«

»

Print this نوشته

ایران‌ستیزی با اسلحه زبان! / محمد محبی

با صراحت می‌گویم، هرکسی، تأکید می‌کنم، هرکسی که در ایران و در میان ایرانیان، با هر ادبیاتی و از هر موضعی، از «حق تحصیل به زبان مادری» (کذا) حرف می‌زند، هیچ انگیزه‌ای غیر از خط‌کشی بین مردم ایران و تکه‌تکه کردن ایران، ندارد و نمی‌تواند که داشته باشد. چون اولاً، چنین حقی اساسأ وجود ندارد، و تجربه هم ثابت کرده که، تحصیل به زبان فارسی، هیچ حقی از هیچ کسی ضایع نمی‌کند، بلکه این تحصیل به زبان محلی است که فرد را از ارتباط با سایر هم‌میهنان و محسنات فرهنگی و اقتصادی و …. آن ارتباط محروم می‌کند.

‌ ‌

MM

ایران‌ستیزی با اسلحه زبان!

محمد محبی

ستیز با زبان پارسی، خطرناک‌تر و رذیلانه‌تر از ستیز با تمامیت ارضی ایران است. حفظ زبان فارسی، از حفظ تمامیت ارضی ایران مهم‌تر است. دلیل آن کاملاً روشن است، ایران کشوری درهم‌تنیده و غیرقابل تجزیه است. تنها راه برای خط کشیدن بین مردم ایران و تکه‌تکه کردن کشور ایران، تفکیک زبانی بین مردم، و تضعیف زبان فارسی در مناطق و نواحی ایران است. کسانی که علیه زبان فارسی شمشیر کشیده‌اند، بنای ستیز علیه موجودیت ایران را دارند. هیچ انگیزه‌ای غیر از این نمی‌توانند داشته باشند.

در مورد رسمیت زبان فارسی به عنوان زبان ملی و زبان تحصیل و تدریس علم، و زبان سیاست و حقوق در سراسر ایران، اپسیلونی و اندازه تار مویی هم نباید کوتاه آمد. چون تنها زبان تحصیل و تدریس در ایران، همین زبان فارسی است. تقریباً تمام گویش‌ها و لهجه‌های زیبای مناطق و نواحی ایران، زبان محاوره و هنر و فرهنگ هستند و خوشبختانه هیچ خطری هم آنها را تهدید نمی‌کند، هر گویشی با حداقل ده‌هزار گویش‌ور خود را به عصر دیجیتال رسانده باشد، با امکانات پرشمار این عصر به راحتی می‌تواند ماندگار شود. اتفاقاً کسانی که نغمه شوم «تحصیل به زبان مادری» (کذا) را سرمی‌دهند، بزرگ‌ترین خطر برای خرده‌فرهنگ‌ها و گویش‌های متکثر سراسر ایران محسوب می‌شوند، آنها می‌خواهند از خارج از مرزهای ایران، از آنکارا، باکو، اربیل و … زبان و خط بیاورند و علاوه بر زبان فارسی، گویش‌ها و فرهنگ‌های محلی و محاوره‌ای متکثر در ایران را نابود کنند.

با صراحت می‌گویم، هرکسی، تأکید می‌کنم، هرکسی که در ایران و در میان ایرانیان، با هر ادبیاتی و از هر موضعی، از «حق تحصیل به زبان مادری» (کذا) حرف می‌زند، هیچ انگیزه‌ای غیر از خط‌کشی بین مردم ایران و تکه‌تکه کردن ایران، ندارد و نمی‌تواند که داشته باشد. چون اولاً، چنین حقی اساسأ وجود ندارد، و تجربه هم ثابت کرده که، تحصیل به زبان فارسی، هیچ حقی از هیچ کسی ضایع نمی‌کند، بلکه این تحصیل به زبان محلی است که فرد را از ارتباط با سایر هم‌میهنان و محسنات فرهنگی و اقتصادی و …. آن ارتباط محروم می‌کند. در میان گویش‌وران مناطق و نواحی ایران، بیشترین فاصله زبانی با زبان معیار فارسی، زبان مردم ساکن در آذربایجان است، آیا تحصیل به زبان فارسی، باعث افت تحصیلی مردم ساکن در آذربایجان و عدم موفقیت آنها شده است؟! مطلقا نه! کافیست در تهران و شهرهای بزرگ ایران به دانشگاه‌ها، آموزشگاهها، شرکت‌ها و …. سری بزنید و ببینید که کثیری از اساتید، مهندسان تحصیل‌کرده‌ها و … اصالت آذری دارند. ثانیاً، گویش‌های موجود در ایران، زبان تحصیل و تدریس علم نیستند، و زبان علم تمام گویش‌وران لهجه‌های گوناگون در ایران در سیزده قرن اخیر زبان فارسی جدید و یا زبان عربی بوده. همان‌طوری که قبل از آن هم، زبان علم در ایران، زبان فارسی میانه (پهلوی) و یا زبان یونانی بوده است. این سنت را هیچ‌کس به ملت ایران تحمیل نکرده. بلکه نتیجه تکوین تجارب ملت ایران بوده است. الآن هم زبان علم در ایران می‌تواند فارسی و در کنارش انگلیسی باشد.

مسأله بسیار مهم اینکه، در چند دهه اخیر، با رشد تکنولوژی و ابزارهای رسانه‌ای و آموزشی نوین، زبان فارسی در ایران و در میان ایرانیان ماندگارتر شده است. الآن در محروم‌ترین و دوردست‌ترین نقاط ایران، در خانه‌های اکثر ایرانیان، تلویزیون و کامپیوتر یافت می‌شود، دست همه ایرانیان یک گوشی یا تبلت وجود دارد و عمده ارتباطات ایرانیان با همدیگر در این دستگاه‌ها با زبان فارسی صورت می‌گیرد. به نظر می‌رسد که تجزیه‌طلبان مفلوک و بی‌شرم، احساس خطر کرده و تلاش مذبوحانه خود را در جهت تضعیف زبان فارسی و شعارهای بی‌محتوا و بی‌معنی چون تحصیل به زبان مادری و امثالهم متمرکز کرده‌اند .از هر دهانی که ذره‌ای نغمه تضعیف زبان فارسی شنیده شود، بدون هیچ ملاحظه و درنگی، باید مشتی محکم بر آن دهان کوبید. ذره‌ای نباید با این جماعت مماشات کرد و آنها را به هیچ عنوان نباید تحویل گرفت.