرا و تاثیرشان آشکار نشود حمله نظامی در کار نخواهد بود. از همین جاست که می‌باید از تحریم‌ها با همه آسیب‌هایشان به عنوان شر کوچک‌تر پشتیبانی کرد.

ــ در هر صورت «گزینه» حمله نظامی به ایران در ده ساله گذشته هرگز کنار گذاشته نشد و هر از گاهی یکی از مسئولین بلند مرتبه غربی انگشت تهدید را بلند می‌کند. سران جنبش سبز و افرادی از درون حکومت نسبت به پیامد تحریکات و سیاست‌های ماجراجویانه دولت احمدی‌نژاد هشدار می‌دهند و خامنه‌ای و حامیان سپاهی ـ امنیتی وی، هشدار دهندگان را به گردن خم کردن و تسلیم و ترس د ربرابر «دشمن» متهم می‌کنند.

کدام رویکرد می‌تواند زمینة مناسبی برای یک حمله نظامی بدست دهد؛ گردنکشی‌ها و تهدید‌ها و مانورهای و نمایش‌های حکومتی یا هشدارهای مخالفین که در عمل این پیام را به گوش می‌رساند که ما قادر به دفاع از کشور خود در صورت یک حمله نظامی نیستیم؟

داریوش همایون  ــ اظهارات گاهگاهی مقامات امریکائی در باره گزینه نظامی بخشی از جنگ روانی است که با این همه می‌باید جدی گرفت. هر توهمی در ابعاد و درجه مخالفتی که به ویژه در امریکا و اسرائیل با بمب اتمی جمهوری اسلامی هست استقبال از مخاطره مسلم خواهد بود.

لاف و گزاف‌های سران رژیم کسی را نمی‌ترساند. امریکائیان می‌باید دست کم به اندازه منتقدان سیاست خارجی رژیم از توانائی نظامی واقعی جمهوری اسلامی آگاه باشند. مسئله برای طراحان پنتاگون توانائی دفاعی ارتشی نیست که نیروی هوائی ندارد و نیروی دریائی‌اش از ناوچه‌ها تجاوز نمی‌کند و دفاع موشکی‌اش از امواج موشک‌های دور پرواز برنمی آید. همچنین هیچ کس یک نیروی نظامی را که انرژی‌اش یا در سرکوب جنبش مردمی و یا از آن بیشتر در کار و کسب و قاچاق و خرید و فروش صرف می‌شود جدی نمی‌گیرد. مسئله برای طراحان پنتاگون پیامد‌های یک ضرب شصت نظامی بر ضد کشوری مانند ایران است. هیچ کس نمی‌تواند آن پیامد‌ها را پیش‌بینی کند ولی کمترین تردیدی نیست که بسیار وخیم خواهد بود. آنها که در ایران جرئت کرده‌اند و هشدار می‌دهند بر خلاف دارو دسته احمدی‌نژاد مردمانی میهن دوست و دلسوز هستند. سخنان آنها و وجود یک جریان نیرومند ضد برنامه بمب اتمی در ایران سودمند و عامل مثبتی در محاسبات امریکائیان است.

ــ پیش از برآمد جنبش سبز، چه در بیانیه‌های مطالبه محور و چه در سخنان نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری مخالف احمدی‌نژاد، بر رفع بحران در روابط بین‌المللی تکیه شده بود. امروز نیز سران و سخنگویان جنبش سبز در این بحث درگیرند. این سخنان و نظرات تا کجا می‌توانند ظرفیت و ژرفای لازم را در تغییر وضعیت ایران در جامعه بین‌المللی داشته باشند، آن هم پس از این همه سیاست‌های زیان آور؟

داریوش همایون  ــ اختلاف نظر‌ها برسر برنامه اتمی جمهوری اسلامی با برقراری تحریم‌های تازه هم شدت گرفته و هم از پرده بیرون افتاده است. ایران چه اندازه می‌باید برای تحقق رویای خامنه‌ای‌ها و احمدی‌نژاد‌ها هزینه بپردازد؟ در خود محافل حکومتی نیز نگرانی از آینده رژیم اسلامی روزافزون است. همه می‌دانند که رژیم چه اندازه منفور و متزلزل شده است. پیوستن روسیه به امریکا در تلاش‌های جلوگیری از رژیم ضربه کاری آخری را بر سیاست خارجی احمدی‌نژاد وارد کرده است و کنار کشیدن (گذاشتن) خفت‌بار ترکیه و برزیل که از خوان یغمای رژیم بهره‌ای می‌جستند هیچ گزینه‌ای باقی نگذاشته است. تاکتیک‌های تاخیری دیگر به جائی نمی‌رسند و پیچ تحریم‌ها در این احوال سفت‌تر می‌شود. دست منتقدان چندان نیز تهی نیست و اکنون می‌توان انتظار داشت که سپاه نیز به جبهه مصالحه و کنار گذاشتن برنامه بمب بپیوندد. فرماندهای فربه سپاه کمترین علاقه‌ای به خطر انداختن میلیارد‌های خود ندارند. جمهوری اسلامی پیشنهاد تازه‌ای برای گفتگو‌ها آماده کرده است که امید است مانند معمول برای وقت کشی نباشد.

همه این‌ها کمک می‌کند که در حکومت امریکا دست مخالفان حمله نظامی نیرومند‌تر شود.

