ایشان از راه طفره و مغلطه این مسئله را به میان آوردند که محمره ملک ما است، از توابع بصره و بغداد محسوب میشود، ما رعیت و عاصیان دولت خود تزکیه کردهایم. حالا که دولت ایران ادعای ملکیت محمره را مینماید و به آن سبب خسارات و ترضیه میخواهد در این صورت دو فقره محل نزاع میشود. یکی حال و دیگری محل.
رساله تحقیقات سرحدیه
اشتباهات حاج میرزا آقاسی
آیندگان ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۸
قشون عثمانیه بدون مانع و بلافاصله وارد شهر شده، تمامی خانهها و کاروانسرا و انبارها را که با اموال تجار دولتعلیه پر بود و غارت و خیرگی بینهایت کرده، رجال آنجا را قتل و دستگیر و صبیان و نسوان آنها را اسیر و به بغداد مراجعت نمودند. این خبر که در دور هرات بسمع امنای دولت جاوید ثبات رسید، شکایتنامه شدید به اولیای دولت عثمانیه نوشته، بواسطه فدوی که آن ایام به عنوان سفارت کبری در اسلامبول اقامت داشت، مدعی ترضیه و خسارت گشتند. فدوی نیز بعض سفرای دولت متحابه را با خود شریک ساخته و دو سه مجلس با وزیر دول خارجه و یک مجلس با صدراعظم آن دولت در این باب گفتگو و حقیقت دولتعلیه را در ادعای خسارت و ترضیه مذکوره به ایشان ثابت کرد.
ایشان از راه طفره و مغلطه این مسئله را به میان آوردند که محمره ملک ما است، از توابع بصره و بغداد محسوب میشود، ما رعیت و عاصیان دولت خود تزکیه کردهایم. حالا که دولت ایران ادعای ملکیت محمره را مینماید و به آن سبب خسارات و ترضیه میخواهد در این صورت دو فقره محل نزاع میشود. یکی حال و دیگری محل.
اگر ثابت گردید که محل یعنی محمره و توابع ملک ایران است آنوقت حال نیز تابع محل و ادعای دولت ایران حق مسجل خواهد بود. لهذا باید اول تحقیق مسئله محل بعمل آمده و پس از آن در حال گفتگو شود.
بواسطه این نحوه اشتباه کاری و جواب صوابنما سایر سفرا از تقویت فدوی تقاعد ورزیدند تا این که سلطان محمود مغفور وفات کرده، قشون او که با ابراهیم پاشا جنگ داشتند شکست یافت و «گیتانپاشا» کشتی های جنگی عثمانیه را بالتمام نزد محمد علیپاشا برده تسلیم او شد.
فدوی وقت را مناسب دانسته به بهانه احضار چهارماهه چاپاری به دارالخلافه آمده مراتب را به حاجی میرزا آقاسی مرحوم حالی نمود. او در مقام تلافی به خیال تسخیر بغداد افتاده، برای اجرای این مدعا شاه جنت آرامگاه مغفور را به بهانه سفر اصفهان حرکت داد. محمدخان مصلحتگزار مرحوم که همیشه تملق از دولت عثمانیه میکرد و خود را خیرخواه آن دولت بنظر میداد، فرصت یافته به رجال دولت عثمانیه رسانید که فلانی در این حالت ضعف دولت عثمانیه به خیال تلافی قتل و غارت محمره از این جا بدون احضار اولیای دولت چاپاری روانه شد که فرصت را فوت نکرده امنای دولت ایران را به انتقام مقدمه محمره واداشت کند، اولیای دولت عثمانیه که حقیقتاً حالت منتهای ضعف ایشان بود، از این حرف محمدخان مضطرب شده و به تعجیل تمام صارم افندی را به سفارت دولت ایران مأمور و به اندک فاصله از فدوی روانه ساخته، باطناً به موجب دستخط حضرت سلطان مجید مرخص نمودند که خسارت و قتل و غارت محمره را سیصد هزار تومان بگذارند سوء سلوک و عدم علم و احاطه حاجی مرحوم و نقصانی تدبیر و کمال اغراق گوئی او که خسارت را بدون سند و دفتر تا چهار و پنج کرور ادعا و مذکور مینمود و مقالات رکیکه میگفت، باعث رنجیدگی و قهر صارم افندی و موجب تضییع این همه حق دولت گردید.
صارم افندی که زمام اختیار سلطنت را در دست آنچنان آدم تنگنظر دید برای ملاحظه صرفه دولت خود دستخط سلطان را بهیچوجه بروز نداده و بهیچ مطلبی از مطالب متعدد این دولت انجام نداده به اسلامبول مراجعت کرد از آن تا حال بخلاف حق و برای رفع مایقال ادعای ملکیت محمره ـ مألوف ـ رجال دولت عثمانیه و معروف مکاتبه و مکالمه ایشان گردید چنانکه در محل خود با براهین متعدده و محکمه ثابت خواهد شد که محمره و توابع آن ملک مطلق دولت علیه ایران است و هیچوقت دولت عثمانیه در آنجا ادعای ملکیت نکردهاند.
