«

»

Print this نوشته

کیفیت زندگی / آیندگان ۱۸ خرداد ۱۳۴۹ / داریوش همایون

این زنانی که زیر بار فرزند آوردن‌های پیاپی و بی‌شمار خم شده‌اند و در جوانی به فرسودگی افتاده‌اند؛ و این مردانی که مسئولیت نگهداری عائله‌های بزرگ فرصت زندگی کردن و توسعه دادن شخصیت خود را از آنها گرفته است؛ و این خیل بی‌شمار کودکان محروم از تربیت و رها شده در کوی و برزن همانقدر تراژدی‌های اجتماعی بشمار می‌روند که تراژدی‌های شخصی.

Ayandegan

کیفیت زندگی / آیندگان ۱۸ خرداد ۱۳۴۹ / داریوش همایون

 ‌

ایران در میان کشورهای رو به رشد کشور غیر نمونه‌ای است. بسیاری از ویژگی‌ها و مشکلات آنان را ندارد و از فرصت‌های بسیاری برخوردار است که در یک کشور رو به رشد “نمونه” فراهم نیست. از مهمترین ویژگی‌های ایران ــ که آن را از کشورهای مشابه دیگر متفاوت می‌کند ــ تناسبی است که میان جمعیت و منابع آن وجود دارد. با ۲۸/۵ میلیون جمعیت ۱/۶ میلیون کیلومترمربع وسعت و ثروت‌های زیرزمینی کم مانند، ایران بسیار از کشورهایی مانند مصر و هند و پاکستان پیش است.

با اینهمه حتی ایران به حد افزایش بی‌قاعدۀ جمعیت رسیده است و این از جنبه‌های مثبت کار ماست که در این مرحله و پیش از آن که خیلی دیر شود، در پی چاره برآمده‌ایم و به مسئلۀ جمعیت توجه بایستۀ آن را کرده‌ایم. از جمله این روزها تهران محل تشکیل یک کنفرانس بین‌المللی در امر بهداشت و تنظیم خانواده شده است.

چنان که در پیام شاهنشاه به کنفرانس آمده بود، محدودیت‌ عمده ایران در آب است. ایران آب کافی برای مصارف صنعتی و کشاورزی یک جمعیت بزرگ ندارد. با زندگی بخور و نمیر گذشته شاید می‌شد به قنات‌ها بسنده کرد ولی صنایع سنگین را نمی‌توان بر قنات و چاه پایه‌گذری کرد ـ گو آنکه زمانی می‌خواستند کارخانۀ ذوب آهن را در کرمان و به اتکای منابع زیرزمینی آب آن بگذارند.

مخالفان تنظیم خانواده در ایران در استدلال‌های خود این نکته حیاتی را ندیده می‌گیرند و وسعت خاک و کان‌های ایران را شاهدی بر توانایی ایران به داشتن یک جمعیت بزرگ می‌شمرند. ولی در حاشیه‌های کویر با این مشکل از نزدیک روبرو شده‌ایم که برای بهره‌برداری از کان‌های خود آب کافی نداریم. و در اصفهان به خاطر کارخانۀ ذوب آهن ناگزیر به ساختن سد شاه عباس کبیر شدیم و در هر جای دیگر باید ثروت‌های بزرگ را صرف مهار کردن آبهای روی زمین و زیرزمینی کنیم.

ولی حتی در صورتی که منابع آب ایران کافی بود از یک برنامۀ تنظیم خانواده بی‌نیاز نبودیم. نیروی انسانی مهمترین عامل اقتصادی است. در این عصر که برنامه‌گزاری جزء اقتصاد پیش‌رفته‌ای شده است، چگونه می‌توان ترکیب جمعیت و میزان رشد آن را از جریان کلی برنامه‌ریزی بیرون گذاشت؟ ما می‌خواهیم اقتصادی طبق نقشه و هماهنگ داشته باشیم و بدین دلیل حساب نیروی برق و سیمان تولیدی خود را نگه داریم. آیا نباید حساب جمعیت خود را نگهداریم؟

و جمعیت تنها یک مسئلۀ اقتصادی نیست. بیش از هر چیز یک مسئلۀ اجتماعی است. همان فشار که جمعیت ناخواسته برای اقتصاد یک کشور وارد می‌آورد، فرزندان ناخواسته بر پدر و مادران و خانواده‌ها وارد می‌کنند. داشتن فرزند حق مردمان است. اگر کسی نتواند از عهدۀ فرزندان برآید، وظیفۀ جامعه است که به او کمک کند.

این زنانی که زیر بار فرزند آوردن‌های پیاپی و بی‌شمار خم شده‌اند و در جوانی به فرسودگی افتاده‌اند؛ و این مردانی که مسئولیت نگهداری عائله‌های بزرگ فرصت زندگی کردن و توسعه دادن شخصیت خود را از آنها گرفته است؛ و این خیل بی‌شمار کودکان محروم از تربیت و رها شده در کوی و برزن همانقدر تراژدی‌های اجتماعی بشمار می‌روند که تراژدی‌های شخصی.

اگر حکومت در ایران از هم‌اکنون در پی‌ تنظیم خانواده برآمده است تا بار فرزندان ناخواسته را از دوش جامعه و افراد و خانواده‌ها بردارد، باید آن را ستود. این توجه به کیفیت زندگی آثار نیکوی خود را بر پیشرفت‌های اجتماعی و اقتصادی آیندۀ ایران خواهد گذاشت. ما با جمعیت بهتر، و نه لزوماً بیشتر آیندۀ بزرگتری خواهیم داشت.

‌ ‌