هر ماهیت سیاسی که آیندۀ بحرین را تشکیل دهد، مانند هر ماهیت سیاسی دیگری در جنوب خلیج فارس، باید حقوق ایرانیان را بشناسد و مراعات کند. عدم تبعیض قومی و نژادی در شیخنشینها آغاز عدم تشنج در خلیج فارس خواهد بود. هر لطمهای که در این زمینۀ حساس به احساسات ایران زده شود به گفتۀ نمایندۀ ایران “عواقب ناخوشایند” در دنبال خواهد داشت. حسن نیت بیسابقهای که ایران نشان داده است باید با حسننیت مشابهی پاسخ داده شود. خوشرفتاری با ایرانیان با ثبات و امنیت داخلی و خارجی همۀ سرزمینهای جنوب خلیج فارس بستگی دارد. زمان آنست که به وضع سرزمینهایی مانند قبرس بیندیشند.
ایران و بحرین
آیندگان ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۹
داریوش همایون
با تصویب گزارش فرستادۀ سازمان ملل متحد موضوع بحرین در صورت عملیتر خود تازه دارد مطرح میشود. تا آنجا که به استقلال بحرین ارتباط دارد رأی شورای امنیت دیگر مشکلی نگذاشته است. ایران از پیش خود را متعهد پذیرفتن نظری که در شورای امنیت تصویب شود کرده بود. خود بحرینیها نیز تردیدی نگذاشته بودند که نمیخواهند به وضع کشور تحتالحمایۀ انگلستان ادامه دهند.
آنچه میماند آیندۀ روابط ایران و بحرین، وضع ساکنان ایرانی بحرین ـ چه آنها که بدین عنوان از طرف حکومت شناخته شدهاند و چه آنها که تا کنون عملاً از هر حقی محروم بودهاند ـ و جای بحرین در خلیج فارس است. با گشوده شدن مشکل حاکمیت بحرین اکنون زمان آنست که به این مسائل مهمتر و غفلت شده بپردازیم. اگر در گذشته دستهایمان از هر عملی کوتاه بود، دیگر راه بر ابتکارات گوناگون و یک دوره فعلیت شدید دیپلماتیک و بازرگانی گشوده است.
در واقع ایران با پذیرفتن رأی شورای امنیت، خلیج فارس جنوبی را برخود باز کرده است و باید نشان دهد که چه اندازه به مسئولیتهای خود آگاه و در استفاده از فرصتها چالاک است. بحرین چه مستقل و چه غیر آن مناسبترین زمینهها را برای همکاری نزدیک با ایران دارد. بحرینیها خود نیز در مراجعه به آرایی که صورت گرفت بیشترین اهمیت را به آینده روابط ایران داده بودند. یک بحرین مستقل باید و میتواند نزدیکترین سرزمینها و حکومتها به ایران باشد.
ولی چنان که نمایندۀ دائمی ایران در ملل متحد به شورای امنیت گفت “…ما بر این اساس گزارش را قبول کردهایم که حقوق اساسی انسانی مردم ایرانی نژاد جزیره مورد احترام کامل قرار گیرد. درست مانند دیگر اتباع بحرین… اگر حسننیتی که (ایران) در این باره نشان داده، مورد توجه قرار نگیرد، عواقب ناخوشایندی در پی خواهد داشت.”
این موضوع حقوق ایرانی نژادان گره اصلی آینده روابط با ایران خواهد بود. ایرانیان در ساختن اقتصاد نوین بسیاری از امارات خلیج فارس سهم بزرگ داشتهاند. نیروی کار آنان بود که، در قسمت بیشتر، امکان استفاده از ثروتهای نفتی را فراهم آورد. سختکوشی و وفاداری آنان در همه جا و همه وقت به درستی پاداش نگرفته است. در نظام استعماری تحتالحمایهای، آنان بیپناه بودند در آینده چنین نخواهد بود.
هر ماهیت سیاسی که آیندۀ بحرین را تشکیل دهد، مانند هر ماهیت سیاسی دیگری در جنوب خلیج فارس، باید حقوق ایرانیان را بشناسد و مراعات کند. عدم تبعیض قومی و نژادی در شیخنشینها آغاز عدم تشنج در خلیج فارس خواهد بود. هر لطمهای که در این زمینۀ حساس به احساسات ایران زده شود به گفتۀ نمایندۀ ایران “عواقب ناخوشایند” در دنبال خواهد داشت. حسن نیت بیسابقهای که ایران نشان داده است باید با حسننیت مشابهی پاسخ داده شود. خوشرفتاری با ایرانیان با ثبات و امنیت داخلی و خارجی همۀ سرزمینهای جنوب خلیج فارس بستگی دارد. زمان آنست که به وضع سرزمینهایی مانند قبرس بیندیشند.
ایران حسابهای خود را بر این نهاده است که حکومتها، خاصه در بحرین، چشم بر این واقعیات نخواهند بست. در آن صورت برداشتن گامهای بزرگ در حفظ امنیت دستهجمعی در خلیج فارس دشوار نخواهد بود. با ارادۀ قاطع ایران به بازگرداندن حاکمیت خود بر جزیرههای کوچک مدخل خلیج فارس و با پیشنهاد همکاری که ایران به همه شیخنشینها داده است، و با نیرویی که در شمال خلیج فارس و دریای عمان در کار سازمان گرفتن است، مخاطرات احتمالی آینده بسیار دور خواهد شد. ایران با نیروی تمام پایههای سیاسی و نظامی در آوردن خلیج فارس را به صورت یک دریای بسته میگذارد.
کوششهای دو سالۀ گذشته ایران در آشنا کردن شیخنشینها با مقاصد این کشور نتایج گرانبها داده است. این کوششها باید ادامه یابد ـ تا هنگامی که یک قدرت واقعی منطقهای، مرکب از همه سرزمینها و حکومتهای ذینفع در خلیج فارس سربرزند.