حركت بهشوشتر
چون در اهواز كاري باقي نبود، لازم دانستم كه شهرهاي مهم خوزستان را نيز ببينم و اهالي را حساً آگاه سازم كه مركزي جاذب و قشوني منتقم و عدلي شامل و سرپرستي مراقب دارند. فريب اشرار نخورند و بهدسايس آنان طوفان خرابي را بهمولد و منشاء خود جلب نكنند. هميشه بهقواي دولت مستظهر باشند و بدانند كه جزء لايتجزّاي ايران هستند.
بدواً مايل شدم كه بهشوشتر بروم، نه از اين حيث، كه فقط مهمترين شهرهاي خوزستان شمالي است و آثار قديمة حيرتافزا و لذتبخش دارد، بلكه از آن روي كه عدهاي از نظاميان رشيد و وفادار در اين شهر مدتي محصور بودهاند، و با سختيهاي محاصره مقاومت نموده و شرافت قشون ايران را حفظ كردهاند. ميخواستم بهاين عدة قليل كه از ساخلوي سابق خوزستان باقي مانده و از وعده و وعيد خزعل فريب نخورده و در قلعة «سلاسل» خود را محفوظ داشته و با تمام قواي خزعل ايستادگي كرده بودند، سركشي نموده، آنها را تبريك بگويم و پاداش دهم.
از اهواز بهشوشتر دو راه است. يكي از آب و يكي از خشكي. از طريق اول كه در كشتي بخار يا شراعي برخلاف مجراي رودخانه بايد طي شود قريب 27 فرسنگ مسافت است، و راه دوم كه از خشكي و در كنار رودخانه سير ميكند و از پيچ و خمهاي بسيار رود كارون احتراز ميجويد قريب 20 فرسنگ است و از هر حيث ترجيح دارد.
اين راه تا «ويس» كه قريب چهارفرسخ بالاتر از اهواز است، در امتداد لولههاي نفت سير ميكند. رود كارون نيز، كه هم در «ويس» و هم در اهواز با حواشي اين راه مصادف است، در فاصلة ميان دو نقطة مزبور چند بار حلقههاي اژدهاآساي خود را تا نزديكي جاده ميرساند.
اين لولههاي قطور را كه از كوهستان مسجدسليمان تا آبادان در كنار خليج فارس كشيده شده است، يكي از شاهكارهاي تمدن بايد محسوب داشت. در واقع اين لولهها كه بهامتداد شط كارون سير ميكند و هميشه نفت در آن جاري است، يك رودخانة كوچك و مفيدي است كه با كارون رقابت و مسابقه دارد. در «ويس» خط فرعي لوله منشعب ميشود و در مسافت كمي بهچشمهاي ميرسد كه گويا امروز متروك است. لولة اصلي از «ويس» تا بند «قير» در كنار جاده و به امتداد كارون كه در اين فاصله پيچ و خمش خيلي كم است تقريباً بهخط مستقيم سير مينمايد. در نزديكي بند «قير» متدرجاً متمايل بهمشرق شده و بهميدان «نفتون» واصل ميگردد.