ایرانشناسان چک و اسلاو از قرن نوزدهم مکتبی را با حیثیت بزرگ بنیاد نهادهاند. امروز در چکسلواکی پنج مؤسسه ایرانشناسی وجود دارد و در شش دانشگاه فارسی تدریس میشود و سنت استادانی مانند پراشک و ریپکا را استادان جوانتر با موفقیت ادامه میدهند. بسیاری از شاهکارهای ادبی و فلسفی ایرانیان به زبان چک ترجمه شده است و آثار هنری ایران را در موزهها و کتابخانههای بسیار نگهداری میکنند.
ایران و چکسلواکی
آیندگان ۳ آذر ۱۳۴۸
داریوش همایون
چکسلواکی تنها برای مردم ایران نیست که مرکز همدردی و توجه شده است. در همه دنیا مردمان و ملتها به آن احساس محبت دارند. تاریخ و سرنوشت مردم چک و اسلواک آنها را چنان کرده است که هیچ کس نمیتواند در برابرشان بیتفاوت بماند. رویدادهای کشورشان از نظرها دور نیست، و با علاقه تعقیب میشود. پشتیبانی اخلاقی همگانی با آنهاست، و در ایران نه کمتر از هر جا.
رئیس جمهور چکسلواکی که در سرگذشت شخصی خود گویی تاریخ معاصر ملتش را خلاصه کرده است، بهترین نمایندهای است که ممکن بود از آن سرزمین به ایران بیاید. در فراز و نشیبهای زندگی او و دوران فعالیت توفانیش مجملی از هفتاد و چند سال اخیر تاریخ چکسلواکی، داستانی از پایداری و محرومی و امیدهای تباه شده و روحیه یأس ناپذیر، میتوان یافت. او رئیس کشوری است با استعدادهای انسانی برجسته، طبیعت زیبا، تاریخ ناشاد و جغرافیای غیرممکن.
این تاریخ و جغرافیا نگذاشتهاند امکانات فراوان انسانی و طبیعی چنان که باید تحقق یابد. از آن چه این مردم کردهاند میتوان دریغ آن چه را میتوانستهاند خورد. میراث فرهنگی آنان بخش ثروتمندی در مجموعه فرهنگ درخشان اروپایی است. در موسیقی و ادبیات، بعضی از مشهورترین نامها از چکسلواکی است. صنعت این سرزمین تا رکود سالهای تسلط استالینیستها از پیشرفتهترین صنایع اروپا بود و هنوز “ساخت چکسلواکی” نشانه بالا بودن سطح و درجات عالی استادکاری است. چکها و اسلواکها تنها در تاریخ اخیر خود پیشروان آزادی و ارزشهای بشری بودهاند. از قرن پانزدهم جنبش “یانهوس” صلای آزادی ملی و اصلاح مذهبی را در دنیای غربی درداد. “هوسیت”ها پیشگامان همه نهضتهای ترقیخواه اروپای نوین شدند.
پراگ از قرن چهاردهم مرکز فرهنگی اروپای مرکزی بود و هرچند هجومهای پیاپی خارجی آن را از اهمیت انداخت، مایه فرهنگی در کشور ماند. این که چکسلواکی با کمتر از ۱۵ میلیون جمعیت یکی از مهمترین سهمها را در مطالعات شرقی و خاورشناسی دارد باید از نشانههای قوت ذاتی این فرهنگ دانست.
در این مطالعات تحقیقات مربوط به ایران همواره جای اصلی را داشته است. ایرانشناسان چک و اسلاو از قرن نوزدهم مکتبی را با حیثیت بزرگ بنیاد نهادهاند. امروز در چکسلواکی پنج مؤسسه ایرانشناسی وجود دارد و در شش دانشگاه فارسی تدریس میشود و سنت استادانی مانند پراشک و ریپکا را استادان جوانتر با موفقیت ادامه میدهند. بسیاری از شاهکارهای ادبی و فلسفی ایرانیان به زبان چک ترجمه شده است و آثار هنری ایران را در موزهها و کتابخانههای بسیار نگهداری میکنند.
ایرانیان از همان آغاز تشکیل دولت مستقل چکسلواکی دوستدار آن شدند. در جنبش صنعتی ایران که چهل سال پیش آغاز شد صنایع چکسلواکی سهمی برعهده گرفتند، بیش از آن چه با وسعت و جمعیت آن کشور تناسب داشت. علاقه و اطمینان به محصولات چکسلواکی از آن پس هیچگاه در ایرانیان کاستی نگرفت.
از اوایل دهه ۶۰ روابط بازرگانی ایران و چکسلواکی با شتاب بیشتری افزایش یافت. اعتباراتی که از هنگام قرارداد بازرگانی ۱۹۶۶ چکسلواکی به ایران داد اقتصاد دو کشور را بیشتر به هم نزدیک کرد. اوج همکاریها در کارخانه ماشینسازی تبریز است که با هزینه در حدود ۲۳۵۰ میلیون ریال کارشناسان چکسلواکی میسازند و کارهای آن بخوبی پیش میرود. میزان مبادلات کالا بین ایران و چکسلواکی که شش سال پیش از ۱۵ میلیون دلار افزون نبود اکنون به حدود ۵۳ میلیون دلار رسیده است.
با جایی که چکسلواکی در دل ایرانیان و در اقتصاد ایران یافته است انتظار بسط هر چه بیشتر روابط بیپایه نیست. آقای اسو بودا با دیدار کنونی خود از ایران رسیدن به این منظور را آسانتر کرده است.