بعضی از جراید انگلیس نسبت به تقاضاهای دولت ایران در کنفرانس صلح تننقیداتی کرده از جمله میگویند: دعاوی زیاد میکنند و بهتر آن که دعاوی ارضی را کنار گذاشته و از مطالبۀ خسارات هم که منتج نتیجه نخواهد شد صرف نظر کرده فقط در باب استقلال خود اهتمام مینمود و جد و جهد میکرد که در کنفرانس صلح شرکت پیدا کند. در این تنقیدات اشتباههایی هست که باید رفع شود.
جواب فروغی
به مطبوعات انگلیس
بعضی از جراید انگلیس نسبت به تقاضاهای دولت ایران در کنفرانس صلح تننقیداتی کرده از جمله میگویند: دعاوی زیاد میکنند و بهتر آن که دعاوی ارضی را کنار گذاشته و از مطالبۀ خسارات هم که منتج نتیجه نخواهد شد صرف نظر کرده فقط در باب استقلال خود اهتمام مینمود و جد و جهد میکرد که در کنفرانس صلح شرکت پیدا کند. در این تنقیدات اشتباههایی هست که باید رفع شود.
اولاً این که نمایندگان ایران در نیمۀ فوریه عرض حالی به کنفرانس صلح تقدیم کرده، تقاضای شرکت در کنفرانس را نموده، دلایل متقن برای خود در این تقاضا اقامه کردند و همان وقت هم بعضی از جراید انگلیس نامهربانی خود را نسبت به ایران اظهار نمودند.
اما در خصوص این که «نمایندگان ایران خوبست هم خود را مصروف استقلال ایران بنمایند» اولاً این که استقلال ایران اصل مسلّمی است که هیچ یک از دول ـ حتی آنها که شاید در صدد محو استقلال ایران بودند ـ انکار نداشتند و اکنون هم هیچ کس مدعی نیست که ایران نباید مستقل باشد، چنان که عضویت یافتن دولت ایران در مجمع ملل به عنوان اعضای اصلیّه مبنی بر همین اصل است، الّا این که در ظرف چند سال از طرف بعضی دول همسایۀ ایران بعضی اقدامات شده که ایرانیها آن را منافی استقلال ایران میدانند . نمایندگان ایران در صدد هستند که اقدامات را که بعضی از آنها فقط عملی و برخی به صورت قرارداد و نوشته درآمده باطل نمایند و هم چنان که بعضی از جراید نصیحت کردهاند این قسمت از منظورات را نمایندگان ایران از همه بیشتر اهمیّت میدهند و چون به حسن عدالتخواهی دول معظّمه اطمینان دارند و صحت این دعاوی محل تردید نیست امیدواری کامل دارند که در این باب موفقیت حاصل خواهند نمود و شرکت ایران در مجمع ملل این امیدواری را تأیید مینماید.
اما نسبت به خسارات؛ دولت ایران چگونه از آن صرف نظر نماید، در صورتی که نصف آبادیهای مملکت به واسطۀ عملیات جنگی دول متحارب به کلّی خراب، هزارها از مردم تلف شده، صد هزارها بیخانمان و دربدر بیابان گردیده، کرورها خسارت وارد آمده، و هرگاه جبرانی از این صدمات نشود سالهای متمادی ملت ایران در زندگانی عاجز و درمانده خواهد بود. در ایام جنگ و اوقاتی که دول متحارب این عملیات را میکردند دولت ایران مکرر الزام مسئولیت آن را بر ایشان نموده و خودشان تصدیق کرده، بلکه کتباً تعهّد جبران خسارات نمودهاند. و اما این که میگویند مطالبۀ خسارات منتج به نتیجه نخواهد شد، تصدیق نداریم. چه مانعی هست بر این که خساراتی که از ناحیۀ عثمانی وارد آمده جزء قروض آن دولت منظور گردد؟ و نسبت به دولت روس هم اگر فعلاً تمام استرداد خسارات ممکن نیست قسمتی از آن را دولت ایران وسیله برای وصول دارد و در لایحۀ خود اشاره بدان نموده است دولت سابق روس که مؤسس این خرابیها بوده مبلغی از دولت ایران طلبکار است و علاقجات زیادی در خاک ایران دارد. آن طلب را میتوان محو و آن علاقجات را ضبط نمود و نمایندگان ایران از کنفرانس صلح تصدیق این اصل را میخواهند که ایران حق این اقدام را دارد و در واقع به نظر نمیآید که نتوان این تصدیق را دریغ کرد و دولت ایران این حق را برای خود حاصل شده میداند.
