«

»

Print this نوشته

تحول تدریجی ـ داریوش همایون،دی ماه ۱۳۳۹ ـ روزنامه اطلاعات

مسئله عمده در یک کشور عقب افتاده آنست که چگونه مردم را از نظر سیاسی به آن توجه تربیت کنند که تحولات جامع لزوماً ناگهانی و انفجاری نباشد و سیر تکاملی امکان یابد.

تحول تدریجی

داریوش همایون ، دی ماه ۱۳۳۹ ـ روزنامه اطلاعات
مسئله عمده در یک کشور عقب افتاده آنست که چگونه مردم را از نظر سیاسی به آن توجه تربیت کنند که تحولات جامع لزوماً ناگهانی و انفجاری نباشد و سیر تکاملی امکان یابد. زیرا اگر بپذیریم که وقوع تغییرات عمیق در هر ساختمان اجتماعی عقب افتاده و کهنه ناگزیر است طبعاً ترجیح دارد این تغییرات بطور تدریجی باشد تا اثر آن پایدار گردد که و در عین حال کمکی نیز به رهبری بین المللی کمونیسم ـ اگر چه غیر مستقیم ـ نشود.
پاک کردن دستگاه اداری و رساندن تبعیض و خویشاوند پرستی به حد اقل، نخستین کاری است که باید در زمینه تربیت سیاسی ملت انجام داد. فساد دستگاه حکومتی همه چیز اجتماع را تباه می سازد.
ارزش های اخلاقی را وارونه می کند و جامعه ای بوجود می آورد که بدون نادرستی، بدون یاری خواستن از بدترین صفات افراد خود، قادر به زندگی نیست. با یک دستگاه حکومتی فاسد نه پیشرفت اجتماعی ممکن است و نه توسعه اقتصاد. و فساد حکومت را نه با قوانین به اصطلاح مبارزه با فساد، بلکه با یک رهبری مصمم و بی نظر می توان برطرف کرد.
آزاد کردن هر چه بیشتر مطبوعات و اجتماعات قدم دوم است که اهمیت آن از اولی کمتر نیست. با انتقاد سالم و تند است که می توان به جنگ مفاسد رفت و در یک محیط مباحثه و جستجوی حقیقت است که استعدادهای ملت می شکفد و جای عناصر متملق و نادرست را در دستگاه حکومتی، مردان مستقل با فکر و درستکار می گیرند.
رویه معمول در کشورهای عقب افتاده و رژیم های غیر دمکراتیک که انتشار اخبار کار های بد و نه خود آن کارها را مجازات می کنند، در حکم راندن جامعه به اعماق فساد و عصیان است. بدکاران بی پروا نیروی کار ملت را به هدر می دهند و سراسر اجتماعی را خدمتگزار منافع خصوصی خود می سازند و به مردم نیز اجازه داده نمی شود آنها را رسوا کنند. نتیجه ایجاد یک فلسفه بکلی غیر اخلاقی در اجتماع است که از حکومت ناکسان ناشی می شود. برای جلوگیری از چنین خطری دستگاه های حکومتی باید همه وزنة نیرو و حیثیت خود را پشت سرهرمامور نادرست و فرومایه خویش نگذارند و آنها را، هر اندازه والا مقام باشند، قربانی کنند و به انتقادات افکار عمومی بسپارند.
و پس از مطبوعات و احزاب، بزرگترین مکتب پرورش سیاسی ملت شهرداری ها است. هم اکنون در هند و پاکستان و اندونزی در کار آزمایش حکومت های دمکراتیک دهکده ها هستند. واحدهایی که مسئولیت اجتماعی را تا اعماق جامعه می برند و اکثریت افراد ملت را ـ که در کشورهای توسعه نیافته روستائیان هستند ـ در امر حکومت مستقیماً سهیم می سازند.
در شهرداری ها و انجمن شهرهای محلی است که مردم نخست راه زندگی کردن با یکدیگر و سپس حکومت برخود را می آموزند. انتخابات شوراهای شهر و ده اگر آزادانه و خودبخود انجام گیرد مقدمه ای برای مقدمه ای برای انتخابات طبیعی و سالم عمومی خواهد بود. از اینجا است که می توان زمینه صحیح انتقال مسالمت آمیز قدرت را در جامعه فراهم کرد. وقتی مردم بتوانند با ورقه های رأی، خود را از حکومت های بد رهایی بخشند طبعاً به فکر وسائل دیگر نمی افتند.
انتخابات آزاد آخرین درمانی است که برای سرخوردگی و یاس مخرب افراد مردم از یک طرف و آمادگی آنها برای اقدامات انقلابی از طرف دیگر می توان یافت.