«

»

Print this نوشته

.

استقلال و تمامیت ارضی و یگانگی ملی ایران برای ما از همه بالاتر است. حتا از خودِ ما

DH 2015

استقلال و تمامیت ارضی و یگانگی ملی ایران برای ما از همه بالاتر است. حتا از خودِ ما

‌ ‌

فدرالیسم و جدا کردن همزبانان از یکدیگر، از هم‌پاشی ایران و افتادن گروه‌های قومی به جان یکدیگر و باز شدن پای بیگانگان را به دنبال دارد؛ یک مسئله اصولی است که با بنیاد ایران به عنوان یک کشور یک ملت در ستیز است. آن را نمی‌باید در کنار مثلا شکل حکومت گذاشت که موضوع رای‌گیری آینده خواهد بود. آنچه برای ما می‌تواند پایه یک همرائی consensus قرار گیرد تقسیم قدرت حکومتی و شناخت حقوق فرهنگی و مدنی «افراد وابسته به گروه‌های قومی» است، در هر گوشه ایران باشند ــ چنانکه عینا در میثاق‌های اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است. ما برای هیچ فرد و گروهی حقی بیش از آنچه در آن اسناد آمده است نمی‌شناسیم و فدرالیسم برای ما یک گزینه و موضوع مذاکره نیست.

این شیوه که برای رسیدن به همرائی، به هر کس هر چه خواست بدهند نشان از آن دارد که ما هنوز معنای درست همرائی را نمی‌دانیم. فرمول واگذاشتن هر مسئله اصولی (و نه شکل پادشاهی و جمهوری یا مسائل عملی مربوط به قانون اساسی) به رای آینده مردم نیز گریز از برابر مسئولیتی است که ما هم‌اکنون در برابر ملت خود داریم. در مسائل اصولی هیچ امتیازی نمی‌توان داد. برای دمکراسی و حقوق بشر همه‌پرسی نمی‌توان کرد. سازش و ملاحظات تاکتیکی اندازه‌ای دارد. مثلا برای جلب مذهبی‌ها عرفیگرائی (سکولاریسم) را نمی‌توان موکول به همه‌پرسی آینده کرد. … دفاع از فدرالیسم و حتی بی‌طرفی در برابر آن، کمتر از همه از وارث سنتی انتظار می‌رود که یکپارچگی و یگانگی ملی ایران یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های آن و یک علت وجودی بنیادی آن به عنوان گزینه‌ای در آینده ایران است.

چرا دگرگون کردن فضای سیاست ایران دارای چنین اهمیتی است؟ اگر نیک بنگریم پاسخ را سی سال پیش گرفتیم و اکنون می‌باید آن را فراگیریم. سی سال پیش درست را از نادرست نشناختیم و دشمنی را بجای همرائی گذاشتیم. سیاستی چنان بیمار ناگزیر به نکبت انقلاب و رژیم اسلامی انجامید. اکنون باز اشتباه گرفتن اولویت‌ها و گذاشتن فرصت‌طلبی در جای همرائی بر اصول، نسخه ناکامی را از پیش می‌نویسد. اگر به جائی نرسد که نمی‌رسد، وضع موجود رو به بدی را ادامه می‌دهد، و اگر به جائی برسد ایران را در وضع بد‌تری خواهد انداخت. همه می‌گویند این بار نباید مانند سی سال پیش به این بسنده کنیم که چه‌ها را نمی‌خواهیم. این درست است و به همان اندازه لازم است که از هم اکنون خطوط اصلی جامعه‌ای را که می‌خواهیم بر روی ویرانه کنونی بسازیم ترسیم کنیم. این کار با واگذار کردن هر موضوع اساسی به رای آینده مردم ایران نخواهد شد. با پنهان کردن موقتی کارد‌ها نیز نخواهد شد. می‌باید پیشاپیش بر اصولی همرای شد که سود بهینه optimum همگان و نگهداری ایران در آن باشد.

نقل از: بیرون از سه جهان ـ گفتمان نسل چهارم