«

»

Print this نوشته

عصر نو در آلمان / آیندگان ۱ آبان ۱۳۴۸ / داریوش همایون

‌آن چه سرنوشت حکومت برانت را تعیین خواهد کرد بیش از ریاضیات پارلمانی، توانائی آن در مشاهده کردن افکار عمومی آلمان خواهد بود، به این که یک آلمان نو می‌توان بوجود آورد. ترس توده‌ی آلمانی از آزمایش و تغییر هم‌اکنون به درجات زیاد ریخته است. نخستین ماه‌های سوسیال دمکرات‌ها و همراهانشان در حکومت می‌تواند دگرگونی طرز تلقی آلمان‌ها را کامل کند. آن چه را که برانت در پارلمان کم دارد در درازا و پهنای کشور می‌تواند بدست آورد.

عصر نو در آلمان

آیندگان ۱ آبان ۱۳۴۸

داریوش همایون

‌‌

چهل سال پس از آن که آخرین صدراعظم آلمان در آخرین سال‌های بی‌شکوه جمهوری وایمار به قدرت رسید، یک صدراعظم دیگر سوسیال دمکرات به سال‌های بی‌شکوه قدرت دمکرات‌های مسیحی پایان می‌دهد. در برابر حکومت هرمان مولر دورنمای ویرانی و هلاک دوران مصیبت‌بار نازی گسترده بود. در برابر ویلی برانت دورنمای یک “فصل دوباره سازی” چنان که خود گفته است. حتی حاشیه‌ی باریک اکثریت او در “بوندستاک” مایه‌ی بدبینی زیاد نیست.

در چهار سال آینده برانت حتی نمی‌تواند روی همه‌ی ۱۲ رأیی که بر دمکرات‌های مسیحی اضافه دارد حساب کند. از ۳۰ نماینده‌ی دمکرات آزاد در “ائتلاف کوچک” چند تنی مخالف همکاری با سوسیال دمکرات‌ها هستند و دمکرات‌های مسیحی و یارانشان در جناح مسیحی اجتماعی در کمیته‌های مهم پارلمانی خواهند توانست در گذشتن لایحه‌های دولت دشواری‌ها پدید آورند. اما گرایش عمومی جامعه‌ی آلمان و واقعیات سیاست اروپا و عامل زیست‌شناسی به سود او کار می‌کند.

در آلمان نشانه‌های خستگی از بی‌حرکتی محافظه‌کاران و فساد یک جامعه مرفه و غرق شدن ارزش‌ها در مادیات، چه در انتخابات عمومی و محلی و چه در جنبش‌های اعتراض جوانان، روزافزون بوده است. “معجزه‌ی اقتصادی” آلمان کمبودهای شگرف را در جامعه چاره نکرده است. هیچ جامعه‌ای تنها با تولید ثروت نمی‌تواند این کمبودها را که از بی‌توجهی به عامل انسانی ناشی می‌شود چاره کند. اگر “ائتلاف کوچک” چنان که وعده داده یک حکومت اصلاح‌طلب باشد بر موج تمایل عمومی به اصلاحات به قدرت دیرپاتری خواهد رسید. در این جامعه از روستائیان پیوسته کاسته می‌شود و هسته سخت مخالفت با سوسیال دمکراسی بدین ترتیب رو به زوال است.

در اروپا که سرنوشت آلمان بسته به آن است، در شرق و غرب، همه انتظار زمانی را می‌کشند که آلمان از گذشته‌ی خود ببرد. یک آلمان آزاد شده نه شکست خورده، آن تصویر ذهنی است که برانت و وزیر خارجه‌اش می‌خواهند ایجاد کنند. چنان آلمانی در غرب اروپا وزنه‌ی سنگین‌تری خواهد بود و از حالت دنباله‌رو بی دلیل فرانسه درخواهد آمد و شرق اعتماد بیشتری برخواهد انگیخت و ترس‎‌های گذشته را ـ که در شرایط کنونی بین‌المللی بی‌پایه هم شده است ـ بیدار نخواهد کرد.

عامل زیست‌شناسی که هیچ نباید دست‌ کم گرفته شو، ترکیب سنی آلمان است. در کشوری که تا کنون مهمترین گروه طرفدار دمکرات‌های مسیحی را پیرزنان و پیرمردان تشکیل داده‌اند، جوان شدن روز افزون جمعیت پایه قدرت بزرگی برای سوسیال دمکراسی خواهد بود. برانت و حزب او بیشتر نمایندگان نسل جوان آلمانند. جوانانی که از سلطه پول بر جامعه به تنگ آمده‌اند و برقرار کردن ارتباط شایسته‌تری را بین آگاهی سیاسی و عمل سیاسی جستجو می‌کنند. در طول نسل پس از جنگ ناآگاه‌ترین و عقب‌مانده‌ترین عناصر جمعیت آلمان بیشترین وزنه را در امور ملی داشته‌اند. امروز آن قشر آگاه‌تر ـ که درجه درگیریش در مسائل ملی بیش از بسیاری از کشورهای اروپایی دیگر است ـ می‌خواهد نشان خود را بر سیاست‌های کشورش بگذارد. در حزب برانت و نه در “گروه مخالف ماوراء پارلمان” این نسل جوان‌تر وسیله‌ی خود را پیدا کرده است.

نداشتن یک اکثریت مطمئن آثار خود را بر حکومت برانت خواهد گذاشت. مصالحه‌های گزاف، کندی کار، اشکال تراشی مخالفان می‌تواند حتی منجر به سقوط او شود. ولی اگر برانت “صد روز” اول خود را همانگونه بگذراند که وعده داده است ـ در یک توفان فعالیت قانون‌گذاری و تشکیلاتی ـ آهنگ حرکتی به دست خواهد آورد که بازایستادنش برای دمکرات‌های مسیحی دچار اختلافات داخلی آسان نخواهد بود.

آن چه سرنوشت حکومت برانت را تعیین خواهد کرد بیش از ریاضیات پارلمانی، توانائی آن در مشاهده کردن افکار عمومی آلمان خواهد بود، به این که یک آلمان نو می‌توان بوجود آورد. ترس توده‌ی آلمانی از آزمایش و تغییر هم‌اکنون به درجات زیاد ریخته است. نخستین ماه‌های سوسیال دمکرات‌ها و همراهانشان در حکومت می‌تواند دگرگونی طرز تلقی آلمان‌ها را کامل کند. آن چه را که برانت در پارلمان کم دارد در درازا و پهنای کشور می‌تواند بدست آورد.