استاد عزیز و ارجمند!
سرافراز و خوشحالیم که دراین فرصت میتوانیم نوروز باستانی را حضور جنابعالی تبریک گوییم.
در شرایطی که “ایران”، در غبار سنگین طوفانهای “بینیازی” دهههای میانی و پسین سده رو به پایان، میرفت که در وجوهی قالب تهی کند، در آن دهههای سرشار از دشواری، که “سامان سخن گفتن” در هیاهوی جهل و نادانی فرو پاشیده بود، جواد طباطبایی به بزرگی “فردوسی”، ایستاده در ایران، به نیروی سخن سامان داد و به نگاهبانی از “ایران” زمین، زادگاه “نوروز” بار دیگر “تخم سخن” پراکند.
در ستایش و بزرگی آموزگار نا بهنگام “ایران” زمین، که در دفاع از ماندگاری “ایران” چند دهه درس آموخت، بدون تردید بیش از امروز آیندگان سخن شایسته خواهند گفت.
در این “زمانه عسرت”، که ایران و ایرانی با جان و روحی در هم پیچیده و با پیکری خسته و خیره به آیندهای ناروشن درمانده است، و تاریکی راه، مشعلی سخت پرتو افشان میطلبد، ما برای شما در وسعتی به بزرگی و سزاوار ایران، آرزوی تندرستی و توانایی روز افزون جسمی و ذهنی داریم.
با احترامات فائقه
دوستداران و شاگردان شما از برلین و هامبورگ ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ خورشیدی