شعر ایستادگی ایران در یک نگاه
سپیده جدیری
شعر ایستادگی چیست و چه مؤلفهای در یک شعر، آن را در این مجموعه قرار میدهد؟
در مقالهای که پیشتر در باب شعر سیاسی ایران از همین قلم در وبسایت “تهران ریویو” انتشار یافت، دیدگاهی مطرح شد که تمام فعالیتهای آدمی را از آنجا که در بافتی تاریخی اتفاق میافتد، به نوعی سیاسی برمیشمرد. و این که، شاعران نیز از ابتدای تاریخ تا به اکنون از برخی منظرها سیاسی بودهاند، از انهدوانا، ایزدبانوی شعر گرفته تا هومر، دانته، میلتون و شکسپیر.
اما شعر ایستادگی بیتردید یک مؤلفه دارد که تمام شعرهایی که مضمون سیاسی-اجتماعی دارند، لزوماً از آن برخوردار نیستند و آن، خاصیت تهییجکنندگیست، حال چه به طرفداری از جنبشی اعتراضی باشد، چه در جهت دفاع از میهن به هنگام جنگ و چه در جهت روحیهبخشی به فعالین سیاسی، فرقی نمیکند؛ چرا که این نوع شعر قاعدتاً باید مردم را به ایستادگی ترغیب کند.
در قرن بیستم، به واسطهی ظهور جریانها و رویکردهای متکثر در شعر جهان، شعر سیاسی نیز با به کار گرفتن امکانات پیشنهادیِ این جریانها، کیفیت خود را ارتقاء داد.
اغلب اشعار سیاسی شاعرانی چون پابلو نرودا، پل الوار، فدریکو گارسیا لورکا، یوسانو آکیکو و محمود درویش را که غنای استعاری و تصویری نقطهی قوت آنها به شمار میرفت، از آنجا که از ویژگی تهییجکنندگی و شوربخشی به جای لفاظیهای روشنفکرانه برخوردار بود، میتوان در زیرمجموعهی شعر ایستادگی قرار داد. برتولت برشت، ولادیمیر مایاکوفسکی، لنگستون هیوز و سزار والجو نیز به نوعی دیگر و به خاطر لحن پرهیجانی که برای سرودن شعرهای سیاسیشان برگزیده بودند، در همین دسته قرار میگیرند.
ایران نیز در بحبوحهی قیامها و انقلابهایش سرودههایی را به خود دیده که به عنوان شعر ایستادگی قابل طرح است. نمونهها بیشمار است؛ بسیاری از اشعار سیاسی عشقی، بهار، فرخی یزدی، و بعدها، شاملو، کسرایی، ابتهاج، سلطانپور و … از شوربخشترینهای این دورانها به شمار میآید. پس از کودتای انتخاباتی ۸۸ نیز شاعران بسیاری از کهنهکار گرفته تا جوان، به سرودن این نوع شعر روی آوردند و گاه، نمونههای ماندگاری نیز در این میان خلق شد که شاید معرفی هر چه بیشتر آنها بتواند ما را به هدفی که پشت این سرودههاست یعنی ایستادگی مردمی در مقابل ظلم، رهنمون شود.
صفحهی فیسبوکی و هفتگی شعر ایستادگی ایران با عنوان “وارتان سخن بگو” ابتدا تنها به منظور آگاه ساختن شاعران و نویسندگان از بازداشت و ناپدید شدن دو شاعر ایرانی شکل گرفت: علیرضا سپاهی لائین و علیرضا روشن…
اما بعد از انتشار دو شمارهی نخست “وارتان” که به معرفی آثار این دو شاعر اختصاص داشت، سیل سرودههای ایستادگی شاعران داخل کشور و شاعرانی ایرانی که در اقصی نقاط جهان در تبعید به سر میبرند، به سوی این صفحه روان شد و این بود که این شعار را سرلوحهی کار خود قرار دادیم که صفحهی “وارتان سخن بگو” را هر هفته با امید به آزادی تمام زندانیان سیاسی به روز کنیم.
نخستین شمارهی “وارتان” ۲۶ شهریور ماه ۱۳۹۰ منتشر شد و سی و پنجمین شمارهی این صفحه در هفتهی جاری در فیسبوک قرار خواهد گرفت. صفحات “وارتان” از همان شمارهی نخست از طریق پست الکترونیکی به دست تعداد کثیری از شاعران و نویسندگان ایرانی رسیده و تا کنون بازخوردهای خوبی از آنها گرفته است.
شاعران و فعالانی که سرودههای ایستادگیشان در شمارههای یک تا سی و چهار این صفحه انعکاس یافته است، به ترتیب عبارتند از:
علیرضا سپاهی لائین، علیرضا روشن، زندهیاد نهال سهابی، ماندانا زندیان، مهران نیاکان، غزال مرادی، مزدک موسوی، شهابالدین شیخی، آریا آرامنژاد، سارا خلیلی جهرمی، مهری جعفری، گلاله هنری، زندهیادان الهام اسلامی و غلامرضا بروسان، شبنم آذر، آزاده دواچی، نسیم جعفری، رمکو کامپرت (با ترجمهی شهلا اسماعیلزاده و مؤدب میرعلایی)، نیلوفر آز، کتایون ریزخراتی، فرشته ساری، م. م.، علی اسداللهی، علیرضا آدینه، مجید میرزایی، آزاده بشارتی، ایوب عبدل، محمد سلیمانینیا (ترجمهی بخشی از کتاب “عطر سنبل، عطر کاج” اثر فیروزه جزایری دوما)، بهزاد بهادری، سکوت، زندهیاد سمانه مرادیانی، مهتاب کرانشه، رها. الف، پگاه احمدی، و شهید هاله سحابی (به همراه نسخه صوتی شعرخوانی ایشان و همچنین نسخه صوتی آوازخوانی شهید هدی صابر).
در این میان، تعداد قابل توجه شاعرانی که از داخل ایران سرودههای ایستادگی خود را برای “وارتان” فرستادهاند، به روشنی حکایت از آن دارد که شعر امروز ایران همچنان میتواند با سلاح برّندهی “آزادی بیان” در مقابل سرکوب، خفقان و سانسور قد علم کند.
آدرس صفحهی “وارتان سخن بگو” در فیسبوک:
https://www.facebook.com/s.jodeyri?sk=wall