«

»

Print this نوشته

آغاز دوره‌ای تازه در تاریخ روشنفکری ایران / فرخنده مدرّس

ما پیش از این‌ها و بارها، با نگاه از بلندای دیدگاهِ همواره امیدوار داریوش همایون به بهترین‌های ملت ایران، و با تکیه بر آموزه‌های ژرف وی، از «نسل چهارم» سخن گفته‌ایم، و همواره بر اهمیت توجه به روند شکل‌گیری و تازگی حضور این نسل از روشنفکری ایرانی تکیه داشته‌ایم، نسل تازۀ روشنفکری که، متوسط عمر بیشترِ نمایندگان و سخنگویان آن، از طول عمر نظام اسلامی کمتر، اما به فراخور دانش تاریخی ـ سیاسی، به ویژه در بارۀ ایران  و با تکیه بر شالوده‌های استوار افکار نوینِ برآمده از ریشه‌های فرهنگی یک ملت کهن و ماندگار، و تجهیز شده به قدرت برهان که منطق آن بر واقعیت‌های تاریخی ایران استوار است؛ منطق مبرهن و مستدل و منسجمی که نشأت‌گرفته از تجدید پیمان با ملت ایران است، می‌رود تا  به تدریج، اما با سرعتی بالاگیرنده، خاطرۀ تلخ سلطۀ گفتمانی ایدئولوژی‌های رنگارنگِ ضد ایرانی و در خدمت انقلاب اسلامی، را مدفون سازد.

WhatsApp Image 2020-10-04 at 21.31.28 (2)

آغاز دوره‌ای تازه در تاریخ روشنفکری ایران

فرخنده مدرّس

‌ ‌

گواه این‌که، همچنان می‌توان و باید به زنده و پویا بودن جامعۀ ایرانی امیدوار ماند، خود را امروز، بیش از هر حوزۀ دیگری، در میدان جدال فکری ـ فرهنگی و بحث سیاسی، و به این اعتبار، در پدیداری یک لایۀ جدید روشنفکری کوشا، در این دو میدان مهم تداوم حیات ملت ایران، نمودار می‌سازد. جامعۀ فکری و فرهنگی ایرانی به تدریج، از درون دوره‌ای دشوار و مملو از نابسامانی‌های گسترده‌ و بحران‌های فراگیر، که سراسر همراه با سرگشتگی فکری و آشفتگی فرهنگی شدیدِ ناشی از انقلاب و سیطرۀ نظام اسلامی بوده است، بدرآمده و می‌رود، تا بر پایۀ مبانی و اصول ریشه‌‌دار در جنبش مشروطه‌خواهی و انقلاب پیروزمند تاریخی مشروطه، خود را، به عنوان روشنفکریِ در خدمت جامعه و مردمان خویش، دوباره تعریف و موجودیت مهم و تازۀ خود را تجدید نماید. هر روز که می‌گذرد، فاصلۀ میان نسل روشنفکری امروز ایران، به ویژه از نظر رویکرد به ایران و اولویت دادن به منافع مردمان ساکن این سرزمین، از روشنفکری گذشته و خادم انقلاب اسلامی و درغلتیده در مرداب ایدئولوژی‌هایِ خدمت‌گزار به «انقلابات جهانی»، دورتر و دورتر می‌شود. مهم‌ترین و پررنگ‌ترین خط فاصل نسل روشنفکری دیروز و نسل روشنفکری نوبنیاد امروز میهن‌مان، جهت‌گیری دو نگاه متضاد این دو به امرمهم الویتِ حفظ سرزمینی ایران، اصل بقا و قوام ملت و اهمیت پاسداری از رشته‌های انسجام و وحدت ملی و تکیه بر خیر و منافع مردمان این مرز و بوم است. برخلاف گفتمان روشنفکری دهه‌های انقلابی و برخلاف نمایندگان و سخنگویان بازمانده و درجازدۀ آن نسل، که در بی‌اعتنایی مطلق به کشور و ملت ایران آبرویاخته و همچنان پایبند به مضامین گفتمان انقلاب اسلامی، تا تباه و سیه‌روی کردن عنوان روشنفکری و تا انتهای بی‌ربطی امروز خود رفته‌‌اند، اما روشنفکری نسل جدید ایران، از همان آغاز تکوین و در روند پختگی و فرهیختگی خویش در نظر و در تجربه، مصلحت کشور و منافع ملت را در گرانیگاه همۀ بحث‌های سیاسی، جدال‌های فکری و اقدامات عملی خود قرار داده و تعهد خود به این امور خطیر را به مثابۀ نقطۀ عزیمت و اصول راهنمای عمل خویش و هم‌نسلان خود، هر روز پررنگ‌تر، نمودار و برجسته ساخته است.

ما پیش از این‌ها و بارها، با نگاه از بلندای دیدگاهِ همواره امیدوار داریوش همایون به بهترین‌های ملت ایران، و با تکیه بر آموزه‌های ژرف وی، از «نسل چهارم» سخن گفته‌ایم، و همواره بر اهمیت توجه به روند شکل‌گیری و تازگی حضور این نسل از روشنفکری ایرانی تکیه داشته‌ایم، نسل تازۀ روشنفکری که، متوسط عمر بیشترِ نمایندگان و سخنگویان آن، از طول عمر نظام اسلامی کمتر، اما به فراخور دانش تاریخی ـ سیاسی، به ویژه در بارۀ ایران  و با تکیه بر شالوده‌های استوار افکار نوینِ برآمده از ریشه‌های فرهنگی یک ملت کهن و ماندگار، و تجهیز شده به قدرت برهان که منطق آن بر واقعیت‌های تاریخی ایران استوار است؛ منطق مبرهن و مستدل و منسجمی که نشأت‌گرفته از تجدید پیمان با ملت ایران است، می‌رود تا  به تدریج، اما با سرعتی بالاگیرنده، خاطرۀ تلخ سلطۀ گفتمانی ایدئولوژی‌های رنگارنگِ ضد ایرانی و در خدمت انقلاب اسلامی، را مدفون سازد. بنابراین هیچ ادعای گزافی نخواهد بود، اگر گفته شود؛ یک جنبش بیداری تازه و یک جنبش پایداری فرهنگی ایرانی در حال سربرافراشتن است و نمایندگان و سخنگویان این جنبش رفته رفته و تک به تک سربلند کرده‌اند. اگر خوب بنگریم، و اگر هشیارتر، میدان نبردهای تن به تن آنان، در زمینۀ بحث‌های فکری، تاریخی، فرهنگی و سیاسی، در مقابله با نمایندگان و سخنگویان بخش‌های واماندۀ خادم انقلاب اسلامی، را زیر نظر بگیریم، درخواهیم یافت که ملت ایران می‌رود تا هم از بند رهاشدگی و بی‌اعتنایی نسل روشنفکری بدپیمان خود بدرآید و هم رفته رفته با نمایندگان روشنفکری تازه و هم‌پیمان با خود و متعهد به منافع خویش آشنا شود، تا با بهترین آرزوها و حمایت‌ها، پشتوانه و تکیه‌گاه آنان باشد.