«

»

Print this نوشته

«یخ، مهتاب، کافه»، نخستین کتاب خانم مهرانگیز کار، در گسترهٔ ادبیات داستانی، منتشر شد.

«خیلی طول کشید تا با رودخانه چارلز آشتی کردم. سال‌ها با آن قهر بودم. دوستش نداشتم. خورشید که بالا می‌آمد و در چارلز منعکس می‌شد، به یاد می‌آوردم همین خورشید در سرزمینی که آن را از دست داده‌ام، در همین زمان، دارد دست و پایش را جمع می‌کند و کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شود تا غروب کند. نمی‌توانستم باور کنم خورشید همان خورشید است.‌ ‌

‌زمان گذشت تا باورش کردم و پذیرفتم هنگامی‌که این‌جا «امروز» است، آن‌جا «فردا»ست. تازه وقتی باورش کردم در میان تقویم‌‌ها گم شدم. در میان امروز و دیروز و فردا سرگیجه گرفتم.»

‌ ‌

‌****** ‌

«یخ، مهتاب، کافه»، نخستین کتاب خانم مهرانگیز کار، در گسترهٔ ادبیات داستانی، منتشر شد.

‌ ‌mk

روایت کتاب، در کلیت خود تجربه‌ٔ سنگین و دشوار رو در رو شدن ناگهانی هر انسان مهاجر با ناشناخته‌های بسیار و گوناگون کشور میزبان است، که در دوران میان‌سالی، پس از سامان دادن زندگی شخصی و حرفه‌ای در سرزمین مادری، به‌ویژه، سخت پیچیده و چالش برانگیز است. داستانی چندصدا و  نیمه‌مستند، که خواننده را رو‌به‌روی خود می‌نشاند تا خویشتنِ خود را بازخوانی کند و گذشتهٔ ناهمواری را که در بسیاری موارد با تلاش و همّتی شگرف، به اکنونی آرام‌تر و هموارتر رسانیده، بفهمد- مثل یک شعر خوب که انگار حسی زیسته شده را در برابر انسان می‌گیرد و انسان باور می‌کند در این جهان تنها نبوده، و زمانی، جایی، دیده و فهمیده شده است.

‌ ‌

مهاجرت، به‌ویژه مهاجرت در زبان دشوار است. کلمات پاکیزه و روان مهرانگیز کار درک روند این دشواری را در یک داد و ستد فکری و عاطفی با خواننده پذیرفتنی می‌کنند، تا دریافتی بیرون از خواننده و متن، مستقل از هر دو، شکل ‌گیرد که می‌تواند آینهٔ سال‌های رفتهٔ خیلی‌ها باشد.

‌ ‌

«یخ، مهتاب، کافه» به دست توانای کورش بیگ‌پور صفحه‌آرایی و طراحی شده است. پشتیبانی از اثر خوب، پشتیبانی از نویسنده و هنرمند خوب، و تکثیر اندیشه و عاطفهٔ خوب در جامعه است. «یخ، مهتاب، کافه» یک اثر خوب است:

‌ ‌

https://www.amazon.com/Ice-Moonlight-Coffee-Shop-Persian/dp/1977581587/ref=sr_1_1?s=books&ie=UTF8&qid=1507244526&sr=1-1&refinements=p_27%3AMehrangiz+Kar