ــ یکبار دیگر به دورة جنگ هشت ساله باز گردیم، به منظور مقایسه‌ای میان روحیه استقامت مردم در دفاع از کشور در آن روز و امروز. با توجه به گستره نارضائی و بیزاری از حکومت کنونی، آیا می‌توان‌‌ همان از خودگذشتگی ملی را انتظار داشت؟

داریوش همایون  ــ مردم ایران البته از فضای کلید‌های پلاستیکی بهشت ساخت تایوان و امواج مین روب‌های انسانی بیرون آمده‌اند ولی اراده دفاع از سرزمین به‌‌ همان نیرومندی است. در واقع یکی از عوامل بازدارنده امریکائیان، دورنمای گرد آمدن مردم در پشت جمهوری اسلامی در صورت حمله نظامی است. نارضائی در جای خود هست ولی تجاوز به ایران بکلی موضوع دیگری است.

ــ وجود و پویائی جنبش سبز و نمایش هرچه بیشتر جدائی میان ملت و حکومت کنونی آیا می‌تواند به عنوان عنصر پیشگیری از حمله نظامی به ایران نقشی داشته باشد؟

داریوش همایون ــ در بیـرون کسـانی پیدا شـده‌اند که راه‌حل جنبش سبز و انقلاب مخملی را برای

حل مسئله اتمی به امریکائیان توصیه می‌کنند. ولی امریکائیان گوش به تیک تیک ساعت بمب اتمی رژیم دارند و نمی‌توانند منتظر انقلاب مخملی که برخلاف برنامه اتمی پیش‌بینی پذیر نیست بمانند. این راه‌حل‌ها پرونده پسند است و هیچ سودی ندارد.

ــ سختی و تنگی روز افزون روزگار در اثر تحریم‌ها و به موازات آن افزایش فشارهای حکومتی، ملت را به درجه استیصال می‌رساند و آنان را از نظر روحی آماده پذیرش راه‌هائی برای تغییر سریع وضعیت می‌کند. کم نیستند کسانی که می‌گویند؛ سران جنبش سبز نه می‌خواهند و نه می‌توانند تغییری در وضعیت بدهند. افت جنبش سبز پیامد این ناامیدی و دل بریدن است.

داریوش همایون  ــ جنبش سبز برنامه زمان بندی شده ندارد و در کار تغییر بنیادی جامعه و فرهنگ و سیاست ایران است. از افت آن سخن نمی‌توان گفت. جنبش اکنون در نوشته‌ها و گفتارهائی بازتاب می‌یابد که نشان می‌دهد چه اندازه پیام آن پیش رفته است. جنبشی که از انتخابات سرگرفت اکنون همه چیزهائی است که جمهوری اسلامی نیست. توده‌های بزرگ مردم، از روشن‌ترین عناصر جامعه، می‌دانند چه می‌خواهند و با هر دو پای خود بر زمین آزادی و پیشرفت ایستاده‌اند. سران جنبش سبز در محدوده‌های بسیار تنگی عمل می‌کننند و دیگران هم اگر خطر کنند و به ایران بروند‌‌ همان محدودیت‌ها را خواهند داشت. اما این راه‌حل که زیر بمب و به دست سربازان امریکائی به تغییر سریع اوضاع برسیم تنها به کار‌‌ همان درماندگان می‌خورد.

ــ کسانی که به دنبال تغییر سریع وضع هستند بر احتمال وقوع یک حمله «دقیق» و «حساب شده» انگشت می‌گذارند که بتواند کار حکومتی را که این چنین موجودیتش هستی کشور را به خطر انداخته، بسازد. با همه تبلیغات در بارة تکنولوژی جنگی «هوشمند» چنین افکاری چقدر «دقیق» و افق دید آنها چقدر گسترده است؟

داریوش همایون  ــ بمب‌های هشیار می‌توانند آماج‌ها را با کمترین صدمات جانبی نابود کنند و سلاح هائی با صرفه هستند که نیازی به «فرش بمب» جنگ دوم تا جنگ ویت‌نام نمی‌گذارند. ولی برای بمباران آماج‌های اتمی در ایران می‌باید زیر ساخت ارتباطی، و هرچه به دفاع ضد هوائی و دریائی ارتباط می‌یابد از جمله نیروگاه‌ها و بندر‌ها نابود و ویران شود. از آن گذشته نیروی مهاجم می‌باید توان تلافی برای دشمن زخم خورده نگذارد. از بمباران هشیار و دقیق ایران که با همه کوشش‌ها کاملا هشیار و دقیق نخواهد ماند کشوری بدر خواهد آمد که باز سازی‌ش به سال‌ها خواهد کشید.

ــ با نگاه به دو جنگ در همسایگی ایران و نتایج تکان دهندة آن، گفته می‌شود که اشغال ایران در برنامه نیست. عبرت ما از این دو جنگ چیست، حتا اگر ایران توسط سپاه بیگانه اشغال نشود؟

داریوش همایون  ــ پس از عراق و افغانستان (دو بار) دیگر اشغال هیچ کشوری در برنامه نخواهد بود. ایران با این جمعیت و وسعت از همه کمتر. ولی لازم نیست کار به اشغال ایران بکشد. سه دهه جمهوری اسلامی چنان شیرازه کشور را از هم گسیخته است که با نخستین برهم خوردگی اوضاع از هر سو نیروهای تجزیه و هرج و مرج سربر خواهند آورد و هیچ معلوم نیست از میان مه جنگ چه ایرانی بدر آید.

پرشور‌ترین هواداران جمهوری اسلامی نیز اگر به سود شخصی خویش بیندیشند با بد‌ترین مخالفان رژیم در کشیدن فیوز بمب اتمی همداستان خواهد شد. در اینجا پای مصلحت ملی در میان است. ما از هرکسی در رژیم که در پی برطرف کردن بحران اتمی باشد پشتیبانی می‌کنیم.

ــ با سپاس از شما

مرداد ماه ۱۳۸۹