در يک هفته گذشته بدرفتاری با ايرانيان از نو شدت يافته است و به نحوی روزافزون ناتوانی حکومت بغداد را در کشمکش با ايران در خود منعکس ساخته است. عراقیها در ماجرای شط العرب نه به حجت با ايران برمیآيند و نه به جنگ. پس به اتباع ايران رو کردهاند و کينه و سرخوردگی خويش را بر سر آنان ريختهاند.
در عراق نزديک به يک ميليون ايرانی بسر میبرند، چه آنها که هنوز تابعيت ايران دارند و چه آنها که ناگزير به ترک تابعيت شدهاند. علاوه بر اين عراق، که همواره سرزمين پرستشگاههای ايرانيان بوده، گروههای بزرگی از زائران ايرانی را در خود دارد. نيروی کار اين ايرانيان و و پولهای گزافی که در عراق صرف میکنند از مايههای عمدهی آن مقدار آبادانی آن کشور است که از بدی حکومت و جور فرمانروايان و ناتوانی دستگاه اداری باقی میماند.
گذشته از اين، ايرانيان عراق به رهبران عراقی گاه و بیگاه فرصت گرانبهای ديگری نيز عرضه میدارند. به آنها امکان قدرتنمائی و احساس پيروزی میدهند. هروقت حکومت بغداد به سرخوردگیهای معمول خود دچار میشود، ايرانيان بیدفاع را در دسترس دارد که طعم قدرت حکومتی را به آنها بچشاند. اگر در هر زمينه ديگر رهبری سياسی عراق ناکامی میبيند و سپر میافکند، دستکم ايرانيان مقيم عراق را چون سپر بلائی در پيش روی دارد.
در يک هفته گذشته بدرفتاری با ايرانيان از نو شدت يافته است و به نحوی روزافزون ناتوانی حکومت بغداد را در کشمکش با ايران در خود منعکس ساخته است. عراقیها در ماجرای شط العرب نه به حجت با ايران برمیآيند و نه به جنگ. پس به اتباع ايران رو کردهاند و کينه و سرخوردگی خويش را بر سر آنان ريختهاند. برای حکومتی که يک سنت استوار خونريزی و توحش سياسی پشت سر دارد چنين رفتار با ساکنان و ميهمانان سرزمين خود از زمرهی امور جاری است. عراق قتلعامها و اعدامهای دستجمعی و صحنههای پايکوبی و شادمانی برگرد اجساد بدار آويختگان ديده است. در خيابانهای آن لاشههای قربانيان را بر روی زمين کشاندهاند، در کویهايش خاندانها را منقرض ساختهاند. زبان سياست در آنجا از نيام دشنهها و لوله تفنگها بيرون میآيد.
ولی اگر عراقیها آزادند هر چه میخواهند با يکديگر بکنند و بعثیها کمونيستها را قصابی کنند و کمونيستها مليون را و سنیها شيعيان را و هواپيماها دهکدههای کردنشين را، اتباع ايران از مقوله ديگرند. آنها که به سائقه مذهبی بسر بردن در يک خاک ميهمانکش را برگزيدهاند مانند اهل عراق در برابر ستم حکومت بیپناه نيستند.
نيروهائی که از کشتیهای ايران در شط العرب دفاع کردند توانائی حمايت اتباع ايران را آن سوی شط نيز دارند. اگر حکومت بغداد در تمايل خود به ايجاد يک بحران سياسی در خليج فارس ـ که آنهمه مورد علاقه محافل معين لندن است ـ تا بدان حد بیاختيار است که جان و مال ايرانيان عراق را دستخوش کينهورزی خود قرار داده است، از ايران طبعاً نبايد انتظار شکيبائی نامحدود داشت.
اما اگر درگذشته گروگانهای ايران در عراق به بيهوده قربانی میشدند، امروز اين زنان و مردان در واقع قسمتی از بار مبارزه ملت خود را بر دوش میکشند. حکومت عراق ترجيح داده است بجای نيروهای دفاعی ايران با آنها مقابله کند و شکست اخلاقی و معنویاش در اين جبهه کمتر از شکست ديپلماتيک در زورآزمائی بر سر شط العرب نخواهد بود. روابط ايران و عراق در همه زمينههای فراوان آن يک بار برای هميشه میبايست فيصله میيافت و بر پايههای سزاوارتری استوار میگرديد. امروز که چنان موقعی رسيده است ورود هيچ عامل تازهای به صحنه نبايد عزم ما را سست کند، و آزار ايرانيان عراق امر تازهای نيست.