وقتی حاجی مرحوم به خبطهای خود منتقل شد دولتین انگلیس و روس که هر دو باطناً حامی دولت عثمانیه بودند بخیال آن که خود را به عنوان توسط دخیل این کار و چاره برای این امر ناگوار نمایند حاجی مرحوم را واداشت کردند که مجلس گفتگو بر قرار و مطالب طرفین بواسطه وکلای ایشان در مجلس مزبور و حضور وکلای دولتین و استطین گفتگو و اظهار شده بر تراضی طرفین قراری داده اصلاح ذات البین نمایند. محل مجلس وکلای اربعه بلده “ارزنته الروم” و فدوی از طرف دولت علیه با اختیار تام مأمور آن مزبور گردید.
اتفاقاً در تبریز بشدت تمام ناخوش و چند ماه بستری شد.
در این بین بدتر از حکایت محمره مقدمه قتل و غارت کربلای معلی بدست حاجی “نانجیبپاشا” (منظور نجیبپاشا است) ولی بغداد به آن طرزها که به احدی در این عصر پوشیده نیست اتفاق افتاد این معنی در مزاج حاجی مرحوم به تعجیل فرستادن وکیل این دولت افزود.
میرزا تقیخان مرحوم را معجلاً در عوض فدوی روانه ارزنتهالروم ساخت. وکلای دول اربعه مدت چهارسال در ارزنتهالروم به گفتگو و قرار کار امتداد و استمرار دادند. میرزا تقیخان مرحوم به علت بیآشنائی و عدم استحضار از اراضی سرحدیه ملکیت محمره و سایر مطالب حقه این دولت را نتوانست در آن مجالس ثابت نماید و از عهده الزام مدعی بطور شایسته برآید.
بعد از این همه طول زمان قرارنامه را که اکنون مدار رفتار دولتین اسلام و اسناد هر یک بر اوست مشتمل بر نه فقره نوشته به خلاف معروف و معمول دو فقره را بقرار سرحد منحصر و مخصوص داشتند.
بدتر از همه این است که حضرات در باره محمره محض برای ابهام این که ملک عثمانیه بوده و اکنون به دولت ایران واگذار میشود اجمالاً نوشتند که دولت عثمانیه محمره و لنگرگاه و حفار و جزیره الخضر (جزیره آبادان) را کلیتاً به دولت واگذار مینماید میرزا تقیخان مرحوم به قصد باطنی آنها پی نبرده همین الفاظ را قبول و قرار نامه را ممضی و مقبول داشته از ارزنتهالروم متفرق شدند. به مجرد رسیدن قرارنامه و کلا بدست حاجی مرحوم (منظور حاجی میرزا آقاسی است) به جهت پردهکشی به ضررهای این دولت و اخفای خبطهای خود در مجالس متعدده شروع به خودنمائی و رجزخوانی نمود که بقدر ده کرور ملک از دولت عثمانیه گرفتم و احکام متوالیه صادر و بسرحد منتشر کرد که در محمره قلعه محکم بنا و راه مکه معظمه را از طرف نجد و جبل وانمایند و در عرض راه کاروانسرا و رباطات بسازند و سالخوبگذارند.
هر سال امیر حاج معتبر از طرف ایران مأمور شده حاج را با آن به مکه معظمه برساند و مولی فرجاله را که بواسطه این مقوله تعهدات از دارالخلافه مرخص و والی عربستان نموده وقتی که این خیلات واهی به گوش رجال و دولت عثمانیه رسید خیال کردند که تحمیل اینها وقوع بهم رسانده مایه دردسر و موجب شور و شر شود لهذا در نامه تأمل کردند آن اوقات میرزا محمدعلیخان (خواهرزاده ابوالحسنخان شیرازی) از سفرات پاریس به اسلامبول مراجعت کرده تصدیقنامه این دولت را پیش او فرستاده بودند که رسماً مبادله کند به او جواب صریح دادند که الفاظ قرارنامه در بعضی موارد مبهم و گنگ است در این باب استیضاحی از سفرای واسطه نموده و ایشان ایضاحاتی برای آن فقرات نوشتهاند اگر شما این ایضاحات را که متعلق به چهار فقره است قبول میکنید و سند میدهید تصدیقنامه دولتین را مبادله میکنیم و الافلا. میرزا محمدعلیخان جواب داد که من به این کارها مأموریت ندارم و نمیتوانم در این باب سند بدهم بدون اذن دولت نوشته من چه اعتبار خواهد داشت مفید نیافتاده باز رجال عثمانیه سفرای واسطه را تحریک کردند ایشان بوی گفتند که راضی کردن حاجی میرزا آقاسی بذمه ماه چهارهزار تومان رشوه به اسم جایزه سلطانی به او داده به اصرار و ابرام نوشته را موافق دلخواه دولت عثمانی از میرزا محمدعلیخان گرفتند اگر سواد نوشته مشارالیه بدست نیامده ولیکن سواد استیضاح دولت عثمانیه و ایضاحات سفرای واسطه موافق قلمداد میرزا علیخان بدین قرار است.
ادامه دارد….