اما نسبت به دعاوی ارضی باید دانست دولت ایران به هیچوجه طمع و توقع زیادی ندارد، و اگر دعاوی ارضی نموده از راه طماعی نبوده موجبات این دعاوی یکی اینست که اراضی مزبوره سابقاً متعلق به ایران بوده و به زور غصب از ایران گرفته شده و اعادۀ آن به ایران عدالت است. دیگر این که در بسیاری از نقاط مزبوره اهالی آنجا که یا ایرانی الاصل هستند ، یا با ایرانیها مناسبات تامّه دارند خودشان تقاضا کردند که در تحت لوای ایران قرار بگیرند و نیز یک منظور عمدۀ دولت ایران در این قسمت از دعاوی این است که سر حدّاتی برای دولت ایران معین شود که مثل سرحدّات امروزه از روی هوای نفس دول همسایه تعیین نشده، بر طبق مبانی صحیحۀ طبیعی، و طوری بوده باشد که دولت ایران در محافظت آنها دچار اشکالات نباشد، و بالاخره در این خصوص دولت ایران بکلی مطالب را به نظر حقگزاری کنفرانس صلح وامیگذارد داخل کشمکش بیجا نخواهد شد.
یک مطلب را خوبست باز یادآور شویم که گاهی اوقات به نظر میرسد بعضی از مغرضین ایران میخواهند زمزمه کنند که ایرانیها نمیتوانند مملکت خود را اداره نمایند و باید دیگری از آنها سرپرستی کند. اگر چه مطالعۀ لوایح و مقالاتی که نمایندگان ایران منتشر کردهاند جواب این حرف را بخوبی میدهد لیکن باز میگوییم: ایرانیها که در ظرف سه هزار سال تاریخ ملی خود مملکت خود را در کمال خوبی اداره کرده، و غالباً جزء دول معظّمه بلکه اعظم دول بوده، و هر وقت بر حسب پیشآمد روزگار لطمه به آنها وارد آمده در اندک مدتی جبران آن را نمودهاند، چگونه نمیتوانند مملکت خود را اداره کنند؟ اشتباه در اینست که در سنوات اخیره که تغییر اوضاع کلی خاصه در ممالک اروپا مستلزم آن شد که در ایران هم اوضاع تغییر کند، دولت و ملت ایران در مقابل همسایگان پر زور جبّار طمّاع واقع شد که هر چه خواست برای اصلاح حال خود جد و جهد کند مانع تراشی آنها مساعی او را باطل کرد، و حتی این که ایرانیها متوسل به سرمایه و معلومات فنّی خارجی هم شدند و از خارجه در این خصوص استمداد کردند و در این راه هم دول متعدی همسایۀ ایران سنگ انداختند. بلکه ممانعت صریح کردند. اگر ایران در این چند سال اخیر آن طوری که باید اداره نشده، بواسطۀ انواع اشکالات خارجی از دسایس و حیل اعمال جبر و زور و غیره بوده، و هر گاه از این به بعد اعمال سابقالذکر متروک شود و ایرانیها را بگذارند که بطوری که منظور نظر خودشان است با مساعدتهای مادّی و معنوی دوستان خود مشغول کار شوند، یقین است که در کمال خوبی از عهدۀ ادارۀ مملکت خود برخواهند آمد و ایران یک عنصر ترقی بسیار خوبی برای دنیا خواهد شد، و هیچ دولت و ملّتی هم محتاج نخواهد بود که بار سرپرستی ایران را که بار سنگینی است بر دوش بگیرد.
منبع: مقالات محمدعلی فروغی